۱۳۹۲ خرداد ۸, چهارشنبه

نابرابری های زن و مرد در قرآن ( خ – حقوق خانوادگی 2)


  2 - اختیارات و مسئولیت زن در خانه


 بر اساس سنت های موجود، زن " کدبانوی " خانه و مدیر آن است. اما در قرآن چنین نیست. باز هم برای چندمین بار به این آیه می رسیم :


سوره 4 – نساء – آیه 34
الرجال علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض وبما انفقوا من اموالهم فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله واللاتي تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن في المضاجع واضربوهن فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ان الله كان عليا كبيرا

مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است (۳۴)
 
می بینیم که فرمانبرداری اولین و مهمترین وظیفه زن است و سپس حفظ اسرار شوهر. و اگر هم به این وظایف عمل نکردند ، شامل تنبیه می شوند که در ادامه سوره آمده است.

توجه کنیم که :

چنین دیدگاهی در قرآن مربوط به زمانی است که   " مردان سرپرست زنانند ...  به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند.." – قسمت اول آیه –

اما زمانه ای که زنان همدوش مردان به کار تولید و درآمد روی آورده اند و در تامین نیازهای خانواده می کوشند، چنین دیدگاهی  در عمل کنار گذاشته می شود.

بی جهت نیست که علمای اسلامی و روشنفکران مذهبی به اشکال مختلف و تعابیر شاعرانه می کوشند زنان را در چاچوب خانواده تعریف کنند.

و نیز بی جهت نیست که جمهوری اسلامی به اشکال مختلف می کوشد زنان را از مناسب اجتماعی دور نماید و کارشان را به تولید بچه محدود کند و به همین منظور هم جایزه برایشان می گذارد.

به هر روی، زمانه به عقب بر نمی گردد و تلاش برای جلوگیری از فعالیت اجتماعی زنان همردیف مردان، تنها این خاصیت را دارد که رشد اجتماعی را کند نماید؛ نه این که آن را متوقف یا به عفب برگرداند. ایجاد این " کندی " دودش به چشم ملت می رود و شعله هایش دامن بانیانش را می گیرد.

------------------------------------------------
مطلب مرتبط:

نابرابری های زن و مرد در قرآن ( خ – حقوق خانوادگی 1)

1 - تامین مالی خانواده



۱۳۹۲ خرداد ۲, پنجشنبه

تف سر بالا!




حماسه ی سیاسی رهبری به بار نشست.

هاشمی رفسنجانی  ریئس " مجمع  تشخیص مصلحت نظام "  منسوب رهبری توسط شورای نگهبان – باز هم منسوب رهبری -  رد صلاحیت شد!

از این حماسه سیاسی، حماسه تر سراغ دارید؟

تفی سر بالا به این بزرگی!

هرگز ندیده ملتی!

------------------------------------
مطلب مرتبط :

هاشمی رفسنجانی در انتخابات 92




۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

هاشمی رفسنجانی در انتخابات 92




در یادداشت های روزانه دکتر خزعلی – در وبلاگش - خواندم که با دوستانش رفته بود کوه و صحبت از اصلاحات شده بود؛

یکی گفته بود رژیم اصلاحات می خواهد اینقدر؛ نوک انگشتش را نشان داده بود،

دیگری گفته بود هاشمی رفسنجانی اصلاحات می خواهد اینقدر؛ انگشت اشاره را نشان داده بود،

سومی گفته بود اصلاح طلبان اصلاحات می خواهند اینقدر؛ دستش را زیر مچش گذاشته بود.

چهارمی گفته بود مردم اصلاحات می خواهند اینقدر؛ دستش را زیر آرنجش گذاشته بود!

هاشمی پیشتر گفته بود اگر رهبر موافقت نکن د، به صحنه نمی آید. حالا یعنی رهبر با ایشان موافقت کرده است؟ هیچ نشانه ای نیست مگر گفته ی پیشین خود هاشمی!

مگر در اولین انتخاباتی که احمدی نژاد نامزد ریاست جمهوری بود، رهبر با نامزدی آقای هاشمی مخالف بوده است که هاشمی شکست خورد؟ هیچ مدرکی در این مورد وجود ندارد مگر سخن شخص رهبر که بعد از انتخابات گفت:

سیاست های احمدی نژاد به من نزدیک تر است تا آقای هاشمی.

و حالا که هاشمی خود را نامزد کرده، از سد شورای نگهبان:

اگر نگذرد؛

تعجبی ندارد. مهدی کروبی زمانی رئیس مجلس شورای اسلامی بود، اما به دلیل مخالفت رهبری، حتا برای نمایندگی مجلس صلاحیتش از طرف شورای نگهبان رد شد!

اگر چنین شود وی برای همیشه از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی توسط  خامنه ای کنار گذاشته شده است تا از دست این آدم رهبر ساز راحت شود.  

اگر بگذرد؛

نشان موافقت خامنه ای با ورود وی در انتخابات است تا شرکت مردم افزایش یابد.

به شرط عدم دستکاری در نتیجه انتخابات :

اگر رای نیاورد؛

خامنه ای نشان داده است که این امید منتقدان سیاست های وی، پایگاهی در بین مردم ندارد.

اگر رای بیاورد؛

آمادگی خامنه ای را برای تغییراتی حد اکثر یک " بند انگشت " نشان می دهد که تا " یک کف دست " اصلاح طلبان فاصله دارد و تا "  یک ارنج "  انتظارات مردم بسیار. 

خامنه ای بهتر از هر کس می داند که  ایشان ماله کش بسیار خوبی است و می تواند به راحتی یک "  بند انگشت " اصلاح را  " یک آرنج "  نشان دهد.  

و البته از خرس مویی هم غنیمت است.

این هم یک لطیفه –  واقعیت در مورد ایشان:

 در زمان ریاست جمهوری اش، در سخنرانی های نماز جمعه، ایشان آمار عجیب و غریبی از ساخت و ساز در کشور از روی یادداشتش برای مردم می خواند.

یکی از نزدیکان آهسته به ایشان می گوید؛  این آمار را نخوانید، مردم می فهمند!

وی می پرسد؛ چند نفر می فهمند؟

طرف می گوید دو میلیون نفر!

هاشمی جواب می دهد من این آمار را برای 68 میلیون  بقیه مردم می خوانم!

و خاطره ای از مصاحبه های ایشان در زمان ریاست جمهوری:

خبرنگاری گفته بود که ظاهرن رشوه در ادارات زیاد شده است.
ایشان جواب داده بود که این رشوه نیست، حق التسریع است!

.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۳, جمعه

نابرابری های زن و مرد در قرآن ( خ – حقوق خانوادگی 1)





حقوق خانوادگی شامل : 
-          تامین مالی خانواده
-          اختیارات و مسئولیت زن و شوهر نسبت به هم 
-          تربیت و سرپرستی  فرزند
-          ارث
-          طلاق

تامین مالی خانواده  


در نظام های پیش سرمایه داری – عشیره ای ، برده داری، ارباب و رعیتی –  تامین مالی خانواده  بر عهده مرد است ؛به عنوان تصمیم گیرنده در نهاد خانواده و جامعه !

در قرآن آیه ای نیست  که  چنین وظیفه ای را بر دوش مردان گذاشته باشد که اگر از انجامش سرپیچیدند، مستلزم عقوبتی باشند. اما آیه ی زیر این رسم زمانه را یادآوری کرده ؛ تامین کننده امور مالی خانواده  و تصمیم گیرنده مردانند.

سوره 4 – نساء – آیه 34
الرجال علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض وبما انفقوا من اموالهم فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله واللاتي تخافون نشوزهن فعظوهن واهجروهن في المضاجع واضربوهن فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ان الله كان عليا كبيرا
مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مى‏كنند پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏كنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه‏ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است (۳۴)

آیات دیگری هم غیر مستقیم به این جریان اشاره دارند:

 1 - سوره: 60 , آیه: 10

يا ايها الذين آمنوا اذا جاءكم المومنات مهاجرات فامتحنوهن الله اعلم بايمانهن فان علمتموهن مومنات فلا ترجعوهن الي الكفار لا هن حل لهم ولا هم يحلون لهن وآتوهم ما انفقوا ولا جناح عليكم ان تنكحوهن اذا آتيتموهن اجورهن ولا تمسكوا بعصم الكوافر واسالوا ما انفقتم وليسالوا ما انفقوا ذلكم حكم الله يحكم بينكم والله عليم حكيم
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون زنان با ايمان مهاجر نزد شما آيند آنان را بيازماييد خدا به ايمان آنان داناتر است پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد ديگر ايشان را به سوى كافران بازنگردانيد نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن [مردان] بر اين زنان حلال و -هر چه خرج [اين زنان] كرده‏اند به [شوهران] آنها بدهيد و بر شما گناهى نيست كه در صورتى كه مهرشان را به آنان بدهيد با ايشان ی  پناهنده شده‏اند] خرج كرده‏ايد [از كافران] مطالبه كنيد و آنها هم بايد آنچه را خرج كرده‏اند [از شما] مطالبه كنند اين حكم خداست [كه] ميان شما داورى مى‏كند و خدا داناى حكيم است (۱۰)

 2 - سوره: 4 , آیه: 20

وان اردتم استبدال زوج مكان زوج و آتيتم احداهن قنطارا فلا تاخذوا منه شييا اتاخذونه بهتانا و اثما مبينا
و اگر خواستيد همسرى [ديگر] به جاى همسر [پيشين خود] ستانيد و به يكى از آنان مال فراوانى داده باشيد چيزى از او پس مگيريد آيا مى‏خواهيد آن [مال] را به بهتان و گناه آشكار بگيريد (۲۰)

می بینیم که دومین دلیل برای  تدوام " الرجال علی النساء " تامین مالی زن و خانواده است. این دلیل از حدود 100 سال پیش – در کشورهای پیشرفته – قدرتش را از دست داده و اکنون میرود که به صفر تبدیل شود. زیرا زنان نیز وارد عرصه اقتصادی شده و انحصار تامین مالی خانواده توسط شوهر و یا مرد خانواده را شکسته اند. تا جایی که امروز زندگی خانوادگی نه بر پایه تسلط مردان بلکه با هماهنگی هر دو نفر ممکن  شده است.
این جریان بطور مشخص از حدود 50 سال پیش به این سو در ایران نیز شروع شده و هر روز – علی رغم مانع سازی های قانونی و غیر قانونی جمهوری اسلامی -  سرعت بیشتری می گیرد.

چنین روندی از وقتی  آغاز شد که حکومت سابق بنا بر شرایط بین المللی خود را مجبور به اصلاحات ارضی دید. این اصلاحات – با همه ی نواقصش – زیربنای حاکمیت را زیر سئوال برد. کسی که بسیار خوب نتایج آن را پیش بینی کرد نه سیاستمداران بودند و نه روشنفکران؛ روحانیت بود! و شخص آیت اله بروجردی.

به همین دلیل روحانیت و شخص ایشان از اصلاحات ارضی می ترسیدند و با آن مخالفت می کردند. زیرا چنین کاری بنیاد سنتی جامعه را در هم می ریخت و  زیر یک پای روحانیت را خالی می کرد؛ نظام اربابی – رعیتی را. این تکه تاریخی را بخوانید:
           
            " در سال 1338 ... هنگامی که اقبال – نخست وزیر – به دستور شاه لایحه ی نسق داری معتدل و ملایمی را که صرفا برای مصرف تبلیغاتی امریکایی ها بود، به مجلس برد... در پی تلاش مالکان، آیت اله بروجردی ... طی بیانیه علنی گفت که  اصلاحات ناقض اصول مذهبی است، مسئله اصلاحات ارضی منقضی شد – اقتصاد سیاسی ایران ، ص 347 ، محمد علی کاتوزیان،- "
            " در سال 1339 – یک سال پیش از مرگ آیت اله بروجردی – متن نامه ی او به آیت اله بهبهانی به عنوان فتوای او علیه اصلاحات ارضی منتشر کردند – مصدق و مبارزه قدرت در ایران، ص 196  "

            " ... در آغاز سلطه کامل اقتصادی  و سیاسی امریکا بر ایران، بارها سخن از اصلاحات ارضی و تغییرات دیگر همچون آزادی زنان و ... پیش آمد. هر بار پیک های دربار از خانه ی آیت اله بروجردی مایوس بر گشتند.

آخرین بار- در دولت اقبال – صدرالاشرف، حاج اقا رفیع و سلیمان بهبودی از سوی شاه به قم رفتند تا فشارهای سیاسی را برای او ( آقای بروجردی ) باز گویند و اجازه طرح قانون اصلاحات ارضی را بگیرند... آقای بروجردی روی درهم کشیده با پاسخی باب هر گفت و گویی را در این باره بست " آنها – کشورهای اروپایی و امریکا – ابتدا رژیم سلطنتی را به جمهوری تبدیل کردند " - دولت ها ی ایران؛ از سید ضیاء تا بختیار ، ص 454 ، مسعود بهنود، چاپ اول

 " پاسخ اقای بروجردی، هم خطر نهایی اصلاحات مورد نظر امریکا را به شاه گوشزد کرد و هم نشان می دهد که  روحانیت شیعه به وابستگی دقیق خود به نظام خودکامه ی ارباب  و رعیتی و تقلید از ولایت فقها کاملا آگاه است و موافقت آن با کودتای  28 مرداد 1332 نه ترس از حزب توده، بلکه ترس از اصلا حات همه جانبه ی مصدق – از جمله اصلاحات ارضی - بوده است. - تیغ بر جان، ص 136 ، آرش شادان – نشر باران ، سوئد –

پیش بینی ایت اله 19 سال بعد – در سال 1357 -  تحقق  پیدا کرد و جمهوری بر پا شد.؛ یک جمهوری عجیب به رهبری روحانیت!
که در راس آن آقای خمینی بود و " شایع بود که مشاور سیاسی اقای بروجردی بود ه است – تیغ برجان ، ص 137 .

از این گریز تاریخی، به تداوم تغییرات اجتماعی روز مره بر گردیم؛ مشارکت زنان در امر تامین مالی خانواده.

در این مورد کافیست نگاهی گذرا داشته باشیم به زندگی مادر بزرگ و پدر بزرگ، بعد به زندگی پدر و مادرمان و اکنون به زندگی خودمان. این نگاه نشان می دهد که مشارکت زنان در تامین مالی خانواده درنسل حاضر بسیار بیشتر شده و تقریبن به سوی برابری با مردان پیش می رود.

این پدیده نه فقط در خانه شوهر، بلکه در خانه  ی پدری هم اثر گذاشته و میرود که پشت " الرجال قوامون علی النساء "  را خاک کند. گرچه قوانین مصوب بر علیه این جریانند، اما فشار هر روز فزاینده  این پدیده از همه موانع ایجاد شده می گذرد؛ دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.آمار را اینجا بخوانید: 




می بینیم که پدیده های اجتماعی حتا بر خلاف احساسات ما و دیدگاه های سنتی مان، ما را به راهی می کشانند که مجبوریم دیدگاه های گذشته مان را نقد کنیم تا بدانیم چه باید بخواهیم و راهمان چیست.

بدون نقد آگاهانه ی دیدگاهی سنتی، کورکورانه به راهی می رویم که انتهایش را نمی دانیم و این بزرگترین مصیبت برای ما است؛ جمهوری ای برپا کرده ایم که:

-          رای مردم  وقتی معتبر است که فقط  با دیدگاهی خاص منطبق باشد!
-          نصف جمعیت – زنان -  از حقوق برابر با نصف دیگر جمعیت – مردان - محرومند!
این جمهوری عجیب الخلقه فقط نتیجه ی راهی است که کورکورانه قدم گذاشتیم،
---------------------------------------------------------------------
مطلب مرتبط : 

نابرابری های زن و مرد در قرآن ( ح – اعتماد اجتماعی )

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();