۱۳۹۶ مهر ۴, سه‌شنبه

خدمت و خیانت روحانیت ( ۲ )‌



کهن ترین افسانه های حاکمیت در ایران 

کیانیان اولین حاکمیت ایران در افسانه های ما است. مشهورترین شخصیت این حاکمیت جمشید است که جام جم هم منسوب به اوست؛ جامی که جمشید می توانست جهان را در درونش ببیند!

در دوران جمشید است که اصناف اجتماعی از هم مشخص می شوند. بنا به نوشته کتاب « وندیداد » زرتشتیان وی پیشنهاد اهورمزدا را برای اجرای احکام اهورایی نپذیرفت :

عرصه دین به جم :

۲ - نخستین کسی که با وی سخن گفتم  و دین اهورمزدا دین زرتشت را به وی آموختم جم زیبا بود … 

۳ - به وی گفتم ای جم مایلی احکام مرا تعلیم دهی ؟ گفت من برای حمل و تعلیم دادن احکام تو ساخته و آماده نیستم 

۴ - من که اهورمزدا هستم گفتم لااقل مخلوق مرا تکثیر کن و انبوه ساز و آنان را پاسداری بکن و بر آنان سلطنت بکن

۵ - جم پذیرفت 

۶ - گفت در سلطنت من نه باد گرم نه باد سرد نه بیماری و نه مرگ هیچکدام نخواهد بود

۷ - در این هنگام من یک شمشیر و یک حلقه زرین به وی دادم و وی به سلطنت رسید 

ص ۷۶


البته این ادعایی است که در یک کتاب مذهبی شده است و دیگران از این کتاب نقل کرده اند. فردوسی در شاهنامه چنین می گوید : 

کارهای جمشید:

منم گفت با فرهٔ ایزدی
همم شهریاری همم موبدی

پیشه ها را از هم جدا ساخت از جمله روحانیون را : 

ز هر انجمن پیشه‌ور گرد کرد
بدین اندرون نیز پنجاه خورد

گروهی که کاتوزیان خوانی‌اش
به رسم پرستندگان دانی‌اش

جدا کردشان از میان گروه
پرستنده را جایگه کرد کوه

بدان تا پرستش بود کارشان
نوان پیش روشن جهاندارشان


کاتوزیان = زاهد و عابد. برای اطلاعات بیشتر در این مورد به اینجا نگاه کنید:


باین گونه جمشید اگرچه نه تنها بی دین نیست بلکه شمشیر و حلفه زرین فرمانروایی  را از فره ایزدی دریافت کرده، اما ترجیح می دهد که مبلغان مذهبی را از حاکمیت جدا کند. 

او نه تنها مبلغان ایده ئولژیک را بصورت صنف در می آورد و از حاکمیت دور می کند بلکه به گفته فردوسی آنان را به کوه می فرستد تا همانجا به نیایش بپردازند. 

در کتاب وندیداد و نیز شاهنامه در مورد رابطه حاکمیت کیانیان و مذهب بیش از این سخنی نیست. اما تلاش جمشید برای جدایی دین از حاکمیت در ادامه حاکمیت کیانیان با شکست موجه می شود زیرا زرتشت به عنوان کسی ظاهر می شود که فرستاده اهورمزدا برای اجرای احکام الهی است. 

تلاش  جمشید برای دور کردن روحانیان از حاکمیت اگرچه در آن زمان انجام می شود اما با پیدایش زرتشت و راه میان بری که می گزیند، زندگی سالم و بی دغدغه ی حاکمیت کیانیان گرفتار جنگ های خانمان سوز با تورانیان در زمان گشتاسب  می شود.

اگر مایلید، داستانش را اینجا بخوانید:



تا هنگامی که دین وارد حکومت نشده، حکومیت کیانیان هم با هیچ کس وارد جنگ نشده بود. اما با پیدایش زرتشت و پیوستنش به دستگاه حاکمیت گشتاسب وسوسه جنگ شروع می شود که بنا به گفته ی فردوسی زرتشت وسوسه گر اصلی این جنگ هاست . 

از اشعار فردوسی بر می آید که تا زمان گشتاسب و تا پیش از پیوستن زرتشت به دستگاه گشتاسب، کیانیان به تورانیان باج می داده اند، اما زرتشت به گشتاسب می گوید که دین بهی به کسی نباید باج بدهد. و این آغاز جنگ های ایران و توران می شود:

چو چندی برآمد برین روزگار
خجسته ببود اختر شهریار

به شاه کیان گفت زردشت پیر
که در دین ما این نباشد هژیر

که تو باژ بدهی به سالار چین
نه اندر خور دین ما باشد این

نباشم برین نیز همداستان
که شاهان ما درگه باستان

به ترکان نداد ایچ کس باژ و ساو
برین روزگار گذشته بتاو

پذیرفت گشتاسپ گفتا که نیز
نفرمایمش دادن این باژ چیز

http://ganjoor.net/ferdousi/shahname/goshtasp/sh4/ 
زیرا باج دادن به دیگران در خور دین زرتشتی نیست. نه تنها نباید به کسی باج بدهد بلکه باید از دیگران مالیات هم بگیرد. 

گشتاسب که خود سری پر باد دارد از این پیشنهاد خوشحال شده و این سرآغاز جنگ های ایرانیان و تورانیان می شود. 

-------------------------
بخش نخست : 

http://hafezehtarikhi.blogspot.ca/2017/08/blog-post_18.html



var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();