۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

بازخوانی خود (5 )


 

داشتن حق انتخاب

خرداد 1388 یک نقطه ی عطف در تاریخ مبارزات بی خشونت ایران است؛ نمایشی از آگاهی جمعی به " داشتن حق انتخاب " بدون هیچ رهبری حزبی و سیاسی منسجم که تفاوتش را با انتخابات زمان خاتمی روشن می کند. نقش جوانان و زنان در این انتخابات بسیار درخشان است. کسانی را می شناسم که سال ها در خط رهبری رای می دادند، اما این بار با پافشاری و گفتگوهای جوانانشان به موسوی رای دادند. کسانی را می شناسم که هرگز در انتخابات جمهوری اسلامی شرکت نکرده بودند، اما این بار فرزندان جوانشان آنها را به انتخاب موسوی تشویق کردند. این جوان ها در زمان موسوی وجود خارجی نداشتند، و نیز موسوی از آن زمان – بی هیچ فعالیت سیاسی - در هاله ای از هنر و تدریس زندگی می کرد. بنابراین شناختی از گذشته موسوی نداشتند.

نسلی که در حاکمیت ولایت فقیه زاده، پرورده، درس خوانده و فارغ التحصیل شده بود، همه ی خاطرات بزرگترها را در روش های سرکوب و اعمال گذشته ی جمهوری اسلامی را به کناری نهاد. همه ی داد و فریادها، ناله ها و شکایت های ستمدیدگان سیاسی در جمهوری اسلامی را نادیده گرفت، همه ی شکست اصلاحاح طلبان و ناکارآمدی آنان را در استفاده از موقعیت های گذشته به فراموشی سپرد، و گستردگی و توان خود را به نمایش گذاشت. آنها چه می خواستند؟ اینان نه بحث ایده ئولژیک داشتند و نه بحث فقط آزادی سیاسی. خیلی ساده؛ داشتن حق انتخاب در زندگی شخصی، اجتماعی و سیاسی .احساس "حق حال کردن"؛ آزادی به مفهوم مدنی. احساس چنین حقی در سایه ی حاکمیت ولایت فقیه بدست نیامده است بلکه محصول وسایل ارتباط جمعی جهانی است؛ اینترنت. چیزی که حاکمیت ولایت از آن بیمناک است اما سینه چاکان این حاکمیت نمی توانند ازسود سرشار آن چشم بپوشند.

این نسل توانسته بود در طول زندگی اش حاکمیت پدر سالاری خانواده را با سرسختی کاهش دهد؛ می توانید به هزاران نمونه ی درد دل های باباها در این موارد گوش کنید. این نسل توانسته بود " حرام " ترین حرمت را بشکند و خانواده را وادار به پذیرش داشتن دوست دختر یا پسر کند. این نسل توانسته بود - چه با خنده و شوخی و چه با داد و فریاد و بگیر و ببند- حق آرایش کردن را به خود بدهد. در کل، این نسل توانسته بود حق " حال کردن" به خود بدهد.- من شاهد این جریان از پائین ترین تا بالاترین لایه های اجتماعی بوده ام، حتا در درون خانواده های بسیار سنتی و مذهبی- و آن را حق طبیعی خود بداند. این نسل توانسته بود یک زندگی شخصی و مستقل در درون خانواده ای که نانش را داده بود برای خودش دست و پا کند. در یک کلام او توانسته بود که پدر سالاری سنتی – ولایت فقیه خانوادگی - را به شدت کاهش دهد. اکنون می خواست در زمینه ی اجتماعی و سیاسی نیز خودش و نظرش را ثبت کند. احساسی که حاکمیت ولایت فقیه، وحاکمیت ولایی از سر نوعش، از درک آن ناتوان است.

برای چنین نسلی اصلن مهم نبود که حاکمیت از شرکت او در انتخابات سود می برد یا زیان و ممکن است چه استفاده هایی از آن بکند؛ مهم آن بود که احساس حق انتخابش را این بار در سطح اجتماعی و سیاسی آشکار کند.

آنان، به مقتضای سنشان 18-35 ، اطلاعاتی از گذشته ی رضایی، کروبی و بیشتر از احمدی نژاد داشتند که بار منفی اش بیش از بار مثبتش بود؛ در این میان موسوی ماند که جوان ها – به کمک خاطرات مسن تر ها -کمترین اطلاعات را از زندگی وی داشتند؛ او پرونده ی شخصی آلوده ای نداشت؛ همین.

این آزمونی دیگر و بزرگ برای جمهوری اسلامی بود؛ جمهوری ولایت فقیه می باید به این تلاش – یکبار دیگر اما گسترده تر - پاسخ دهد که آیا به احساس حق انتخاب، و در اینجا آرای مردم، بر طبق همین قوانین حاکمیت ولایت احترام می گذارد و امانت داری می کند یا نه ؟ اما " ولایت فقیه " که خود را امانت دار خدا - خدایی که خودش آن را تعریف می کند- می داند نه امانت دار مردم ، و مردم را آشکارا کودک و دیوانه می خواند، این امانت بزرگ را بازی کودکانه دانست.

این بی حرمتی به احساس حق انتخاب نسلی نوخاسته و نوخواسته، دوره ی تازه ای را برای حاکمیت ولایت فقیه رقم زد که هرگز فکرش را نمی کرد؛ دوره ی لرزش و ریزش های کم کم اصلی ترین پایه ها. دوره آشکار شدن گسترده ی خوی نظامی گری و سرکوب گری این حاکمیت؛ حاکمیت ایده ئولژیک. دوره ای که پایان حاکمیت ایده ئولژی را در آینده نوید می دهد؛ جامعه ای آزاد که هر کس حق دارد روش زندگی شخصی و اجتماعی خود را انتخاب کند و برای دیگران هم این حق را به رسمیت می شناسد.

بازخوانی خود (4 ) نظام متکی به شخص

http://hafezehtarikhi.blogspot.com/2010/05/4.html


 

۱ نظر:

mojtaba mostafavi گفت...

سلام این دولت برایه همه چی‌ پول دارند ولی‌ نه برای یارانه‌ها . هی‌ میگن نیروی هسته‌ای تو نگو ما باید از حالا به بعد هسته بخوریم چون از خورشت الو فقط هستش گیرمون میاد. ما نیروی هسته‌ای می‌خواهیم بزنیم تو سرمون. نه قدرت خرید داریم نه میتونیم از حالا با بعد جایی برویم چون اقایون بنزین را حسابی‌ بالا بردند. آقای احمدینژاد حق نفت ما که گفتی‌ سر سفره هر خانواده ایرانی‌ میاری کو؟ همه رو دادید به عربهای سنی تو غزه بخورند تا عکستون رو همهجای فلسطین بزنند. نه نیروی اتممیت رو می‌خواهیم نه کمکت به غزه. یادت نره که همین ما بسیجیهایی که همه یارانه‌ها رو ازشون بریدی ما باعث شدیم که جنابعالی هنوز رئیس جمهور باشید.

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();