نگاهی به یک نظر سنجی!
چندی پیش - حدود یک ماه و نیم پیش - متن نظر سنجی ای منتشر شد که توسط آقای عمار ملکی تهیه و منتشر شده بود.
این وبلاگ به نتایج نظر سنجی که در صفحه اول آمده کاری ندارد و یا به کیفیت نظر سنجی که از توان وبلاگ بیرون است. این نوشته مربوط به تحلیل کمیت ببنندگان است .
صفحه اول آن، فشرده ای بود از کل آن که می توانید اینجا ببینید :
طبق یک برآورد تعداد کسانی که آن را دیده اند حدود ۸۰ نفرند. البته کسانی که آن را خوانده اند و خوانده اند و کمی بررسی کرده اند نامعلوم است.!
۱ - اولین دیاگرام آن مربوط به رفراندم برای جمهوری اسلامی است:
https://t.me/gozaresh1395/3639
تعداد ببیندگان ۲۲۵ نفر است. تقریبن سه برابر صفحه فشرده نظرخواهی!
۲ - دیاگرام دوم مربوط به نظام سیاسی آینده ایران است:
تعداد ببیندگان ۹۰ نفر است. بسیار کمتر از نصف اولین دیاگرام. برای این دیاگرام باید کمی روی صفحه دقت می کردند، نسبت های داده شده را بررسی می کردند. اما حوصله ببیندگان در حد استفاده از چشم است!!
۳ - دیاگرام سوم مربوط به ساختار سیاسی فردای ایران است .
تعداد ببیندگان ۸۵ نفر است، کمی کمتر از دیاگرام دوم!
۴- این دیاگرام از ببیننده می خواهد که گزینه سیاسی خود را انتخاب کند!
https://t.me/gozaresh1395/3669
تعداد ببیننده ۸۳ نفر. کمی کمتر از قبلی!
۵- از خوانندگان می خواهد به فرد مورد نظرشان رای دهند!
ببنندگان ناگهان به ۱۷۸ نفر می رسند!
یعنی نزدیک به دو برابر پرسش های ۲، ۳ و ۴
۶ - این نمودار بر اساس نظر سنجی بین سه گرایش اصلاح طلب، تحول خواه، و برانداز است.
تعداد ببیندگان به ۳۴ نفر کاهش یافته، یعنی حوصله خوانندگان از این تحلیل ها سر رفته است!
نتیجه گیری وبلاگ:
چگونه می شود کسانی که نمی دانند چه نظام سیاسی را لازم دارند، در صفحه رای گیری به افراد، تعدادشان ناگهان دو برابر می شود؟
این نشان می دهد:
بیشتر شرکت کنندگان :
۱ - جمهوری اسلامی را نمی خواهند.
۲ - حوصله تجزیه و تحلیل ندارند!
۳- منتظر یک امام زمانند که بیاید و به زندگی آنها سر و صورتی بدهد بی آن که زحمتی برای آنها ایجاد کند!!!
می بینید بنیان فرهنگ انتظار که از زمان زرتشت در نهاد فرهنگی ما کاشته شده، همچنان ما را به یک « نابوده » تاریخی وابسته کرده است؟
مایی که نمی دانیم چه می خواهیم، به هر کسی که به ما بگوید : راحت بخواب که ما بیداریم ، خوش آمد می گوییم! و نتیجه اش همین جمهوری اسلامی و یا با « نام دیگر و به کام دیگر! »، چه بر سر خودمان می آوریم؟
&&&&&&&&&&&&&&&&&
در مکتب زرتشت « سوشیانت » ها که نجات دهنده هستند پس از چهار هزار سال ظهور می کنند!! یادمان باشد که در اسلام امام زمان وجود ندارد به همین علت اصول دین سه تا است:
توحید : باور به وحدانیت خدا
نبوت : باور به پیامبری حضرت محمد
معاد : باور به روز قیامت.
اما اصول مذهب شیعه دو تا اضافه دارد؛
عدل : که روزی برقرار می شود!
امامت : آخرینش امام زمان است که عدل را برقرار می کند مانند سوشیانت های زرتشت!
خب!!!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر