برای شناختن وضع افتصادی کشور و همچنین ادعاهای جمهوری اسلامی در مورد حمایت از اقشار محروم این گزارش رسمی را بخوانید:
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1014964
طبق آمار خبرگزاری مهر در نوزدهم دیماه 1388 :
1 - بانک ها چهار برابر سرمایه ی خود وام داده اند. یعنی چهار برابر سرمایه ی خود از جیب مردم به دیگران وام داده اند. بازهم یعنی وام گیرندگان جهار برابر سرمایه بانک ها به سپرده گذاران بدهکارند و نه بانک ها . منتها این کار از طریق بانک انجام شده است.
2 – بدهی عقب مانده این وام گیرندگان چهل و هشت هزار میلیارد تومان است. اگر این مبلغ را بین جمعیت هفتاد میلیون ایران سرشکن کنیم، هر ایرانی حدود 700000تومان به بانک ها بدهکار است، چه وام گرفته باشد و چه نگرفته باشد.
3 – اما 70% این بدهی مربوط به کمتر از یک هزار نفر حقیقی و حقوقی است. به زبان راحت تر هزار نفر 33600000000000تومان به بانکها بدهکارند که در واقع به مردم بدهکارند. چون وامشان از پول مردم در بانک ها پرداخت شده است.
اولن این آمارنشان می دهد که بانک های جمهوری اسلامی رسم امانت داری را خوب رعایت کرده اند که پول هفتاد میلیون آدم را به هزار نفر داده اند. حالا چه جوری و با چه حساب و کتابی؟ هیچ کس جوابگو نیست. اگر جوابگویی را پیدا کردید، همین جا منتشرش می کنم.
دوم این که اگر این آدم های حقیقی و رئیس های نفرات حقوقی این پول را از کشور خارج کرده باشند، جه کسی می تواند یقه شان را بگیرد. در کشوری که بانک هایش چنین بی حساب وکتاب وام داده اند آنهم به هزار نفر، چه کسی می تواند خروج این پول هنگفت را بگیرد؟
دولت؟ خودش بانک ها را هدایت می کند. قوه قضائیه؟ با کدام قانون؟ اگر می خواست و می توانست این کار را بکند، با چنین گزارشی باید تمام روسای بانک ها از جمله بانک مرکزی را نه تنها خلع ید می کرد که باید به اشد مجازات محکوم می کرد. آیا تا بحال چنین کاری شده است؟(1)
با توجه به اوضاع نابسامان کشور، هیچ بعید نیست آن اندک سپرده ای که خیل عظیم سپرده گذاران کوچک برای امرار معاش در بانک ها گذاشته اند، بزودی بوسیله ی همین هزار نفر وام گیرنده ی کله گنده از کشور خارج و آخرین امانت داری اسلامی را به نمایش بگذارند، و البته مال باختگان را هم انگشت بدهان.
-------------------------------
(1) آری یکبار شده است. مرتضی رفیق دوست – برادر محسن رفیق دوست رئیس سابق بنیاد مستضعفان که این روزها خط وخبری از وی نیست، اما مسلمن پشت ولایت است - مبلغ زیادی از یکی از شعبات بانک ها برداشت کرده بود، که رئیس بانک را اعدام کردند، و آقای مرتضی رفیق دوست هم زندانی شدند، اما در همان زندان مسئولیت خرید کل نیازهای زندان را پذیرفتند. وقتی هم آقای خاتمی – رئیس جمهوری – برای بازدید زندان رفته بودند، آقای مرتضی رفیق دوست در مرخصی بوده و به فرانسه برای رفع خستگی زندان رفته بودند.! این هم مجازات قوه قضائیه جمهوری اسلامی با متجاوزین به اموال مردم؛ وام دهنده به قبرستان و وام گیرنده به فرانسه فرستاده شدند
۲ نظر:
سلام
گزارش فوق العاده ایی بود شاید چنین هشدارهایی در حال حاضر بیشتر از هر بیانیه و دکلمه ای مردم را بیدار کند
سلام
روایتی که از رفیق دوست نقل کردید بسیار جالب بود.
نوشته اید:
بیانیه شماره 17 چندان تفاوتی با بیانیه شماره 16 ندارد بجز این که سرخط های لازم برای کاهش اعتراضات عمومی مشخص تر شده اند.
با این نظر شما مخالفم این بیانیه چیزی نبود جز تبدیل تهدیدها به فرصت
من فکر می کنم در تمامی انقلاب ها، در ابتدا رفتارهای غلطی صورت می گیرد شاید این امر طبیعی باشد ولی بروز این رفتارها در سال های بعد قابل توجیه نیست. صد در صد در انقلاب اسلامی ایران هم چنین وضعیتی روی داده است به بسیاری ظلم شده و حقوق بسیاری ضایع گشته است. من نمی دانم شما به چه جرم 8 ماه بازداشت بوده اید ولی فکر می کنم نباید مهندس موسوی راکاملا مقصر دانست. اگر اشتباه نکنم در جمهوری اسلامی وزیر اطلاعات را باید با مشورت با رهبری انتخاب کرد(معنی مشورت را هم که می دانید یعنی چه!)از سوی دیگر تمامی زندان ها زیر نظر قوه قضاییه است و البته سازمان هایی هم که بازداشت گاه های مخفی دارند هیچیک زیر نظر نخست وزیر یا رییس جمهور نیستند مانند سپاه، کمیته، نیروی انتظامی و .... فکر می کنم نباید مهندس موسوی را در برخورد های دهه 60 صد در صد مقصر دانست.
در مورد کامنت شما در وبلاگم باید به خدمتتان عرض کنم که من با کنایه از این رفتار آقای نوری همدانی شکایت کردم
موفق باشید
ارسال یک نظر