حاکمیت جمهوری ولایت فقیه، این بار پا بر شانه ی کارفرمایان و کارگران گذاشته است؛ تصرف سازمان تامین اجتماعی.
حدود شش ماه پیش خبری خواندم که کارفرمایان ازتامین اجتماعی جدا می شوند. به گزارش" اراده مردم " :
آقای جوانی دبیر کل کانون انجمن های صنفی کارفرمایان شرکت های تامین نیروی انسانی کشور از نارضایتی کارفرمایان این بخش از وضعیت سازمان تامین اجتماعی و امکان جدایی ازآن خبر داد.
وی منبع اصلی در آمد تامین اجتماعی را 30% پرداختی حق بیمه ی کارگران دانست؛ 23%کارفرمایان و 7% کارگران. در حال حاضر فقط کارفرمایان شرکت های خدماتی و تامین نیروی انسانی 3 میلیون نفر نیروی کار بیمه شده دارند. بر اساس آخرین آمار، تامین اجتماعی هم اکنون بیش از 9 میلیون نفر بیمه شده ی اصلی در کشور تحت پوشش دارد که 27% از این تعداد در شرکت های خدماتی فعالیت می کنند.
جوانی تاکید کرد : بدهی دولت به 18 هزار میلیارد تومان رسیده است.
یعنی به ازاء هر بیمه شده 2 میلیون تومان.
سرمایه گذاران بی اختیار:
جوانی با اعلام سهم 70 درصدی کارفرمایان از سرمایه تامین اجتماعی بیان داشت: متاسفانه در آخرین تغییرات اساسنامه ی در این سازمان فراگیر؛ ترکیب شورای 15 نفره ی شورای عالی تامین اجتماعی با محوریت دولت تغییر کرده است به نحوی که هم اکنون 8 نفر از نمایندگان دولت در برابر 4 نفر نمایندگان کارفرمایان و 3 نفر از نمایندگان کارگران در اکثریت هستند.
وی از وجود زمزمه جدایی از تامین اجتماعی در میان گروه های کارفرمایی دیگر سخن گفت.
http://www.erademardom.com/view-4599.html
این خبر مربوط به 6 ماه پیش است. این هم گزارش تازه ای از درون اتاق تهران در این مورد توسط " دنیای اقتصاد " بتاریخ امروز ؛ 2 تیر 1389 کاملش را بخوانید بهتر است:
ضرورت رفع انحصاراز تاميناجتماعي محمدصادق جنانصفت اين اقدام شاه آن زمان انگلستان را پايه تاسيس سازمان تاميناجتماعي ميدانند. در سال 1881 و در زمان صدارت بيسمارك در آلمان، براي رفاه كارگران قانون بيمههاي اجتماعي در اين كشور تصويب شد. اين اقدام بيسمارك با شتاب در دستور كار ساير دولتهاي اروپايي قرار گرفت. با اين همه، اصلاح تاميناجتماعي كه آميزهاي از امنيت اقتصادي و بيمه اجتماعي است در 1935 در آمريكا متولد شد. در ايران نيز در سال 1301 و در ذيل تصويب نخستين قانون استخدامي كشور، مسائل مربوط به تاميناجتماعي تصويب شد. سازمان تاميناجتماعي فعلي، يادگار همان قانون است. اين سازمان با دريافت حق بيمه كارگران و كاركنان بنگاهها به ويژه بنگاههاي بخش خصوصي و بخشي از درآمد كارگران درآمدي به دست ميآورد كه بايد آن را در بخشهاي تعريف شده هزينه كند. بخشي از درآمدهاي سازمان تاميناجتماعي براي درمان كارگران و بيمهشدهها در دوره اشتغال است و بخش ديگري نيز به عنوان مزد بازنشستگي، به بيمهشدههايي كه بر اساس قانون بازنشست شدهاند، پرداخت ميشود. كاركرد سازمان تاميناجتماعي ايران، همواره در كانون مجادله و بحثهاي ميان مديران آن، كارفرمايان و كارگران است. جناب آقای جنان صفت توجه ندارند که شرایط انتخاب آزاد، متعلق به یک جامعه آزاد با حاکمیت مردم است نه مربوط به حاکمیت جمهوری ولایت فقیه؛ حاکمیتی که قدرتش را از نفت می گیرد نه از اقتصاد و سیاست مردمی و آزاد. آن شرکت های بیمه دیگر هم در نهایت زیر پوشش مدیریت دولتی هستند، نه زیر پوشش سرمایه گذاران. به این می گویند سالی که زور است، سیزده ماه است. | |
|
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر