نمی خواستم از فرهنگ واژه های مذهبی استفاده کنم، اما در این مورد چاره ای نیست. حاکمیت می خواهد آبروی رفته ی خود را با پیراهن عثمان سازی برگرداند؛ جریان آتش زدن عکس آقای خمینی.
حکومت امیدوار بود با ضرب و شتم، زندان و تجاوزی که براه انداخته، جریان آزادیخواه را سرکوب و یا وادار به مثل کند تا راهی برای توجیه سرکوب های بیشمار و گوناگونش پیدا کند که تا بحال تیرش به سنگ خورده است. این را می گویند مبارزه ی هوشیارانه مردمی که می دانند چگونه با یک حکومت ستم کار سخن بگویند. این مبارزه دارای پشتوانه ای بزرگ تاریخی است؛ بعد از حمله اعراب به این سو، مردم ایران 32 حکومت را سرنگون کرده اند. یعنی بطور متوسط هر 40 سال یک حکومت، و حاکمیت موجود نه از آنها قوی تر است و نه هوشیارتر. این حکومت همه ی امیدش به اعتقادات مردم بود، که آن هم در این سی سال بوسیله همین حکومت بر باد رفته است. به ریش های ظاهری نگاه نکنید.
آقای خامنه ای که فکر می کرد از وجهه ی عموی برخوردار است، برای قانع کردن معترضان پا پیش گذاشت و مدافع درستی انتخابات شد. اما گمانش اشتباه بود. زیرا دید نه تنها آبرویی ندارد که خود را در برابر مردم یافت و دیدیم چه کرد و تا بحال چه شده است؛ هر روز گروهی تازه از یاران دیروز به منتقدان سرسخت و مخالفان می پیوندند. حاکمیت که فکر نمی کرد دچار چنین بی آبرویی است، نقشه ی تازه ای براه انداخت؛ می توان در پس آبروی امام خمینی پنهان شد. چگونه ؟ با آتش زدن عکس امام و آقای خامنه ای. اما واقعا این کار تا چه حد برای حاکمیت مفید است؟
1 – دیدیم که اولین کسی که به این کار تلویزیون جمهوری اسلامی اعتراض کرد، مردم نبودند بلکه خانواده امام بودند. همان خانواده ای که سید حسنش در مراسم تحلیف ریاست جمهوری حاضر نشد و یکی از معترضین خاموش نسبت به عملکرد حکومت شد.
2 – برای مردم عادی آتش زدن عکس امام خمینی از زندگی پر از سگ دو زدن و پر از نگرانی شان مهمتر نیست. زندگی امروزشان نتیجه عملکرد متصدیاین جمهوری اسلامی است؛ چه آنها که حالا در قدرت اند و چه آنها که در قدرت بودند و کنار گذاشته شدند. و حالا می کوشند دوباره به قدرت گذشته بازگردند.
3- باعث شد که تظاهرات دانشجویی بعد از شانزده آذر ادامه یابد. شعارهای " اوین شده دانشگاه – ایران شده بازداشتگاه، حسین حسین شعار توست – تجاوز افتخار توست ، دانشجو می میرد – تهمت نمی پذیرد " نتیجه ی این کار حکومت است.
4 – از همه جالبتر خینگی حکومت است در کاربرد این نیرنگ. اگر روزی معاویه این نیرنگ را بکار برد تا حکومت را از علی بگیرد، اینان این نیرنگ را هنگامی بکار می برند که دارند حکومت را می بازند.
5- خینگی حکومت در انتخاب زمان هم هست. سه روز دیگر ماه محرم است که همه جا مجالس روضه و سینه زنی هست، و حکومت نمی تواند این اجتماعات را متفرق کند، چون مستقیما با اعتقادات سنتی مردم روبرو می شود. و از سوی دیگر مردمی که از این زندگی پر محنت و پر از نگرانی بجان آمده اند فرصت خوبی برای اعتراضات خود بدست می آورند که نیازی هم به اجازه از حکومت ندارند.
یک پیشنهاد بد!
و آقای خامنه ای در دیدار جمعی از روحانیون به مناسبت ماه محرم گفته است:
"پیامبر اسلام (ص) در روز مباهله، به منظور روشنگری مردم و شاخص سازی برای حق و باطل، عزیزترین انسانها را به صحنه آورد."
ما هم ایشان را به این کار دعوت می کنیم از اختیارات قانونی خود برای انجام یک مباهله نوین استفاده کنند تا چشم دشمنان جمهوری اسلامی کور شود. با توجه به این که ایشان پیامبر نیستند و مخالفینشان هم کافر نیستند، و کار مباهله هم امروز انجام شدنی نیست. پس بدون این که نیازی به نفرین همدیگر باشد از یک مجمع بین المللی مورد قبول دو طرف بخواهید تا یک رفراندم برپا کند که ؛ جمهوری اسلامی آری یا نه. فقط همین، و نتیجه را بپذیرید. این یعنی مباهله امروزی. نیازی هم به تهمت، هفت تیرکشی و کشت و کشتار هم نیست.
تازه فکر می کنید اگر آقای موسوی یا خاتمی را دستگیر کنید، زندانی کنید و بکشید جه اتفاقی می افتد؟ این ها می شوند شهیدی دیگر در کنار شهدای دیگر جنبش آزادی خواهی مردم ایران. تا بحال که کارتان به اینجا کشیده است، اینها را هم اگر اضافه کنید، دیگر کارتان حرف ندارد. حالا دستکم می توانید با یکی گفتگو کنید، در آن صورت هیچ کسی را برای گفتگو پیدا نخواهید کرد. موسوی درست گفت که شما با سایه می جنگید، اما سایه ای که شما را خوب می شناسد و می داند چه می خواهد؛ یک جامعه آزاد. زیرا در چنین جامعه ای است که هر نوع اندیشه ی پویایی رشد می کند و هر اندیشه ی کهنه ای آرام آرام از ذهن ها می رود.
۳ نظر:
سلام
"خلیفه تنها"
یا حق
siasat-rooz.mihanblog.com
سلام
بله سخن شما درست است ولی نکاتی در دل خود دارد:
این حرکتی که انجام شد نمی توان گفت بی تاثیر است حتما اثراتی در کوتاه مدت بر جامعه در تایید جریان حاکم خواهد گذاشت ولی حقیقت تا ابد قابل پنهان شدن نیست.
در مورد محرم نکته ای که است استفاده روحانیون و مداح ها از فضای حاکم بر هیئت هاست. جمعیتی را به شور و حال می برند و در آخر تفسیری هماهنک با منافع خود به خورد آن ها می دهند. به نظرم شاید این حرکت حساب شده باشد.
موفق باشید
سلام
درست است ولی در مقابل آیاتی هم هستند که انسان را به تفکر دعوت کرده اند و مذهبی ها از آنها برای اثبات اینکه مذهبشان منافاتی با علم ندارد استفاده می کنند اما در همان ها هم اندیشه رها نیست و خط قرمز هایب پر رنگی برایش تعریف شده که عبور از آنها می تواند منجر به ارتداد بشود!!!!!
بهر حال تفسیری که امروزه از دین می کنند بسیار تند تر از متون واقعی است
درباره وضعیت جنبش اعتراضی با شما موافقم که گاهیب حکومت در چنان تنگنایی می افتد که هر کاری می کند به ضررش تمام می شود ولی دست کم گرفتن و احمق پنداشتن رقیب هم نقطه آسیبی برای اعتراض هاست
ارسال یک نظر