۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

تعریضی بر مصاحبه ی آقای کروبی ( 3 )


 

دکتر خزعلی: سوال شده در رابطه با دروغ های آقای جنتی و علم الهدی چه نظری داريد؟

در رابطه با آقای علم الهدی حرفی نميزنم اما در رابطه با آقای جنتی حالا که دکتر (آقای خزعلی) من رو به اين جا آورده، من اصلا نميدونستم همچين جايی هم هست از آقای جنتی خواهش ميکنم اين سندی که شما می گوييد را بياريد که اين پولها کجاست و از کجا آمده؟ متاسفانه آقای جنتی همين طوری حرف ميزند.

دکترخزعلی:سهم ما هم ميرسه ديگه؟

آقای کروبی: ببينيم چی ميشه. ولی جدا از شوخی از آقای جنتی ميخواهيم  که اين سند را منتشر کند من از مراجع تقليد عزيز تقاضا ميکنم که از ايشان اين سند را بگيرند آنها که ديگر محرم اند، سند را ارائه دهيد تا آنان آن را تاييد کنند.


دکتر خزعلی: شما هميشه در کار خدمت به خانواده های شهدا وزندانی ها بوده ايد. خانواده يک زندانی به من پيام داده است که چرا از خانواده مينويی (زندانی) حمايت نکرديد . من به جا نياوردم چه کسی را می گويند.

آقای کروبی: مينويی داشتيم من هميشه از روی عادت و درهمه ماجراها،  ماجرای ملی مذهبی ها و ... هميشه دنبال کار زندانيان بودم. دوران رياست مجلس درب دفترم به روی خانواده زندانيان باز بود که حتی نامه ای انتقادی از من نوشتند که رييس مجلس کاری ندارد که دو ساعت با خانواده های زندانيان صحبت ميکند؟ من بودم و در خدمتشان خواهم بود. يک مينويی داشتيم زمان شاه با ما در زندان بود نميدانم برای او مساله پيش آمده يا شخص ديگری بود اگر ميتوانيد نشانه ای ازشان بگيريد که باهاشون صحبت کنيم.

دکتر خزعلی: من از آقای کروبی می خواهم که آخرين صحبت هاشون رو به خصوص در رابطه با روز قدس برامون بگويند.

آقای کروبی: من از آقای دکتر تشکر می کنم با اينکه برنامه بی اطلاع من ترتيب داده شده بود ولی بسيار مفيد بود. از اينکه با شما مستقيم صحبت کرديم و نظراتتان را داديد خوشحالم . يک سفارشی دارم و تاکيد ميکنم روز قدس در پيش است و ما هم در راهپيمايی شرکت ميکنيم مساله حقی است که از يک ملتی تضعييف شده است. خواهش ميکنم که مواظب باشيد شعاری ندهيد که حکومت از آن سو استفاده کند. دوما ممکن است که از طرف خودشان بين شما نفوذی بفرستند تا فضا را تهييج کنند. خواهش ميکنم که سايرين را دعوت به آرامش کنيد. حرمت روزه را نگه داريد . خواهش ميکنم، عده ای قليلی که با عذر شرعی که دارند و روزه نيستند حرمت نگاه دارند تا حکومت از آن سوژه نسازد. عکس پاره امام را نشان ميدهند دستانش پيداست اما سر و کله اش پيدا نسيت. همه شما را به خدا می سپارم. موفق باشيد.

http://www.drkhazali.com/index.php/1388-11-13-14-14-13/231-1388-11-13-13-52-05/596-1389-05-27-14-26-11.html

۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

تعریضی بر مصاحبه ی آقای کروبی ( 2 )


 

دکتر خزعلی:  اگر قانون اساسی بخواهد بازنگری شود چه کسانی ميخواهند اين بازنگری را انجام بدهند؟ مثلا اگر آقای جنتی و تيم تشکيل دهنده او بخواهند که اين قانون را بازنگری کنند هيچ ظرفيتی از دموکراسی در اين قانون نخواهد ماند.

آقای کروبی: در خود قانون اساسی تعيين شده است که هر کس چه وظيفه ای دارد. ما ابتدا بايد قوای سه گانه مستقل مطبوعات آزاد و آزادی بيان داشته باشيم تا به اين بازنگری و مسايل ديگر بپردازيم ( ضميمه از نويسنده : وقتی قانون را اجرا نمی کنند بازنگری به کاری نمی آيد باز هم قانون را باب ميل خود اجرا خواهند کرد)


 

اصل ۱۷۷ - بازنگری در قانون اساسی

بازنگری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در موارد ضروری به ترتیب زیر انجام می‌گیرد. مقام رهبری پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام طی حکمی خطاب به رییس جمهور موارد اصلاح یا تتمیم قانون اساسی را به شورای بازنگری قانون اساسی با ترکیب زیر پیشنهاد می‌نماید:

  1. اعضای شورای نگهبان.
  2. روسای قوای سه گانه.
  3. اعضای ثابت مجمع تشخیص مصلحت نظام.
  4. پنج نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری.
  5. ده نفر به انتخاب مقام رهبری.
  6. سه نفر از هیأت وزیران.
  7. سه نفر از قوه قضاییه.
  8. ده نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی.
  9. سه نفر از دانشگاهیان.

شیوه کار و کیفیت انتخاب و شرایط آن را قانون معین می‌کند. مصوبات شورا پس از تأیید و امضای مقام رهبری باید از طریق مراجعه به آراء عمومی به تصویب اکثریت مطلق شرکت‏کنندگان در همه‏پرسی برسد. رعایت ذیل اصل پنجاه و نهم در مورد همه‏پرسی "بازنگری در قانون اساسی" لازم نیست. محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن نظام و ابتنای کلیه قوانین و مقررات بر اساس موازین اسلامی و پایه‏های ایمانی و اهداف جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بودن حکومت و ولایت امر و امامت امت و نیز اداره امور کشور با اتکاء به آراء عمومی و دین و مذهب رسمی ایران تغییر ناپذیر است.

می بییند که تنها فرد مهم برای بازنگری قانون اساسی، شخص ولی فقیه است. زیرا:

1 - نیمی از اعضای شورای نگهبان که منتخب رهبرند.

2 - روسای قوای سه گانه : رئیس قوه ی قضائیه که توسط رهبر منسوب می شود. رئیس قوای مجریه و مقننه هم که با نظارت استصوابی – غیر مستقیم در زمان آقای خمینی و مستقیم در زمان آقای خامنه ای – بازهم با موافقت رهبر انتخاب می شوند.

3 – اعضای ثابت مجمع مصلحت و غیر ثابت آن مستقیمن از طرف رهبر منسوب می شوند.

4 – همه ی اعضای مجلس خبرگان با نظارت استصوابی از صافی رهبر جمهوری اسلامی که می گذرند.

5 – بازهم ده نفر به انتخاب مقام رهبری !!!!!!!!!!

6 – سه نفر از هیات وزیران . که غیر مستقیم حتمن نظر موافقت رهبری را – از طریق ریاست جمهوری - باید داشته باشند .

7 – سه نفر از قوه قضائیه، که از طرف رئیس منسوب این قوه از طرف رهبری انتخاب می شوند.

8 – ده نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که پیشتر از صافی نظارت استصوابی رهبری گذشته اند.

9 – سه نفر از دانشگاهیان.

آقای کروبی شما خودتان از این قانون خنده تان نمی گیرد؟ همه باید از صافی رهبری بگذرند تا عضو هیات بازنگری قانون اساسی شوند. سهم اساتید حقوق دانشگاهی و متخصصان حقوق بین المللی در این مجموعه ولایت فقیه فقط سه نفر است و مردم در این هیات هیچ نماینده ای ندارند. آقای کروبی یادتان باشد که شما هم از افرادی بودید که این قانون اساسی را نوشتید و نیز عضو هیات بازنگری قانون اساسی در سال 1368 بودید. هنوز هم حاضر نیستید بخاطر این قانون نویسی تان از مردم ایران معذرت بخواهید؟


 

از
اعضای اتاق: چه نقش و جايگاهی را برای ايرانيان خارج از کشور در جنبش سبز قائل هستيد؟


آقای کروبی: جنبش متعلق به تمام ايرانيان است چه در داخل چه در خارج. با هرگرايشی در کنار هم هستيم و همه برای من عزيز هستيد،  در سفرهايم نيز با آنان ملاقات داشتم. ما معتقديم که تمام ايرانيان زير پوشش حقوق شهروندی هستند و همه بايد و ميتوانند از آن استفاده کنند

از اعضای اتاق: شما با چه نوع روش مبارزه ای موافقيد؟ نافرمانی مدنی و يا راهپيمايی سکوت کدام يک مفيدتر ميتواند باشد؟
آقای کروبی: من يک عنصر کوچکی هستيم در کنار دريای مردم. من معتقدم که تا الان مبارزات خوب برگزار شده است معتقدم تا وقتی حرکات آرام و مدنی در جريان است، کمتر به آنان بهانه ابراز خشونت ميدهيم چون آنها رسانه دارند و ما آنچنان رسانه ای نداريم. کسانی که به قرآن، امام حسين و عاشورا توهين کردند عوامل مشخص و سرکرده ای بودند که برای تخريب جنبش مردمی استخدام شده بودند. اگر اجازه بدهند در راهپيمايی های آرام شرکت خواهيم کرد اما ديديد که به ما مجوز نميدهند


 

از اعضای اتاق: در هر حرکتی بايد کانال ارتباطی بين متفکران آن حرکت ( شما و آقای موسوی)  و مردم وجود داشته باشد. چرا دفاتر ارتباطات مردمی در شهر های مختلف تشکيل نمی دهيد؟
آقای کروبی: ما تمام اين ارتباطات،  روزنامه و ... را به وجود آورديم اما روزنامه توقيف شد و حتی مجله ای که برای يکی از نزديکان بود توقيف شد. دفاتر حزب از جمله دفتر شخصی من را هم که از رمضان سال گذشته(حدود يکسال) بسته اند. حتی با جلسات دوستانی که در حزب هستند برخورد ميشود. سفرهايی که دوستان برای سخنرانی قصد داشتند بروند هم با مخالفت و مقابله حکومت روبه رو شد. همه جا شاخه ای از حزب داشتيم مراکز استان ها اما نميگذارند که فعاليت کنيم مثلا هنگامی که يکی از دوستان به نام اسماعيل ططری در کرمانشاه فوت کردند آقای " منتجب نیا " قائم مقام حزب قصد داشت به آنجا برود و سخنرانی کند.اما با حضور وی از جانب حکومت مخالفت شد.
رسما افرادی را ميبرند و تذکر ميدهند چرا به ملاقات فلانی رفتيد. اميدوارم شرايط بهتر شود. محدوديت وجود دارد و آقايان فکر می کنند با اين سخت گيری ها ميتوانند از بروز اعتراضات جلوگيری ميکنند.

از اعضای اتاق: چرا راهکاری برای افرادی که ميخواهند شبکه های اجتماعی را تشکيل بدهند وجود ندارد؟


 

آقاي کروبی: کم و بيش سازماندهی وجود دارد. فشار و دستگيری هم هست. عده ای هم احتياط ميکنند تا زندگيشان به خطر نيفتد.شما ببينيد کميته ای از جانب من، آقای موسوی، آقای دکتر امينی، آقای الويری، آقای مقدم و آقای بهشتی تشکيل شد تا مسايل را تحليل  و بررسی کنيم.  سه نفر از اين کميته ( آقايان امينی، الويری و بهشتی) دستگير شدند و به آنان گفتند شما حق نداريد همچين کاری بکنيد. در چنين شرايطی که اطلاعات سپاه به ما اجازه فعاليت نمی دهد، کار سختی است. به اميد خدا اگر آزادی را به دست آورديم بايد مردم سعی در حفظ آن بکنند. و نگذاريم که انحصار طلبی دوباره شکل بگيرد.

از اعضای اتاق: در نظر بگيريد که ما ميخواهيم در چارچوب اين قانون اساسی مبارزه کنيم اما حاکميت از اجرای قانون سر ميزند و اجازه فعاليت در اين چارچوب را به ما نميدهد حال چگونه بايد حکومت را مجبور کنيم که به قانون اساسی عمل کند؟


آقای کروبی: مشکل ما اين است که چارچوب قانون اجرا نميشود. مثلا همين شورای نگهبان در قانون اساسی يک مرجع نظارتی است اما در عمل می بينيد که يک مرجع حاکم هست. يعنی بر قوه مجريه هم حاکم است. من ميگويم که اين شورا باشد اما در نقش نظارتی اش. با فشار افکار عمومی ميتوان حاکميت را مجبور به قانون مندی کرد. فشار، نه درگيری !  اين تجمعات و آگاه سازی ها نتيجه ميدهد. بالاخره خواه و ناخواه  بايد کشور را اداره کنند و برای هميشه که نمی شود با پول نفت زندگی کرد. کارهای زير ساختی و توسعه لازم است جهان به سرعت درحال پيش رفت است. اگر همپای دنيا حرکت نکنند مردم همراهيشان نمی کنند، مگر اينکه به خواسته شان عمل کنند. اينگونه مجبور به پيروی از مردم ميشوند. نخواهيم که خيلی زود پيروز شويم  چون پيروزی زودرس را زود از دست ميدهيم و فراموش ميکنيم.

نه آقای کروبی، شورای نگهبان در قانون اساسی یک مرجع نظارتی نیست. نظر شما را به قانون اساسی جمهوری ولایت فقیه جلب می کنم:

اصل ۹۳

مجلس شورای اسلامی بدون وجود شورای نگهبان اعتبار قانونی ندارد مگر در مورد تصویب اعتبارنامه نمایندگان و انتخاب شش نفر حقوقدان اعضای شورای نگهبان.

اصل ۹۸

تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام می‌شود.

آقای کروبی، شما به وظایف می گوئید " نظارتی " ؟

بدون این شورا، مجلس نمایندگان مردم اعتبار قانونی ندارد.

این شورا هر تفسیری از قانون اساسی داشته باشد، می تواند بکار بگیرد.

یعنی سرنوشت یک کشور در دست نمایندگان مردم نیست، در دست این شورا است و ولی فقیه . معنی نظارت را هم فهمیدیم.


 

از اعضای اتاق: ۱_ چرا علمای قم آنچنان که بايد با مردم متحد نيستند؟ ۲ – چرا علما کالاهای سپاه را مانند تنباکو تحريم نميکنند؟ ۳ _ آيا شما به قانون اساسی به سيستم ولايت مطلقه فقيه که هر نظری او بدهد نظر الهی تلقی شود اعتقاد داريد؟ يا اينکه قدرت دست احزاب باشد؟ ۴ _ اگر مردم اين قانون اساسی را نخواهند نظر شما دراين باره چيست؟

آقای کروبی: ممکن است آن گونه  که من و شما بخواهيم نباشد اما علما همدردی ميکنند. ابراز محبت در رابطه با زندانيان کردند. در رابطه با اين سرکوب ابراز انزجار کردند. شما از علمای قم انتظار بيشتر نداشته باشيد زير فشار هستند . شما، من را که يک عنصر کوچک جنش هستم رادر نظر بگيريد. رييس مجلس بودم، اما هرکجا ميروم چند نفر را جمع کرده اند که به من توهين و اهانت کنند.
تحريم تنباکو داستانی ديگر است. حکومت بايد به مسير اوليه برگردد که همانا حاکميت مردم بر سرنوشت خودشان است.به نظر من مردم حکومت دينی ميخواهند ممکنه من که بد عمل کرده ام را نخواهند اما ميخواهند قوانين دينی در جامعه اجرا شود. بر فرض که نخواهند حکومتی که مردم نخواهند خود به خود فرومی پاشد. بها ندادن به رای مردم و اين خشونت ها است که اين وضعيت را به وجود آورده است. مثلا شما سپاه را در نظر بگيريد عده قليلی هستند که در خيابان ها به سرکوب ميپردازند و يا به تجارت و فعاليت های ناپاک اقتصاد پرداخته اند. بخش اعظمی از آنان، آن سپاهی است که در دوران جنگ فداکاری کرده اند


 

دکتر خزعلی: سوالشون در رابطه با بحث مطلقه بودن ولايت فقيه است

آقای کروبی: اين يک بحث مفصلی است که به اميد خدا بعدا به آن خواهيم پرداخت. من معتقدم در کنار ولايت فقيه بايد خبرگان نيرومند هم وجود داشته باشد. نه خبرگانی که زير نظر آقای جنتی باشد و هر چه جنتی بخواهد را انجام بدهد.بايد انتخابات آزاد داشته باشيم. که يک نفر در بالا ننشيند و هرچه خواست را قبول کند و هرچه نخواست را رد کند. مجلس هم نياز داريم اما نه مجلسی که از  نامزدهای تصدی آن سه هزار تا چهار هزار نفر رد صلاحيت شده اند و دستچين شده باشند. رييس جمهور مخواهيم اما نه رييس جمهوری که صندوق را جلو جلو برايش پر کنند و از قبل بگويند که ۲۴ ميليون رای فردا می بينيد حالا نيم ميليون بالا يا پايين.

جناب آقای کروبی. اگر بجای آقای جنتی شما بودید، این قانون درست بود؟ این خبرگان زیر نظر آقای جنتی نیست، زیر نظر مستقم ولایت فقیه انتخاب شده اند و نه مردم. آقای جنتی و دیگران در شورای نگهبان نظارت استصوابی را بر اساس نظر ولی فقیه بکار گرفتند. اگر ولی فقیه با نظارت استصوابی مخالف بود، با این نظر شورای نگهبان موافقت نمی کرد.


http://www.drkhazali.com/index.php/1388-11-13-14-14-13/231-1388-11-13-13-52-05/596-1389-05-27-14-26-11.html


 

۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

تعریضی بر مصاحبه ی آقای کروبی ( 1 )


 

مصاحبه ی آقای کروبی به علت طولانی بودن به چند قسمت تقسیم شده، اما چیزی از آن کم نشده است. ضمنن سایت سهام نیوز آقای کروبی هم فعلن از کار انداخته شده است. قسمت های رنگی مربوط به نظر این وبلاگ است.

شیخ اصلاحات (مهدی کروبی) در تالار مسنجر !

چهارشنبه, 27 مرداد 1389 ساعت 17:04


  دیشب شیخ اصلاحات - مهدی کروبی - افطار منزل ما بود، مثل همیشه، ساده و بی تکلف، آزاده و شجاع، به کسانی که تلفنی دعوت کرده بودم نتوانستم بگویم که شیخ نیز مهمان ماست، چرا که یک تیم هفت هشت نفری شیخ را تعقیب می کنند، ظاهراً این عناصر خودسر موبایل ها راهم شنود کرده و رد شیخ را به آن عناصرخودسر می دهند! بحمدلله و المنه از برکت آقای احمدی‌نژاد، آن عناصر خودسر تخم مرغ و گوجه فرنگی ارزان از نارمک - همان بقالی سر کوچه محموداینا - تهیه کرده و همیشه یک صندوق پرهمراه دارند، وهر جا شیخ می رود، ازاو پذیرایی می کنند، نمی دانم خود خبرنگار فارس هستند یا در صندوق یک قبضه خبرنگار فارس اصل همیشه دارند که خبررا مخابره کند، مثل همیشه: " در پاسخ تنی چند معدود فتنه گر فریب خورده بیگانگان( نظیر 25 خرداد88)، امواج خروشان امت امام و فدائیان ولایت، مراتب انزجار و نفرت خود را از میهمانی رفتن سران فتنه با تخم مرغ و گوجه فرنگی( که خود نمادی از فرنگی بودن است) ابراز داشتند. 


 


 

اصلاً سران فتنه را چه به روزه  گرفتن و افطار کردن؟!، گرفتن و کردن از شئون حکومت است !  درثانی؛ مگرما از آقایان بد پذیرایی می کنیم که هر کس و ناکسی بخواهد فتنه گران را میهمان کند، خودمان بیش از یک سال است که تمام وقت در اوین و کهریزک ورجایی شهر از اصحاب فتنه پذیرایی مبسوط می کنیم. علی ای حال، بعد از شوخی، جلسه صمیمی و گرمی بود و بعضی از بستگان بابت شنیدن غیبت شیخ - که البته ناگزیرند - از او حلالیت طلبیدند!
  زیاد حاشیه رفتم، بچه آخوند بالای منبر برود، باید یا سیم برق را قطع کرد یا منبر را چپ کرد، یا مسجد را - مثل جامع کرمان، که معلوم نشد کار کی بود!- به آتش کشید، یا مستمعین اورا بروند!، یا از انصار و حاج سعید کمک بگیرند و اگر نشد همان صندوق گوجه و تخم مرغ کارساز است!


 

بله، بعد از افطار، شیخ را آوردیم پای مسنجر، بیش از400 نفر در تالار بودند، کسانی که نگران حرف خود نبودند و بی پروا سخن می گفتند، هرچند درآغازحمله ساندیس خورها راداشتیم، اما کنترل شد، اینبار آقایان در دنیای مجازی از حمایت یگان ویژه و گارد برای حمله به کروبی برخوردار نبودند، جلسه صمیمی و خوبی بود، سئوال و پرسش انجام شد و بعد از شیخ، آقای پالیزدار در جمع میهمانان تالار به سئوالات پاسخ گفت. تجربه خوبی است، امیدوارم همه مسئولین در تالارهای مجازی شرکت کنند و پاسخگوی مردم باشند.
در ذیل گزارش خبرنگاران سبز از این نشست مجازی تقدیم می شود.

89/5/27 دکتر مهدی خزعلی


 

اين حکومتی که امروزه مشاهده می کنيم نه بر پايه جمهوريت است نه بر پايه ديانت اين حکومت آن حکومتی نيست که رهبران به مردم وعده داده بودند.بايد جمهوريت نيرومند تر باشد. ساير حکومت ها را نفی نميکنم مردم هرچه را بخواهند خواهم پذيرفت.( مهدی کروبی)
خبرنگاران سبز/ سیاست/ امیر پارسیان:

به پيشنهاد و کمک برخی دوستان شب گذشته (۲۶ مرداد ۸۹) جلسه ای در يکی از اتاق های گفتگوی اينترنتی برگزار شدکه مهمانان ويژه آن حجت الاسلام مهدی کروبی و دکتر خزعلی بودند. از آقای خزعلی بابت ترتيب دادن اين جلسه تشکر ميکنم. گفتگو خصوصا در اواخر وقت با صميمت خاصی در جريان بود. آقای کروبی هر از گاهی شوخی می کردند. اميدوارم که باز هم اين جلسات برگزار شود. در اين جلسه جمعی از جوانان از طريق اتاق گفتگو سوالاتی را از آقای کروبی پرسيدند و آقای کروبی با شکيبايی به سوالها جواب داد اما وقت کم بود و تمام سوالات مطرح نشد. فايل صوتی اين گفتگو به همراه خلاصه ای از آن گفتگو را برايتان آماده کرديم پيشاپيش از کيفيت پايين صدا پوزش می طلبيم.
لازم به ذکر است  که متن گفتگو عينا سخنان ذکر شده نيست و سعی کرده ايم، چکيده ای از جلسه شب " ۲۶ مرداد " را در اختيار شما قرار بگذاريم. در برخی از موارد نکاتی را در داخل پرانتز ضميمه کرديم که در گفتگو نيامده است.

از اعضای اتاق: آيا برنامه ای برای روز قدس داريد ؟ آيا ممکن است باز هم حکايت ۲۲ خرداد تکرار شود و دعوت در شب قبل پس گرفته شود؟
ديده شده که با اين پس گرفتن دعوت باز هم مردم به خيابان ها آمادند. البته برداشتها از اين کار شما هم مثبت بود و هم منفی. در مورد تشکيل هسته ی اوليه برای تجمعات روز قدس برنامه ای داريد ؟ برنامه ريزی شده است يا نه؟
آقای کروبی:  در روز ۲۲ خرداد پس از عدم پاسخگويی به درخواست مجوز راهپيمايی و سپس رد شدن آن، با  دوستان متعددی مشورت کرديم و به اين نتيجه رسيديم که  برای حفظ جان مردم راهپيمايی نشود. اما در خصوص راهپيمايی روز قدس بايد بگويم اين راهپيمايی هر ساله برگزار ميشود و ما هم در آن حضور خواهيم داشت و در مورد تشکيل هسته های اوليه و برنامه ريزی برای اين روز درحال مشاوره با دوستان هستيم و نتيجه را اعلام خواهيم کرد.

از اعضای اتاق :  بنده به عنوان يک زندانی سياسی که در ايران زندانی بودم از طرف بچه های روزنامه نگار از شما تشکر ميکنم مدت ۱۴ ماه است که از کشور خارج شدم و بابت در کنار مردم بودنتان و حمايت از زندانيان و شکنجه شدگان از شما تشکر ميکنم. ميخواهم از شما درخواست کنم که به اين افشاگری هايتان در خصوص ظلم هايی که به مردم ميشود ادامه دهيد. اگر خاطرتان باشد قبلا به شما گفته بودم که تا بت ولايت فقيه شکسته نشود مردم به هيچ آزادی و عدالت نخواهند رسيد. اميدوارم که به کمک شما و آقايان موسوی و خاتمی بتوانيم عدالت را در جامعه پياده کنيم و از سد اين حکومتی که خون جوانان را در خيابان ها ميريزد عبور کنيم.
آقای کروبی:  از لطف شما سپاسگذارم. کاری اگر کرده باشم وظيفه بوده است و حداقل ادای دين من به مردم بوده است. اميدوارم باز بتوانم به مردم ايران کمک کنم. ملت ايران سالها برای آزادی جنگيدند تا نظامی شکل گرفت که مبنی بر قوانين شرع و عرف جامعه و خواست اکثريت مردم باشد، اما متاسفانه اکنون جريانی در راس امور است که ابزار در دست اوست و به خواست مردم توجه نميکند ما بايد سعی کنيم تا قانون اساسی را پياده کنيم و بر طبق همين قانون من اطمينان ميدهم  خواست اکثريت مردم با گرايش های مختلف را به اجرا بگذاريم. هر قانون و کتابی که از مغز بشر تراوش پيدا کرده باشد طبيعی است که نقص و عيب هم داشته باشد و در يک محيط آزاد که مطبوعات آزاد و مستقل هم باشند می توان آنرا بازنگری کرد اما بايد توجه داشت که مهمترين قسمت های قانون اساسی يعنی احترام به حق مردم و پذيرش خواست مردم توسط حاکميت نقض ميشود و در نظر گرفته  نمی شود. بايد برای اجرای آن تلاش کنيم. بايد تفکرات مختلف در عرصه سياست باشند و اجازه بدهيم که  خود را ارائه کنند حتی همين تفکر تماميت خواه  که خواست مردم را در نظر نميگيرد هم باشد اما نميتواند سردمدار و تعين کننده باشد.

دست کم برای روز قدس :

لغو نظارت استصوابی

لغو امتیازات رهبری در مورد انتصاب نیمی از اعضای شورای نگهبان

لغو نظارت رهبری بر انتخابات مجلس خبرگان

لغو انتصاب رئیس قوه ی قضائیه توسط رهبری

مطرح شوند. و گرنه راهپیمایی با هدف های گنگ چه فایده ای دارد؟.


 

از اعضای اتاق:  آيا با تشکيل يک تلويزيون به نام خودتان که نظرات خودتان را پوشش بدهد موافقيد؟ مردم در داخل و خارج چگونه ميتوانند کمک کنند؟
آقای کروبی: پيشنهاد خوبی است و من پذيرفته بودم. اگر مبالغه نکرده باشم ۵ سال پيش اولين نفری بودم که پيشنهاد تاسيس يک تلويزيون را داده بود. مقدماتش را فراهم کرده بديم، اما متاسفانه نتوانستيم که به اجرا برسانيم. البته من قول داده بودم حزب و روزنامه و تلويزيون تاسيس کنم که در تاسی دو مورد اول را موفق بودم، اما امروز ميبينيم که هر دوی آنها را بسته اند. در مورد تلويزيون هم موانعی پيش آمد که نشد کار را به انتها برسانيم. اکنون به تمام بچه ها تبريک ميگم که در حال تاسيس تلويزيونی بر مبنای عرف جامعه اند به اميد خدا فعاليت ميکنند و بنده هم تذکراتی به آنان داده ام. اما در مورد کمک، هر گونه کمکی چه معنوی چه مالی، خود دوستان بهتر ميدانند، بايد هر طور که ميتوان مسير اين کمک ها را پيدا کرد من جای خاصی را در داخل و خارج ندارم که بگويم به آنجا مراجعه کنيد اگر خودتان جويا شويد راه های کمک رسانی را پيدا خواهيد کرد.

از اعضای اتاق: آقای کروبی آيا شما با يک حکومت سکولار که اسلام و هر دينی در آن محترم باشد اما در سياست جايگاهی نداشته باشد موافق هستيد يا اينکه به سخنان آقايان خمينی و خامنه ای که ميگويند سياست ما عين ديانت ماست معتقديد؟
آقای کروبی: من خودم شخصا طرفدار حکومتی دينی هستم که هم در آن رعايت مسايل دينی باشد هم ارکان نظام بر آرای مردم استوار باشد. اما چه حکومتی باشد يا نباشد آن به مردم مربوط است و ميتوانند هرگونه حکومتی را که برای خود مناسب ميدانند تعيين کنند. به نظر من مردم حکومتی را می خواهند که قوانين دينی در آن اجرا بشود زيرا اکثريت مردم ايران مذهبی هستند. اين حکومتی که امروزه مشاهده می کنيم نه بر پايه جمهوريت است نه بر پايه ديانت اين حکومت آن حکومتی نيست که رهبران به مردم وعده داده بودند.بايد جمهوريت نيرومند تر باشد. ساير حکومت ها را نفی نميکنم مردم هرچه را بخواهند خواهم پذيرفت. 


 

کی قرار است این نظرخواهی انجام شود، و کی انجام دهد؟


 

از اعضای اتاق: آيا شما اعتقاد داريد که اين جنبش ملی  شده است و حتی از راه سبز هم گذشته است؟ آيا شما با يک رفراندوم که مردم در آن تصميم بگيرند چه نوع حکومتی را می خواهند موافق هستيد؟


 

آقای کروبی: دوستان عزيز، برادران خوبم و فرزندان عزيزم،  بايد خواسته هايی داشته باشيم که عملی باشد ما انقلاب کرديم و جنگ را پشت سر گذاشتيم و تعداد زيادی شهيد داديم. مردم سی سال پيش به نظامی رای دادند که در آن حق حاکميت با مردم بود ما اعتقاد داريم اين نظامی که مردم انتخاب کرده بودند اکنون وجود ندارد. ما در اول راه هستيم ابتدا بايد تلاش کنيم قانون اساسی را اجرا کنيم تا به وسيله آن به ديگر خواسته هايمان برسيم با احترام به نمايندگان مجلس می گويم مطمئن باشيد اگر مجلس جدی داشتيم قوه قضاييه سالم داشتيم حتما وضع ما اين نبود که قوه مجريه ادعا کند من قانون را اجرا نميکنم و بچه هايمان از بی عدالتی در زندان ها بنالند و اعتصاب غذا کنند و شکنجه بشوند. شما مطمئن باشيد يکروزی در يک حکومت آزاد که قوانين آن اجرا ميشود و طبيعی است که مطبوعات در آن کار ميکنند، بحث های ديگری هم می شود. اما امروز ما معتقديم اين قانون اساسی اجرا نميشود  به نظرم من با پرداختن به اينکه " همين قانون اساسی ناقص است، يا آيا توان پاسخگوی به مردم را دارد؟ " نيروی خود را بی هدف هدر خواهيم داد. با اجرای همين قانون خواسته بسياری از مخالفان نيز برآورده خواهد شد مثلا تصور کنيد که  انتخابات آزاد داشته باشيم مطبوعات آزاد داشته باشيم مجلس مستقل داشته باشيم طبيعی است که وضع مردم بهتر خواهد شد.

مردم کی جمهوری اسلامی را انتخاب کردند؟ آقای خمینی گفت " من فقط به جمهوری اسلامی رای می دهم نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر" . در برایر نظر ایشان هیج کس انواع حکومت های دیگر را برای مردم توضیح نداد تا مردم فرق جمهوری ولایت فقیه را با یک جمهوری معمولی بدانند و بعد پای صندوق رای بروند. یکبار هم که شادروان مهندس بازرگان از " جمهوری دموکراتیک " حرف زد، آقای خمینی فرمودند" دموکراتیک چیه ، این حرف ها چیه ." آیا غیر از " جمهوری اسلامی " - شما آقای کروبی - عنوانی دیگر از انواع حکومت ها را برای مردم توضیح دادید؟ برای یک نظر که نظرخواهی نمی کنند. آن اسمش رفراندم نبود. اسمش پذیرش نظر آقای خمینی بود. رفراندم انتخابی است دست کم بین دو مورد، نه برای یک مورد.



 

۱۳۸۹ مرداد ۱۹, سه‌شنبه

نقدی بر نامه ی کدیور


 

2 – تحریف یا تفسیر

آقای کدیور در نامه شان به آقای رفسنجانی برا ی استیضاح رهبر نوشته اند:

" بگویم: نویسنده نامه هنوز از اهداف انقلاب اسلامی 1357(استقلال، آزادی، عدالت و اسلام رحمانی) دفاع می کند. "

از اواسط سال 1356 که شروع حرکت اعتراضی مردم است تا پیروزی انقلاب در 22 بهمن، هرگز چنین شعاری داده نشده است. معروف ترین شعار و عمومی شعاری که داده می شد " آزادی ، استقلال ، جمهوری اسلامی " بود. این شعار همان بود که مبنای نامگذاری حکومت ایران شد و آقای خمینی گفت: من فقط به " جمهوری اسلامی " رای می دهم، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر .

چرا آقای کدیور شعار مورد علاقه اش را می خواهد بجای شعار واقعی سال 1357 بگذارد؟ تفسیر های گوناگونی می شود کرد:

الف - ایشان از اعمالی که بدست " جمهوری اسلامی " انجام شده است، نه تنها بشدت ناراحت است ، بلکه از نام جمهوری اسلامی هم شرمگین است . به همین دلیل بجای جمهوری اسلامی ، " عدالت و اسلام رحمانی * " را جایگزین کرده است.

ب - از سوی دیگر به دلیل تعلقات خاطر به دین نمی تواند حاکمیتی را بپذیرد که به نوعی پسوند مذهبی را یدک نکشد، و به همین دلیل " عدالت و اسلام رحمانی " را بجای " جمهوری اسلامی " گذاشته است. با این که ایشان مایل به تحریف تاریخ نیستند، اما در این مورد ناخواسته به این کار تن داده اند.

ب - ایشان - طبق معمول آخوند ها - تعریفی از " عدالت و اسلام رحمانی " بدست نداده اند که این اسلام چه تفاوت های مهمی با جمهوری اسلامی فعلی دارد. هر کس و از جمله خود ایشان می تواند تفسیر های متفاوتی را برحسب زمان و مکان، موقعیت اجتماعی، موقعیت سیاسی و حتا موقعیت خانوادگی از " عدالت و اسلام رحمانی " داشته باشد. من یک نمونه از این تفسیر ها را برای شما می نویسم. در جهاد دانشگاهی دبیر متدین و متعهدی بود که زبان انگلیسی درس می داد- شاید هنوز هم همانجا باشد-. ایشان روزی در مورد رحمت خداوند صحبت می کرد. می گفت این هایی که کارهای خلاف دین می کنند – سیاسی و غیر سیاسی اش -، بهتر است یا زودتر بمیرند یا زودتر کشته شوند.. زیرا در این صورت با گناهان کمتری در روز قیامت حاضر خواهند شد و عذاب کمتری تحمل خواهند کرد. خب، این هم یک نوع تفسیر این دبیر از " اسلام رحمانی " است که جمهوری اسلامی به این تفسیر خیلی خوب عمل کرده است.

پ – اگر در حکومت مورد نظر ایشان عده ای خواستند کارهای مورد علاقه شان را انجام دهند که خلاف دستورات اسلام است – اما جزو حقوق انسانی آنها است - مانند بی حجابی، مصرف مشروبات الکلی، رقص، موسیقی و ... اسلام رحمانی ایشان با این مردم چکار خواهد کرد؟ غیر از این است که مانند جمهوری اسلامی عمل خواهد کرد؟ اگر عده ای از مردم کشور بخواهند از دین اسلام خارج شوند و به دین دیگری بگروند یا اصلن بی دین باشند، ایشان طبق اسلام رحمانی شان با این مردم چه خواهد کرد؟ آیا مانند جمهوری اسلامی فعلی عمل خواهد کرد؟ یا این که خواهد گفت حدود شرعی باید توسط حکومت معصوم و زیر نظر ایشان انجام شود و ما نمی توانیم بجای معصوم عمل کنیم. با این جواب آزادی مردم تامین خواهدشد. خب، چنین حکومتی که نمی تواند حدود شرعی را اجرا کند، چرا پسوند اضافی بدنبالش بکشد. این پسوند چه دردی را دوا می کند بجز عادت عقیدتی آقای کدیور را؟

این " اسلام رحمانی " ناتعریف شده ی شده ایشان گویای این است که وی به دلیل دوری از کشور، واقعیات ملموس جامعه ی ایران را فراموش کرده، و در سیر زندگی مردم ایران نیست، و فکر می کند این نوع تعاریف نامشخص می تواند مردم را به دنبال نظرات ایشان بکشاند. این نشان می دهد که آقای کدیور به اتفاق خانواده های وابسته - سببی و نسبی - از کسانی که در درون ایران مبارزه می کنند، بسیار نا آگاه تر و عقب ترند.

آقای مهندس موسوی به راحتی پذیرفته است که نهاد دین از نهاد حکومت باید مستقل باشد تا هر یک وظیفه خودش را انجام دهد. زیرا با واقعیات جامعه ی ایران از نزدیک آشنا است و می داند که پسوند مذهبی برای حکومت ایران نه تنها کارساز نیست که برای دین و کشور زیان آور است. آقای موسوی گرچه در نیمه راه است و نمی داند که وقتی قرار باشد نهاد دین از حکومت جدا باشد، نام حکومت جمهوری اسلامی به چه حکومتی باید تغییر کند، اما همین پذیرش استقلال نهاد دین از حکوت گامی بسیار بلند به جلو است که آقای کدیور و دیگر همراهنشان هنوز به این مرحله نرسیده اند و به همین دلیل مجبور شده سه کار اشتباه انجام دهد:

ناخواسته یک شعار تاریخی را تحریف کند.

سیمایی گنگ از حکومت مورد نظرش ارائه دهد.

و ذهن خوانندگان بیانیه هایش را از درک واقعیات تازه جامعه ایران بدور نگه دارد.


 

  • جالب است که همین " اسلام رحمانی " در بیانیه افتتاحیه تلویزیون " رسا " هم آمده است، اما نام گردانندگان و یا هیات مدیره و مجریان در بیانیه نیامده است . اما گفته شده که " رسا " به هیچ گروهی وابسته نیست. آیا اصطلاح " اسلام رحمانی " در نامه ی آقای کدیور و بیانیه تلویزیون رسا اتفاقی است؟ آینده نشان خواهد داد.

۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

مهمانی سفارت ولایت فقیه


 

به مهمانی سفارت جمهوری ولایت فقیه در لندن خوش آمدید!

عده ای از جوان های معترض در لندن، فیلمی گرفته اند از کسانی که به سفارت جمهوری ولایت فقیه دعوت شده اند. دیدن این آقایان و خانم هایی که سر سفره ی نفت مردم ایران نشسته اند، خالی از لطف نیست. شاید عده ای از آنها در جایی دیگر، گفته هایی هم علیه جمهوری ولایت فقیه - برحسب موقعیت زمانی و مکانی – داشته باشند، اما از درآمدهای نفتی که بدشان نمی آید.

این شما و این هم اینان:

http://www.youtube.com/watch?v=GcZioGCg_6M

دست این جوان ها درد نکند.

۱۳۸۹ مرداد ۱۲, سه‌شنبه

سایت " زمانه " هم سانسورچی شد!


 

سایت " زمانه " مصاحبه ی آقای قابل را نوشته بود با عنوان " احمد قابل: همه‏ی ملت به قید وثیقه آزادند"

حافظه ی تاریخی هم یادداشتی نوشت به این مضمون :

سلام، شجاعت آقای قابل، قابل تحسین است. اما نمی دانم ایشان چرا بعضی وقت ها تاریخ را تحریف می کند. نمونه ی روشن تحریف تاریخی توسط ایشان را اینجا می توانید بخوانید :

http://hafezehtarikhi.blogspot.com/2010/02/1.html

http://hafezehtarikhi.blogspot.com/2010/03/2.html

و سایت " زمانه " این یادداشت را منتشر نکرد.


 

و این هم یادداشت دوباره ی من برای " زمانه "

سلام، " زمانه " که مدعی حکومت دموکراسی است از حالا نظرات را سانسور می کند، وای به وقتی که قدرت در اختیارش باشد. آقای محترم! نوشته ی من در مورد آقای قابل و تحریف های تاریخی اش که بر علیه ایشان نبود. فقط هشداری بود و بس که سانسورش کردید

چهاردهم مرداد ؛ سالگرد انقلاب مشروطه


 

خبرگزاری کار ایران (ایلنا) مجموعه نوشته های جالبی فراهم کرده با عنوان " ویژه نامه ی سالروز انقلاب مشروطه " می توانید اینجا بخوانید:

http://ilna.ir/

و این هم یک نوشته ی مستند تاریخی مربوط به طراحان حکومت مشروعه در زمان مشروطیت:

http://hafezehtarikhi.blogspot.com/2009/07/blog-post_14.html


 

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();