این روزها، همه به نوعی سرگرم محاسبات مربوط به سه هزار میلیارد تومانند و شاید بسیاری در آرزویند که ایکاش این پول توی جیب آنها می آمد و چه کارها که نمیشود کرد. در این بین یادمان می رود که هزاران میلیارد تومان در این سی و دو سال از جیب ملت برداشت شده و کسی هم صدایش را در نیاورده است. بگذریم.
در برابر این سه هزار میلیارد تومان از دست رفته، ما 5.3 میلیون کودک – گنج - داریم که توان مدرسه رفتن ندارند و مجبورند
کار کنند تا زندگی خود و خانواده ای را بچرخانند.
" از سال 78 تا كنون كه بحث كودكان كار و خياباني و سپس كودكان خارج از چرخه تحصيل مطرح شده است، كار گروه هاي مختلف با مشاركت نمايندگان نهادهاي مسوول و با صرف بودجه هاي ميلياردي شكل گرفت اما وجود آمار 5/3 ميليوني كودكان خارج از تحصيل خود گوياي شكست اين طرح ها ست. باز گشت به مدرسه كودكان خارج از تحصيل با شعارهاي صرف يا طرح هاي ضربتي حاصل نميشود و تنها عدالت اجتماعي و رفاه نسبي است كه فرصت تحصيل اين كودكان را فراهم مي كند. "
" با توجه به آمار رسمي، كه اين كودكان حدود 6/4 در صد از جمعيت كشور را تشكيل مي دهند، تخصيص نيم در صد از در آمدهاي حاصل از فروش نفت، تخصيص فقط بخش كوچكي از بودجه هاي نظامي – در شرايطي كه كشور در زمان صلح بسر مي برد -، اختصاص درصدي از درآمدهاي كلان حاصل از حذف يارانهها و... مي تواند سايه سهمگين فقر را به عقب براند. "
این کودکان 6.4 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، اما چند در صد از کودکان مدرسه ای می توانستند باشند؟
" ابوالقاسم جامه بزرگ - مدير کل آموزش و پرورش پيش دبستاني و ابتدايي - در باره جمعيت دانش آموزان ابتدايي نيز در سال تحصيلي جديد به ايسنا گفت : امسال حدود 5 ميليون و 900 هزار دانش آموز ابتدايي در حدود 62 هزار مدرسه ابتدايي تحصيل خواهند کرد که از اين تعداد امسال، يک ميليون و 200 هزار نوآموز در کلاس اول ابتدايي مشغول به تحصيل خواهند شد. "
توجه کنید:
5 میلیون و سیصد هزار کودک سن مدرسه، از مدرسه رفتن محرومند. در برابر، 5 میلیون و نهصد هزار دانش آموز به دبستان رفته اند. یعنی نیمی از جمعیت کشور که باید به مدرسه بروند، بعلت فقر و اجبار به کار، از آموختن سواد محروم شده اند.
به بند سوم اصل سه قانون اساسی جمهوری اسلامی می گوید:
. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح، و تسهیل و تعمیم آموزش عالی
اکنون از زاویه ی دیگر این منظره ی حاکمیت ولایت فقیه را ببینید:
" سالانه یك میلیون نفر به جمعیت كشور اضافه شده است. این مطلب را رییس مركز آمار ایران عصر چهار شنبه در بیان نتایج سرشماری سال 85 اعلام کرد و افزود: نرخ رشد جمعیت در دهه 75، 96/1 در صد بوده كه در دهه 85 به 61/1 در صد رسیده است ، بدین ترتیب نرخ رشد جمعیت نسبت به دهه گذشته 35/0 در صد كاهش یافته است."
دستاورد چنین فقر و بیسوادی در حاکمیت ولایت فقیه چنین است :
"ايسنا: معاون قوه قضاييه از روند فزاينده جرم در كشور خبر داد و ضمن اشاره به افزايش ۱۳ در صدي حجم پرونده هاي قضايي، خاطر نشان كرد: جمعيت زندانها سالانه 20 درصد افزايش مي يابد. محمد باقر ذوالقدر در اولين نشست هماهنگي كار گروه هاي آموزش مديريت پيشگيري از جرم شهرستان هاي استان خراسان رضوي، الگو برداري از فرهنگ غربي و افزايش تكنولوژي را از دلايل وقوع جرم دانست و با بيان اينكه در حال حاضر هيچ ملاكي براي سنجش جرم در كشور وجود ندارد، تصريح كرد: در حال حاضر با بعضي از شاخص ها مثل حجم پروند ه هاي قضايي كه با رشد ١٣در صدي رو به روست يا وضعيت زندان ها و زندانيان كه با ملاك هاي جهاني اصلا وضعيت خوبي ندارند، ميزان جرم را حدس ميزنيم. وي ا دامه داد: سالانه ٢٠ در صد به جمعيت زندان ها اضافه مي شود كه سه برابر بيشتر از ظرفيت زندان هاست. براي مثال در زندان مشهد با ظرفيت سه هزار و۵٠٠ نفري، ١٢ هزار زنداني وجود دارد و زندان هاي ما به جاي دانشگاه اصلاح و تربيت، تبديل به دانشگاه جرم شده اند. معاون قوه قضاييه ب ا بيان اينكه تراز كيفري ايران در جهان، بيستم است، خاطر نشان كرد: در بين كشورهاي اسلامي، تراز كيفري ايران اول است و در آسيا چهارم هستيم كه اين اصلا اميدوار كننده نيست. ذوالقدر آمارهاي نيروي انتظامي را حاكي از افزايش جرم دانست و يادآو شد: در آمار طلاق، وضعيت خوبي نداريم. اين آمار در تهران ٢۵در صد و در بعضي از استانها مثل كردستان ٢٠ در صد است."
معاون قوه ی قضائیه است که می گوید " هیچ ملاکی برای سنجش جرم در کشور وجود ندارد . " کشوری از این " هر کی هر کی " تر هم در دنیا سراغ دارید؟ حتا در عقب مانده ترین قبایل سنجشی برای جرم وجود دارد. وقتی کار بر مبنای فتوا باشد نه قانون روشن و صریح، کار از این بهتر نمی شود. و اصلن این موضوع، کار این نوشته نیست.
مهم این است که رشد پرونده های قضایی با رشد 13% روبرو است، رشد جمعیت 61/1 % است. یعنی رشد پروند های قضایی هشت برابررشد جمعیت کشور است!!!!!!!!!!
از این بالاتر، به گفته ی معاون قوه قضائیه ، سالانه 20% به جمعیت زندان ها اضافه می شود. درمقایسه با آمار افزایش جمعیت- 61/1 %- ، افزایش زندانیان 12 برابر افزایش جمعیت است !!!!!!!!!!!!
خب، آقایان هر چه را کاشتند، کم کم دارند درو می کنند.
این 5/3 ملیون گنج بالقوه ی هدر شده را داشته باشید، به گوشه ای دیگر از گنج های ببار رسیده ای که بر باد می روند، بنگرید:
" محروميت برخي قبول شدگان دوره دكترا در دانشگاه ها در سال تحصيلي جديد درست پس از برخي اعمال نظرها بر پذيرش دانشجويان دوره كارشناسي ارشد از سوي وزارت علوم، تحصيلات تكميلي دانشجويان در اين مقاطع را وارد فاز جديدي كرده است.
.... پذيرفته شدگان علمي آزمون دكترا اعلام كردهاند پس از پيگيري در مصاحبه ، به بخشي از اين افراد گفته شده است كه از نظر دانشگاه آنان قبول شدهاند، ام ا از سوي «نهاد هاي ديگر» نام آنان حذف شده، برخي از سازمان سنجش پاسخ مشابهي دريافت كردهاند و برخي نيز از دريافت پاسخ مشخص محروم ماندهاند.
.... ابهام در پروسه پذيرش دانشجويان د ر دوره هاي تكميلي در حالي است كه بيش از يكهزار جوان ايراني كه نيمي از آنها در سن 22 تا 23 سالگي قرار دارند در 80 روز نخست امسال براي تحصيل در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا با هزينه شخصي از كشور خارج شدند كه سه كشور ، مقصد حدود 60 درصد اين جوانان ايراني بود.
اين داوطلبان تحصيل در مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري به ترتيب دانشگاه هاي امريكا، كانادا، انگلستان، استراليا، آلمان ، مالزي و ايتاليا را براي ادامه تحصيل انتخاب كرده و حدود 25 درصد آنها موفق به دريافت بورسيه تحصيلي از دانشگاه هاي اين كشورها شده اند يعني هزينه تحصيل شان توسط دانشگاه خارجي پرداخت ميشود .
برای این که بدانیم جمهوری ولایت فقیه علاوه بر دزدی های رسمی و خارج از کردن مستقیم پول از کشور، ومحروم کردن نیمی از فرزندان این کشور از تحصیلات حتا دبستانی و در نتیجه نابود کردن چه استعداهای درخشانی ، چه گنج های بسیار گران بها تر از سه هزار میلیارد تومان را از دسترس عموم مردم خارج کرده است، به این آمار دیگر توجه کنید. ببخشید که سرتان درد می گیرد:
" هم اکنون آمار رسمی مهاجران در جهان حدو د 120 میلیون نفر است و در آمار غیر رسمی حدود 250 میلیون نفر ذکر می شو که مهاجران ایرانی حدو 12 درصد آنها را تشکیل می دهند..."
یعنی 3 میلیون نفر مهاجران ایرانی هستند. که براساس مقاله ی فوق مهاجران ایرانی بیش از 4 میلیون نفرند.
" آمار مهاجران ایرانی از 2 تا 7 میلیون نفر ذکر می شود، اما رقمی که به واقعیت نزدیک تر است ، چهار میلیون نفر می باشد که این تعدا در 20 کشور مهم جهان پراکنده شده اند
" در مورد وضعیت تحصیلی، شغلی و اجتماعی ایرانیان مهاجر ، آمار دقیقی در دست نیست ، اما اکثریت قابل توجهی از مهاجران ایرانی مقیم امریکا و بعضی از کشورهای اروپایی ، صاحبان سرمایه، فناوری و موقعیت اجتماعی ویژه هستند، آخرین آماری که اداره آمار ایالات متحده امریکا ارایه کرده است، نشان می دهد 46 در صد مهاجران ایرانی دارای مدرک لیسانس و بالاترند که این عدد در بین شهر وندان امریکایی 33 درصد است و 42 درصد در رده های بالای علمی و حرفه ای و 22 درصد صاحبان شرکت های بزرگ تجاری، کارخانه های صنعتی ، بیمارستان ، ورزشگاه و ... هستند. ضمنا میانگین درآمد مهاجران ایرانی 55 هزار دلار و میانگین درآمد شهروندان امریکایی 35 هزار دلار است...."
و ولایتمداری بهترین خدمت برای کشورهای غربی است، زیرا:
" کشورهای عضو اتحادیه اروپا پیش بینی کرده اند تا سال 2020 نیازمند 80 میلیون نفر نیروی کار و اندیشه هستند، طبیعی است مقدماتی فراهم کنند تا سالی 5 میلیون نفر نخبه را به کشور های خود جذب کنند که قطعا در صورت کوتاهی ما، تعدادی از این 5 میلیون نفر در سال ، سهم کشور ما خواهد بود."
بر اساس همان 10% فرار گنج ها از ایران ولایت فقیه، سهم ولایت فقیه در فرستادن نخبگان کشور به کشورهای غربی در یازده سال آینده، حدود هشت میلیون نفر خواهد بود؛ هر سال نزدیک به 700000 هزار نفر. !
این نمای آینده ای است که جمهوری ولایت فقیه برایمان ترسیم کرده است :
خروج گنج های بزرگ مالی، مدیریتی، تخصصی و عملی از کشور
گسترش بیسوادی و در نتیجه گسترش فقر، فساد و جنایت
و درکنار همه ی اینها آموزش وسیع خرافات به مردم بیسواد و محروم از امکانات مالی، مدیریتی ، علمی ،بهداشتی، و اجتماعی .
----------------------------------------------------------------------------------
بخوانید: اگر وبلاگ داده شده باز نشد، باید از فیلتر شکن استفاده کنید.
زیر سایه حاکمیت ولایت ( 3 ) : اعتیاد در مدارس
کودکان در جمهوری ولایت ( 3 ) : مرگ مهربانی و شکوفه های زندانی
کودکان کار در جمهوری ولایت ( 2 ) :
نان آوران کوچک :
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر