۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

خود کاوی ( 2 – 90 ) – بخش دوم گفتگو


 بسیاری از علاقمندان به جریانات سیاسی کشور، به علت نداشتن فیلتر شکن نمی توانند وارد فضای آزاد اینترنت شوند و از نظرات کسانی که به نحوی در جنبش آزادیخواهی ایران نقش دارند، آگاهی یابند. تلویزیون رسا گفتگویی ترتیب داده با آقای اردشیر امیر ارجمند که متن بخش دوم این گفتگو در زیر آمده است. این وبلاگ بدون هیچگونه وابستگی به تلویزیون رسا و یا هر جریان سیاسی دیگری، صرفن جهت آگاهی علاقمندان این گفتگو را بصورت متن منتشر می کند و متن این گفتگو توسط این وبلاگ پیاده شده و تاکیدها از این وبلاگ است.

پرسش ها:

3- خب، با این توصیفی که فرمودید، وضعیت حاکمیت به چه صورت است؟



طرف مقابل در وضعیت زیر قرار دارد.

بخش مهمی از سرمایه ی دینی، اجتماعی، تشکیلاتی و مردمی خودش را هزینه کرده، و از وضعیتی که فکر می کردند وضعیت اقتدار، انسجام و قدرت است به وضعیت انشقاق، تزلزل ، انشعاب و بی سرمایگی – اقتصادی، اداری ، اجتماعی و قانونی- رسیده است. و کشور را در وضعیت دشواری از نظر داخلی و بین المللی قرار داده است.



4 – در رابطه با شورای هماهنگی سبز امید. این شورا از چند نفر تشکیل شده و آیا خارج از کشور است، و چرا خیلی بسته و محدود عمل می کند.

ما باید نقد را قبول کنیم . اگر جنبش سبز ، یک جنبش متکثر است باید نقد را بپذیریم . دلایل نقد متفاوت است : گاهی اوقات از نداشتن اطلاعات است، گاهی از نداشتن اطلاعات درست است، گاهی از ضعف یک مجموعه است، گاهی از دیدگاههای متفاوت است که رقیب یکدیگرند که همه شان می توانند معتبر باشند اما یکی نیستند.

من معتقد نیستم که در مرحله اول باید ببینیم کی نقد می کند که متاسفانه بعضی دنبال این می روند. در نتیجه به این می رسند که جامعه را به خودی و غیر خودی تقسیم می کنند. نقد را به سازنده و غیر سازنده تقسیم می کنند، نقد خودی را سازنده و غیر خودی را غیر سازنده بدانیم. نه . ما باید ببینیم در نقد چه گفته می شود.

ما باید پاسخگوی سئوالات باشیم که متکثرند. ما هم سعی می کنیم که در چهارچوب امکانات جوابگو باشیم. اما همه درک می کنیم که وضعیت امنیتی در کشور و در جنبش به ترتیبی هست که متاسفانه امکان شفاف سازی را به ترتیبی که همه را راضی کند، ممکن نیست.

پاسخ های ما ممکن است مورد قبول طرف قرار نگیرد. ما در صدد این نیستیم که طرف مقابل را اقناع کنیم و اگر اقناع نشد او را متهم به سوء نیت، دشمن و جاسوس نمی کنیم. امیدوارم که طرف مقابل هم این روش را داشته باشد. و سعی کنیم صادقانه به هم جواب دهیم. تا از انحراف بحث ها جلوگیری کنیم.



5- آیا شورای راه سبز امید می خواهد رهبری جنبش سبز را ایفا کند؟

بطور یقینی نه.

از نظر ما جنبش سبز بینادن جنبشی در داخل کشور است و به هیچوجه امکان این که یکی از ارکان های این جنبیش، یایکی از نهادهایی که متعلق به این جنبش است ، صرفن در خارج از کشور باشد، وجودندارد، معنا ندارد. جنبش سبز یک جنبش ملی و در داخل ایران است.

هر کسی که در خارج از ایران برای جنبش سبز و در راستای اهداف جنبش سبز کار می کند، وقتی مفید است که آینه ی درون کشور باشد. قرار نیست که جنبش سبز در خارج از کشور گرفتار معضل حرکت های سی سال گذشته باشد. اگر ما از داخل کشور جدا شویم و عده ای در خارج از کشور نسبت به جنیش تصیمیم گیری کنند به نظر می رسد که راه صحیحی طی نکرده ایم.

تعداد اعضای شورا نمی تواند بسیار زیاد باشند، چند صد نفر باشند. اما قطعن باید از مشی نمادهای اصلی جنبش – آقای کروبی و آقای موسوی – باید این استباط را داشته باشیم که این نوع عملکرد مطابق با رویه ی آنها نیست. قرار نیست که شورایی با درهای بسته کار کند. البته این که شما بتوانید شورایی به وسعت یک پارلمان داشته باشید، بسیارمطلوب است و لی مقدور نیست. پس این که شورا جمعیتی یک یا چند نفره در خارج از کشور است ، قطعن پاسخ منفی است . این مخالف با مرام و راه چهره های معرف جنبش است، و مخالف با منافع جنبش است. امکان پذیر نیست و ما شدیدن با این مسئله مخالف هستیم.

نکته ی دیگر این که چگونه این شورا می تواند جنبه دموکراتیک بیشتری داشته باشد، چگونه به سمت همه جرایانات در داخل جنبش سبز باز شود، سئوال دیگری است.



6 - فلسفه ی شکل گیری شورا چه بود؟ و به چه صورت تشکیل شد؟

جواب با توجه به میزان اطلاعات من و به محدودیت ها است.

وقتی ماههای اول جنبش پشت سر گذاشته شد و کاملا مشخص شد که از سمت یک جنبش اعتراضی به سوی یک جنبیش وسیع و عمیق اجتماعی پیش می رویم، به نظرم می رسد که تمام چهره های اصلی جنبیش این نقطه نظر را قبول داشتند که باید توزیع مسئولتی بوجود آید برای این که ما بتوانیم جلب مشارکت حداکثری داشته باشیم. در عین حلب مشارکت حداکثری در تصمیم گیری ها توزیغ مسئولیت هم صورت بگیرد. به همین دلیل از ابتدا آقایان بفکر این بودند که یک گروهی از افراد که در صحنه سیاسی ایران نفوذ و حضور داشتند و موثر بودند، بتوانند دورهم در مسایل اساسی گفتگو کنند و کارها را پیش ببرند. حداقل یک شورای مشورتی بزرگی تشکیل شود.

فکر می کنم این مسئله در طول جنبش وجود داشت. شاید هم جند بار برای شکل گیری آن تلاش شد، اما نشد. بهر دلیل نشد یا امکاناتش را نداشتند یا صلاح ندانستند. امیدوارم روزی آقایان آن را توضیح دهند.

با امنیتی شدن شدید جو امنیتی کشور، احتمال شکل گیری چنین نهادی کمتر می شد، اما نیاز به این شورا باقی بود. به همین جهت برای توزیع و ادامه راه لازم بود که یک نهادی تشکیل شود. این نهاد یقینن قرار نبود جانشین چهره های معرف و همراهان اصلی جنبش باشند. چون آنها هیچوقت ادعای رهبری جنبش را نکردند و نخواستند که آنها را رهبر جنبش بنامند. به همین دلیل ما از آنها به عنوان همراهان اصلی جنبش نام می بریم. برای این همراهان سئوال همجنان مطرح بوده و باید یک تصمیم گیری می کردند که نه این که جایگزین آنها باشد بلکه در کنار آنها یا اگر لازم شد در غیاب آنها کارشان را انجام دهد. لذا این شورا بوجود آمد. این شورا با توجه به وضع امنتی کشور نمی توانست طیف وسیعی را در بر بگیرد. اما این شورا باید بتواند استعداد جلب نظر طیف وسیعی از فعالان جنبش سبز و مردم را داشته باشد. و نقطه نظرات آنان را هنگام طرح مباحث و تصمیم گیری ها لحاظ بکند. شاید در شرایط امنیتی امروز راه حل دیگری وجود ندارد. لذا اسامی افراد هم گفته نشده و نمی شه چون یک مجموعه ی واحد آسیب پذیر می شوند. و ما وارد این مقوله نمی شویم

اگر چه سئوالات مشروعی مطرح می شود از قبیل : این ها کی هستند؟ فرایند مشخص شدنشان چگونه بود؟ چه طیف هایی را نمایندگی می کنند؟ چکونه با دیگران ارتباط برقرار می کنند؟ و خیلی از این سئوال ها که طبیعی هستند ، اما به نظر می رسد که امروز پاسخ گفتن به همه ی آنها میسر نیست.



آن چیزی که مهم است، این است که این شورا – همان جوری که آن افراد خودشان را رهبر نمی دانستند - خودش را رهبر نمی داند بلکه هماهنگ کننده است. هماهنگی هم در چهار چوبی مشخصی انجام می شود: چهار چوب مشخص هم معین شده که منشور جنبش سبز – ویرایش دوم است .

به این ترتیب هیج ادعای انحصار طلبی جنبش را ندارند. ادعا نمی کنند که آنها فقط حق سخن گفتن دارند و دیگران از آنها پیروی کنند. قرار نیست که مایه تشتت بشوند، قرار است مایه هماهنگی و انسجام بشوند، قرار نیست که تکثر و تنوع جنبش را انکار کنند، قرار است که به همصدایی و همنوایی آن کمک کنند. قرار است که وجه دموکراتیک جنبش را تا حد ممکن ارتقاء دهند، چگونه؟

بهر حال کار ساده ای نیست بلکه از طریق حلقه های مشاوره و گروه های مشاورین باید انجام شود که نمی توانند بطور علنی این کار را انجام دهند تا در تماس با این گروه های مشورتی نقطه نظرات گوناگون ، حداکثر ممکن و نه حداکثر مطلوب ، در تصمییم سازی ها لحاظ شوند. این باید یک مکانیسم مشخصی پیدا کند تا طرفین ارتباط متقابلی داشته باشند یعنی احساس موثر واقع بودن و مشارکت بوجود آید وعملی شود. چون آنها هم – گروه های مشاوره - بدون مشارکت شبکه های اجتماعی و دیدگاههای مردم نمی توانند کارشان را به درستی انجام دهند. بهر حال شرایط دشوار را درک متقابل داشته باشیم و در یک رویکرد صمیمانه نقد اینها را لحاظ کنیم و قسمت های قابل پاسخ را جواب گوییم، آنهایی را که هم مشکل هست در صدد رفعش بر بیاییم.



7 – چهارچوب و عملکرد شورای سبز امید را بیشتر توضیح دهید.

پس از این که روزهای اول جنبش سپری شد، ترکیب و چهره جنبیش مشخص تر شد، چیزی که قابل ملاحظه شد، تکثر معنادار جنبش بود که نه به عنوان یک تهدید( تحدید) ، بلکه به عنون یک فرصت مورد توجه قرار گرفت. چون لازم بود این حرکت یک چهارچوبی پیدا کند. در ابتدا این تلاش از طرف آقای مهندس موسوی صورت گرفت که با یک فاصله زمانی به منشور اول جنبش منجر شد. زیرا در این مدت ما با واقعیت جنبش بیشتر آشنا شدیم. جامعه متحول شده بود، آقای مهندس موسوی با حفظ اصول اعتقاداتش، این دگرگونی ها را در نظر گرفت. که کوشش شد در ویرایش اول منشور سعی شد که تا حد ممکن نظرات جریانات اصلی جنبش در آن در نظر گرفته شود. و قرار شد هر نوع فعالیتی در چهارچوب آن انجام شود. و در آن ویرایش گفته شد این منشور قابل ویرایش است تا نقطه نظرات بیشتری در آن لحاظ شوند. این کار در حد امکانات مورد گفتگو و مشورت قرار گرفت. با توجه با این مسایل ویرایش دوم منشور منتشر شد که به تایید هر دو نفر نمادهای جنبش رسید.

8 – آیا شورا برنامه ای برای آینده دارد؟ جنبش های کارگری آغاز شده. آیا شورا قرار است که در کنار مردم باشد یا پشت سر آنها باشد و عقب تر ازمردم بخواهد حرکت کند.



بستگی به سیر جریانات دارد . امیدواریم که شورا بتواند در کنار مردم حرکت کند. و بتواند هم در باز کردن زوایا کمک کند و هم در حمایت از حرکت های مردمی موثر واقع شود. آینده نشان خواهد داد که توانایی شورا در حد خواهد بود. ما دوست داریم که درکنار مردم باشیم و جنبش مردم را هماهنک کنیم.



در مورد برنامه ها یک قدم به جلو برداشته شده است: شامل :

تعیین شدن خود شورا یک قدم به جلو است. هرچند تامین کننده همه ی نیاز های موجود نبوده است اما یک قدم مهمی بوده است. شورا سعی کرده بر اساس منتشور، با تاکید بر اهداف آن بعضی از راهکارهایی که الان باید به ان توجه کنیم، مشخص کرده . در یکی از بیانیه های شورا تاکید بر بحث تکثر، تنوع ، حکومت قانون، چهارچوب قانون اساسی، حق تعیین سرنوشت و غیره آمده که مکانیسم ها چی هستند و اهداف ما چی هستند . قطعن این نمی تواند به عنوان یک نقشه راه کامل باشد. نقشه راه بیش از این است.

ولی آیا ما انتظار داریم که شورا نقشه راه ارائه کند و به سمت رهبری قدم بردارد یا در چارچوب هماهنگ کننده باقی بماند. آنجه تا امروز مورد نظر بود، به عنوان یک هماهنگ کننده بوه است. چهارچوب ارائه شده یک کار است، اهداف اساسی، هدف های کوتاه مدت، و مکانیسم های یک قدم به جلواست.

هدف هایی را که مشخص کرده، آزادی همراهان اصلی جنبش ، شناسایی حق راه پیمایی و تظاهرات مسالمت آمیز، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی و احزاب، و همچنین برگزاری انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی ، . به نظر میرسد که مطالبات مشخص است و د ر چهارچوب مطالبتات حداقلی که مبنای منشور بوده است. چون قرار نبوده که منشور بر مطالبات حداکثری تنظیم شود. زیرا در این صورت با توجه با تنوع جنبش، ممکن نبود. این مطالبات مشترک حداقلی کل جنبش است که مبنای انسجام و هماهنگی جنبش باشد. در کنار ان مکانیسم ها هم بیان شد که عبارت باشد، راه پیمایی، اعتصاب، مقاومت مدنی تحصن، که جنبه مسالمت امیز داشته باشد، حمایت خواهد شد. که بعضی از اینها صورت گرفته است.

ما می باید که نقش حرکت های کارگری را توجه ویژه کنیم ، در کنار جنبش زنان و دانشجویی . که اهمیت فوق العاده ای دارد که پیروزی جنبش بستگی به پیوند جنبش کارگری دارد. می باید که تحلیل نسبتن دقیقی از وضعیت اقتصادی کشور، جایگاه کارگران ، جایگاه جنبش کارگری در آینده ترسیم شود تا آن نقش آگاهی بخشی ک استراتژی کلان جنبش است، موفق به برقراری ارتباط باشد.



ما هیچوقت نباید فکر کنیم که کار شورا، ایجاد شبکه است، امکانات برای این جنبش ها فراهم کند، جنبش ها را ایجاد کند، و بعدن دست آنها را در دست هم بگذارد. این می شود یک رهبری متمرکزکلاسیک. نه .ما باید به حرف اولمان پایبند باشیم. که ما به ابتکارات شبکه های اجتماعی وابسته ایم. کاری که باید بکنیم این است که باید این شبکه های اجتماعی را تقویت کنیم.



شاید در اینجا شورا سهمی داشته باشد؛ و آن، ما مدل شبکه های اجتماعی را پیشنهاد کنیم و نحوه ی هماهنگی بین شبکه های اجتماعی چگونه باید باشد. علی ایحال بخش مهمی در یک رهبری غیر متمرکز بر عهده ی خود شبکه های اجتماعی است.



9 - ویرایش دوم منشور در زمانی منتشر شد که آقایان موسوی و کروبی در بازداشت خانگی بودند. اگر ممکن است در باره ی اصول و خواسته های و مطالباتی که در ویراش دوم منشور آمده، توضیح بیشتری بدهید.



نکته اول، آقای موسوی و خانم زهرا رهنورد و آقای کروبی و خانم کروبی در حصر نیستند. در زندان هستند. و تا به امروز هیچ مقام قضایی جرات تعیین وضعیت حقوقی آنها را ندارد. اگر شما توجه کرده باشید حتا اقای کروبی از درگذشت پدر مهندس موسوی بی خبر بوده است. شاید همه ی آنهایی که در زندان بوده اند از آن با خبر بوده اند جز آقای کروبی .



اما در مورد منشور که بر چه اساسی بنا شده، ویرایش دوم نسبت به ویرایش اول تغییراتی داشته که بر اساس نقطه نظرات متفاوت بوده که البته نمی شود د ریک زمان همه را راضی کرد. و این که همه راضی نمی شوند به معنای این که صداها شنیده نشده، نیست. صدا ها شنیده شده اما بهر حال باید یک جمع بندی صورت بگیرد بر اساس نظرات غالب. نمی خواهم بگویم که این تلاش به نتیجه قطعی رسیده اما در این جهت کوشش شده است.



پایان بخش دوم – اینجا می توانید اصل بخش دوم را ببینید و گوش کنید:


-----------------------------------------------


بخش اول گفتگو :



۱۳۹۰ خرداد ۲, دوشنبه

خود کاوی ( 2 – 90 ) – بخش اول گفتگو



گفتگوی آقای اردشیر امیر ارجمند با تلویزیون ر...... س. ا

از " رسا " در خواست شد که متن گفتگو را منتشر کند تا بیشتر مردم بتوانند آن را بخوانند که نکردند. زیرا فکر می کنند همه ی مردم گروه های خارج کشورند. یا همه ی مردم فیلترشکن های ویژه دارند. بهر صورت این وبلاگ خودش دست بکار شد. اگر نتوانسته اید این گفتگو را – به علت فیلتر بودن – گوش کنید، قسمت های اصلی بخش اول این گفتگو در زیر آمده است بجز تعارفات معمول ما ایرانیان و نیز لعاب و پیاز داغش .



پرسش ها :

1 – جنبش سبز د رچه نقطه ای ا زطیف حرکت خودش ایستاده است ؟


پاسخ مستلزم تبیین وضعیت کنونی است . جنبش در مرحله بلوغ خودش قرار دارد؛ مرحله ی تثبیت ، تعمیق . و همچنان راه درازی در پیش دارد. باید منتظر حوادث، مشکلات، فرصت ها و راه های جدیدی که برویمان باز می شود باشیم. صبر، استقامت، درایت و شجاعت ما را می تواند کمک کند.



سیر حرکت : جنبش سبز با مطالبه ی عمومی در مورد احقاق حقوق حقه ی مردم و شناسایی حق تعیین سرنوشت آغاز شد. مطالبه ی اولیه؛ بحث انتخابات، قبول رای مردم و گردن گذاشتن به انتخاب مردم بود. اما خیلی زود مشخص شد که این حرکت – مطالبه ی- مردمی در شکل یک جنبش ظهور پیدا می کند و مطالبات محدود به آنجه که در ابتدا بوده، نیست، و لوازم و ضرورت های مربوط به ادامه راه هم آنجنان که در ابتدا فکر می شد، نخواهد بود. جنبش با تظاهرات خیابانی گسترده میلیونی آغار شد و ما می توانیم بگوییم که جنبیش آزادیخواهی در منطقه بود.

و ما با مطالبات تاریخی که در طول بیش از صد سال به آن پاسخ کافی داده نشده بود، مواجه شدیم؛ وجه عمده ی آن بحث حق تعیین سرنوشت، آزادی و توسعه است. جنبش مطالباتی داشت و می باید برطبق آن برای خودش استراتزی، تاکتیک، تشکیلات و امکاتات فراهم کند. خب، در اینجا راه های متعدد، دیدگاه های متعدد و درنتیجه انتخابات متعددی وجود داشت. اگر ما در خیابان تظاهرات جند میلیونی داشتیم به همان اندازه هم انتظارات فراوان بود که می باید به آن پاسخ داده می شد؛ ویژگی اساسی جنبش تکثر و تنوع آن بود. در اینجا بود که نماد های جنبش می باید چهارچوب نسبتا مشخصی از راهی که می خواهند ترسیم کنند را مشخص کنند.

می باید به سئولات اساسی پاسخ دهند: می خواهیم یک حزب درست کنیم، می خواهیم یک جبهه درست کنیم، آیا باید یک تشکیلات هرمی کلاسیک داشته باشیم، اهداف اساسی مان چه خواهد بود، نوع و سنخ مبارزه مان چی هست.

به نظر می رسید که آنچه را که داشت رخ می داد حامل فرصت ها و تحدید هایی بود. علی رغم شرایط دشواری که بوده، امروز می تواینم رضایت نسبی داشته باشیم از شرایط جنبش. می توانیم ادعاکنیم که با همه ی امکاناتی که برای خاموش کردن جنبش بکار گرفته شده، جنبش خاموش نشد و از بین نرفت. جنبش راهکارهای متعددی را به آزمایش گذاشت و استفاده کرد. قرار نبود تظاهرات خیابانی تنها مکانیسم مورد استفاده باشد. و هرگز نباید زنده بودن جنبش را با یک معیار که تظاهرات خیابانی بود، ارزیابی کنیم.

اگر که این نکته ی اساسی را مورد توجه قرار دهیم مشاهده می کنیم که طرف مقابل امروز اتوریته لازم را ندارد. اعمال صلاحیت قدرتش را از دست داده و مجبور به بکار گرفتن خشونت است؛ خشونت به معنای پایان اقتدار واقعی است.

در مقابل جنبش مورد سرکوب قرارگرفته؛ تعداد زیادی از فعالان مهم در زندان هستند، بسیاری از جوان ها در زندان هستند. نیروهای سرکوبگر از کلیه توانانی تبلیغاتی، مادی و روانی استفاده کردند برای ترساندن و سرکوب کردن فعالان ومردم استفاده کردند. حمله به افراد در خیابان ها به گونه ای بود که مسئله فقط متفرق کردن تظاهر کنندگان نبود و نیست ، بلکه دیگران را مجاب کند که به خیابان ها نیایند. این سطح از خشونت در تاریخ باقی خواهند ماند. اما بازهم موفق نشد که جنبش را سرکوب کند و این نشان زنده بودن جنبش مردم ایران است.

جنبش توانسته زنده بماند، گسترش یابد و باقی بماند. این باقی ماندن نشانه تعمیق آن است . البته ما دچار کاستی های مهمی هستیم که باید این کاستی ها را رفع کنیم.



2 - جناح اصول گرا و حاکمیت در چه نقطه ای از طیف مسیر حرکت خودشان اییستاده اند؟

ما به بحث تکثر اعتقاد بنیادی داریم؛ هم در درون جنبش سبز و هم در بیرون آن. ما قبول داریم که عده ای وجود دارند که با ما موافق نیستند. دیدگاه و نقطه نظرهای دیگری دارند. همه ی این افراد را از یک جناخ تلقی نمی کنیم؛ بعضی برای منافع شخصی ، مالی، سیاسی و کسب قدرت در صحنه اند و با ما مخالفت می کنند، اما همه این جور نیستند. باید قبول کنیم که گروه دیگری هستند که ما آنها را ناصادق و ناصالح نمی دانیم و نه معتقد هستیم که در صحنه سیاسی کشور نباید حضور داشنه باشد. پس باید این نقطه را مشخص کنیم که وقتی از اصولگرایی صحبت می کنیم نباید فکر کنیم که هر کس اصول گرا است در کودتا، سرکوب، در تضییق حقوق، در نقض موازین حقوق بشر، در قانون گریزی و مبارزه با قانون مشارکت داشته است. بعضی از افراد، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، گروه هایی در سپاه و بسیج و غیره در کنار دولت آقای احمدی نژاد در طراحی و کودتای انتخاباتی نقش داشته اند، برخی از موضع فرصت طلبانه از آن حمایت کرده اند. بعضی دیگر هستند که این وضعیت را ندارند؛ به جهت دیدگاه خاصی و یا تبلیغات سیاسی و تبلیغات مذهبی راه دیگری انتخاب کردند که ما با این ها هیچگونه خصومتی نداریم و تنها خواستار یک گفتگوی عادلانه در یک محیط صمیمی هستیم تا حرف همدیگر را درک کنیم. پس وقتی ما از اصولگرایی صحبت می کنیم باید این وضع را در نظر بگیریم. الان وقتی از طرف مقابل صحبت می کنیم ، همه را یک جور نمی بینیم.

عنایت کنید که طرف مقابلی که در این کودتا شرکت داشته اند، اکنون در تعارض شدیدی با هم هستند. که برای یکدست کردن حاکمیت در کشور باید همدیگر را حذف کنند. حذف شروعی دارد اما پایانی ندارد. این وضع آن گروهی را که ناصادق ، ناصالح و منفعت طلب نیستند ، بهتر به ماهیت کوتا گران آگاه می کند و ریزش نیروهای آنان را در پی دارد. برای اینها امکان توجیه نیروهای خودی هم وجود ندارد؛ چند مثال :

بخشی از این افراد با ادعای دین ورزی به صحنه انتخابات آمدند و دیگران را به عدم دین باوری و به فساد متهم کردند و تبلیعات انتخابانی شان را بر مبنای آن قرار دادند. و تمام حذف ها بر این اساس بود. و در این راه از استفاده ابزاری از دین، مراسم عزاداری، از امام حسین، از حضرت زهرا، از بحث ظهور و غیره هیج کوتاهی نکردند. از هاله ی نور شروع کردند و چون دیدند آنهایی که باید عکس العمل قاطعی در مقابلشان نشان دهند، بهر دلیل نشان ندادند، پا را فراتر گذاشتند و ادعاهایی کردند که کل جامعه ی دینی راتحت تاثیر قرار داده و به بنیادهای اعتقادی ما دارد لطمه می زند. و این گسستی در جامعه ایجاد کرده است.



انحصار منابع اقتصادی توسط گروهی مشخص. بنام خصوصی سازی به سمت انحصار منابع اقتصثادی که متعلق به مردم بوده رو آورده اند.

همچنین است در حوزه قدرت که بقای خودشان را در حذف گروه های اصولگرای ریشه دارتر می بینند چون حاضر نیستند هیچ قدرتی را با انها تقسیم کنند. بنابراین ما شاهد درگیری های مستمر و مخرب هستیم.

ادعا می شد که اگر قبلن اختلافی هست ناشی از وجود اصلاح طلبان و تحول خواهان در حاکمیت هست . اگر این ها بروند همه ی مشکلات حل می شوند. اینها نامسلمانند، ضد انقلاب هستند، وابسته به امریکا، انگلیس و اسرائیل هستند اینها معاند هستند و فاسد هستند؛ اقتصادی و دیگر فساد ها. بهر حال شما همه ی اینها را حذف کردید، مشکلات حل شد؟

الان فاسدهای جدیدی ظهور کردند، منافق های جدید، فراماسونرهای تازه وابسته های به امریکا، انگلیس و اسرائیل های جدیدی پیدا شده اند. این از روش شما است . این نوع روش حکمرانی پاسخگو نیست. و اختلاف ها مرتب سر باز می کند و تازه ترین اختلاف سر وزیر اطلاعات .

من دولت آقای احمدی نژاد را نامشروع و غیر قانونی می دانم. اینها عملن قدرت را در اختیار دارند و مسئولیت بر عهده شان است: این که نامشروع هستند یک مسئولیت است و نه این که قانون را رعایت نمی کنند مسئولیت دیگری بر عهده شان می گذارد.

مسئله ی شفافیت مسایل مالی نمونه ی دیگری است. مجلس هیچ نظارتی بر دولت ندارد و آقایان پاسخگویی مالی به مجلس ندارند. قانون جنبه ابزاری یافته و بازیچه قرار گرفته است. هیچ کسی مسئولیت اعمال خودش را بر عهده نمی گیرد.

به قاضی می گویی که آقای قاضی شما باید تابع قوانین اساسی، جزایی و دادرسی و مدنی باشی . چرا نقض حقوق بشر در کشور وجود دارد؟

جواب می گوید من مسولیت ندارم این تصمیم نهادهای امنیتی است که بر من تحمیل می شود . کی ؟ افراد قرار گرفته در راس هرم قضایی کشور. از این جا شروع می شود تا پایین انتقال پید ا می کند. یعنی چی ؟ این وضعیت ثبات و اقتدار است؟ نه، این سلب اعتماد متقابل مسئولینی است که در یک زمان کودتایی را انجام داده اند است. به نظر می رسد که وضع طرف مقابل بسیار وضع اسف باری است و دچار فرسایش روانی، اعتقادی و مادی شده اند و هر روز باید شاهد ظهور شکاف های دیگر باشیم . ما طالب فروپاشی کشور نیستیم. ما طالب وضعیتی که مردم در آن آسیب ببینند نیستیم. ولی نمی تواینم از ذکر وضعیت موجود چشم پوشی کنیم. وظیفه داریم آن را بگوییم . همه باید بگویند. مسئولیت بر عهده ی همه است .

ما در صحنه بین المللی در وضعیت خوبی قرار نداریم. اگر سرکوب ها انجام نمی گرفت ما اکنون سردمدار جنبش های منطقه بودیم . اما با کارهایی که آقایان کردند نمی توانند چنین ادعاهایی بکنند.

حکومت نه در صحنه داخلی و نه در صحنه بین المللی وضعیت خوبی ندارد. در زمینه اقتصادی وضعیت بسیار بدی هست. در صورتی که ما درآمد اقتصادی بسیار زیادی داشتیم می تونسیتیم کشور را به رشد اقتصادی بالایی برسانیم بیکاری را به صفر در صد برساینیم



می خواهم بگویم که ما با همه مشکلاتی که در سازمان دهی در آگاهی بخشی در سایر زمینه ها داشتیم در جنبش، توانستیم وضعیت جنبش را تثبیت کنیم تعمیق کنیم و طرف مقابل در وضعیت انشعاب، افتراق، تزلزل فقدان اقتدار و رروی آوردن به سرکوب و خشونت و ابزارهای غیر قانونی است.

پایان بخش اول .



یک یادآوری مهم : جریان " حذف و توطئه "

آقای اردشیر امیر ارجمند از نمونه های زیر – از باب یادآوری – حتمن بیشتر از این وبلاگ اطلاعات دارند، اما برای آگاهی دیگران آورده شده اند. جریان " حذف و توطئه " ویژگی تازه ای در جمهوری اسلامی نیست که آقای احمدی نژاد، اصول گرایان و یا ویژه شخص آقای خامنه ای آن را بکار می برند. این از ویژگی های دست اول جمهوری اسلامی و پایه گزارش شخص امام راحل بوده است . نمونه های زیادی از همه ی دست اندرکاران جمهوری اسلامی – حتا آنان که امروز به منتقدان و مخالفان آن تبدیل شده اند - می توان یافت که هرچه باب میل یا عقیده شان نبوده ، برچسب توطئه گر، منافق، مزدور امریکا و ... خورده است. نمونه های زیر از روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی است که توسط آقای خمینی مطرح شده است.





صحیفه نور – جلد 6



09/01/1358

قم، مدرسۀ فیضیه





شما جوانان، شما ملت ایران، باید حفظ کنید وحدت خودتان را. اتکال به قرآن، اتکال به خدای تبارک و تعالی پیدا بکنید؛ با وحدت کلمه و اتکال به خدای تبارک و تعالی پیشروی کنید. فردا روز رفراندم است؛ روزی است که مقدرات شما تعیین خواهدشد. روزی است که یا اسلام پیش می‏برد و یا کفر. روزی است که «آری» اسلام است و «نه» خلاف اسلام. روزی است که «آری» سرنوشت سعادتمند برای شما تهیه می‏کند و «نه»، شما را برمی‏گرداند به حال اول. «آری» بگویید. من «آری» می‏گویم. من جمهوری اسلامی را به جان و دل «آری» می‏گویم و از شما خواهران و برادران می‏خواهم که بروید و «آری» بگویید. بروید و آن ورقی که در آن «آری» نوشته است در صندوق بیندازید. سعادت شما این است و کشور شما با این «آری» مستقل خواهد شد. با این «آری»، شما آزاد خواهید شد و خدای نخواسته اگر چنانچه سستی بکنید یا تنبلی در این امر بشود که نروید دنبال رأی دادن، من خوف آن را دارم که خدای نخواسته به شکست بربخوریم و باز مسائل سابق عود کند



/با_امام/صحیفه_امام_خمینی/جلد6/رفراندم_سرنوشت_ساز


 
عنون : توطئه‏های منحرفین در آستانۀ برگزاری رفراندم


تاریخ : 09/01/1358


محل: قم


با کمال تأسف اخبار ناراحت کننده‏ای از گنبد و زاهدان و اردبیل می‏رسد که بعض فرقه‏های منحرف بین مردم محترم آن سامان مشغول سمپاشی و تفرقه‏افکنی هستند؛ و شایع نموده‏اند که روحانیون، برادران اهل سنت را از حقوق خود محروم می‏نمایند. من با کمال تأسف باید بگویم که این اشخاص منحرف که الهام از امریکا می‏گیرند و به صورت چپ‏نما هستند، در صددند که چپاولگریهای زمان رژیم سابق را با فرم دیگر در کشور عزیز ما اعاده کنند.



http://www.jamaran.ir/fa/1395/با_امام/صحیفه_امام_خمینی/جلد6/توطئه‏های_منحرفین_در_آستانۀ_برگزاری_رفراندم



همین حرف های امام خمینی - چه هیچ مدرکی بر ادعای خود به مردم نداده است  - را هم امروز دولتمردان جمهوری اسلامی به مخالفانشان و منتقدانشان می زنند. پس اینان پیروان راستین امام خمینی هستند. این ویژگی فقط در جمهوری اسلامی نبوده است بلکه هر حاکمیت ایده ئولژیک آن را بکار می برد. از حاکمیت های شاخه های مسیحی در قرون وسطی و اوایل رنسانس اروپا بگیرید تا حاکمیت بلشویک ها در شوروی، پل پوت در کامبوج و مائوئیست ها در چین و این سی و یک سال در جمهوری اسلامی .

۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۴, شنبه

خود کاوی (1 – 90 )



نشانی های زیر گفتگویی است جالب پیرامون جنبش آزادیخواهی مردم ایران. گفتگو در چهار قسمت منتشر شده که قسمت سومش ظاهرن توسط ناشر حذف شده است. البته نباید از این تلویزیون انتظار داشت که به واقعیات جنبش مردم ایران توجه داشته باشد؛ زیرا نه بدنبال جامعه ای آزاد بر مبنای حقوق انسانی، بلکه بدنبال اهداف ایده ئولژیک خویش است؛ اسلام رحمانی ! در برابر اسلام ناب محمدی که فعلن حاکم است ( * ) .

. این گفتگو بهترین کاری بوده که این تلویزیون تا بحال انجام داده است. با سپاس از این کار. با دو امید شما را به گوش کردن این گفتگو دعوت می کنم :

امید اول این که از این تلویزیون خواهش می شود اگر موارد امنیتی وجود ندارد، بخش سوم گفتگو را منتشر کند.



و :

امید دوم این که آقای ارجمند- با گفتار ارجمندشان - بجای این که با یک تلویزیون دارای خط و نشان ایده ئولژیک مصاحبه کند، بر مبنای منشور دوم یک گفتگوی عمومی تر با همه ی رسانه ها – با دیدگاه های گوناگون - داشته باشد؛ رسانه هایی که بسیار پیشتر از این تلویزیون ایده ئولژیک راه اندازی شده اند. چنین گفتگوی عمومی بر مبنای ویرایش دوم منشور جنبش از اقبال عموی بیشتری برخوردار خواهد بود. زیرا:

1 - بیشترین امکانات ارتباطی را بکار گرفته

2 - پذیزش تکثر دیدگاههای جنبش را در عمل ثابت می کند.

3 – دیدگاه خودی و غیر خودی را بکناری می نهد

4 – جنبش سبز از آن همه است را ثابت می کند



قسمت اول :


قسمت دوم :


قسمت سوم :

ناشر سانسور کرده

قسمت چهارم :


این نوشته برای سایت کلمه و سهام نیوز همزمان نشر در وبلاگ، فرستاده شده است.
-------------------------------------------------------------------------
( * ) – برای دیدگاه اسلام ناب محمدی اینجا را با فیلتر شکن بخوانید:

نقدی بر نامه ی محسن کدیور به آقای رفسنجانی :

1 - عقب گرد:



2 - تحریف یا تفسیر :





۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۰, سه‌شنبه

نوش جان برگزیدگان


نوش جان برگزیدگان مجلس ولایت



این سایت را باز کنید، فیلترنیست.




بهداشت برای پیش نمازهای ولایت که چنین باشد، وای بحال پس نمازهایش.

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۲, دوشنبه

بزک نمیر، بهار میاد



آخرین خوش خبری به مناسبت روز کارگر

خبرگزاری فارس

جمادي الأول 1432 / دوشنبه 12 ارديبهشت 1390 / May 02 2011 شماره:9002116164

رئيس اداره سياسي استانداري كرمان:

مطالبات كارگران كارخانه كرك بافت پرداخت مي‌شود

خبرگزاري فارس: رئيس اداره سياسي استانداري كرمان گفت: با فروش دستگاه‌ها مطالبات كارگران كارخانه كرك بافت پرداخت مي‌شود.



به گزارش خبرگزاري فارس از كرمان، عباس محمدي ظهر امروز در حاشيه تجمع جمعي از كارگران كارخانه كرك بافت در جمع خبرنگاران اظهار داشت: اين كارخانه دو سال قبل تعطيل شده و كارگران خواستار حل مشكل خود هستند.

محمدي بيان داشت: كارخانه كرك بافت از سال 88 تعطيل شده و بر‌اساس صورت جلسه‌اي بين كارگران و مديرعامل مقرر شد، از محل فروش كارخانه و يا مازاد دستگاه‌ها مبلغي به عنوان مطالبات كارگران پرداخت شود.

وي با اشاره به بدهكاري‌هاي اين كارخانه به بانك عنوان كرد: بانك لوازم اين كارخانه را توبيخ كرده و اجازه فروش آن‌ها را نداده است.

اين مسئول با بيان اينكه در اين فرآيند ارزش دستگا‌ها بيشتر از بدهي به بانك است، تصريح كرد: بنا به گفته نماينده اين شركت حكم بينابين مانده از يك سو اقدام شده و دستگاه‌ها به نفع بانك ضبط شود و از يك سو بانك اعلام مي‌كند كه اين دستگاه‌ها را نمي‌خواهد.

محمدي يادآور شد: در گفت‌وگويي كه با نمايندگان اين كارگران داشتيم مقرر شد، بررسي‌ها و پيگيري‌هاي لازم صورت گيرد تا روند به گونه‌اي باشد كه كارگران متضرر نشوند.

وي تعداد كارگران كارخانه كرك بافت را 60 نفر اعلام و اذعان داشت: مطالبات كارگران اين كارخانه 180 ميليون تومان است.

انتهاي پيام/ن30

این خبر این داستان را بیادم آورد:

شخصی از ملانصرالدین طلبش را خواست. ملا گفت دارم میروم بازار تخم خار بخرم.

طلبکار با تعجب پرسید: تخم خار چه ربطی به طلب من دارد؟

ملا گفت: تخم خار را جلو خانه ام میکارم. گوسفندها که رد بشوند، پشمشان به خار می چسبد، پشم ها را جمع می کنم، نخ درست می کنم ، قالیچه می بافم، می فروشم و طلبت را می دهم.

طلبکار از این همه قول و قرارهای ملایی به مسخره می خندید.

ملاگفت: کیف می کنی ها، طلبت را وصول کردی، خوش بخند.



حالا هم : کارگران خوش بخندید از این همه قول و قرار های ملایی.

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();