مرگ مهربانی و شکوفه های زندانی
جمعه 16 مهر ماه برابر با هشتم اکتبر، روز جهانی کودک است. سر و گوشی آب دادم به سایت های مربوطه که چه گزارشاتی از وضع کودکان کشورمان برای این روز دارند.
اولین سایت:
انتشارات سوره ی مهر یک تاریخچه کوتاه مفید از سازمان یونیسف داشت، چند روایت بی مصداق – به ادامه گزارش توجه کنید- ، و بی هیچ گزارش از وضع کودکان ایرانی.
دومین سایت:
" کانون فکری کودکان و نوجوانان بود " با یک گزارش خوب از همت مردم در کمک به کودکان بی سرپرست که اینجا می توانید بخوانید :
فشرده اش این است:
" هدایت صفری مدیر کل کمیته امداد امام خمینی (ره) استان قزوین در حاشیه مراسم جشن عاطفهها گفت: جشن عاطفهها یک جشن ملی و معنوی است که با شعار «مهری دیگر آغاز کنیم» همزمان با سراسر کشور در استان قزوین در حال برگزاری است.
وی تصریح کرد: این تعداد پایگاه در میادین اصلی، معابر و مدارس مستقر هستند و پایگاه اصلی ما در میدان آزادی قزوین (سبزهمیدان) مستقر است که در کنار دیگر پایگاهها به ویژه پایگاه اصلی، گلریزان برای ایتام پاکستانی داریم و همچنین غرفههایی در زمینه توانمندی مددجویان به ویژه در حوزه اشتغال و خودکفایی نیز در کنار این پایگاه دایر است.
صفری افزود: تاکنون شاهد استقبال خوب مردم بودهایم و اقشار مختلف مردم کمکهای خوبی را داشتند و کمکهای بسیاری جمعآوری شده است که پیشبینی میشود حدود 130 میلیون تومان کمکهای مردمی جمعآوری شود.
در سال گذشته در جشن عاطفهها مردم استان قزوین 120 میلیون تومان کمک کردند که هرساله شاهد افزایش کمکهای مردمی به نیازمندان هستیم. "
این مبلغ ویژه ی شکوفه ها بوده است نه موارد دیگر .
اگر جمعیت استان قزوین امسال حدود یک میلیون و دویست هزار نفر باشد، بطور متوسط هر قزوینی بیش از 100 تومان برای کودکان کمک مالی کرده است. قزوین استان ثروتمندی نیست. اگر هر ایرانی همینقدر در سال به کمیته امداد برای کودکان کمک کرده باشد، حدود هفت میلیارد تومان می شود که برابر است با هفت میلیون دلار. بنا به گزارش یونیسف – توسط سوره - :
" يونيسف اعلام داشته که تنها با اختصاص پنج دلار براي هر کودک مي توان جان 90 درصد از کودکاني را که سالانه مي ميرند ، نجات داد "
با این وصف با مبلغی که بطور متوسط کمیته امداد از مردم دریافت می کند هر سال یک میلیون و چهار صد هزار کودک می توانند ازمرگ نجات یابند. با این همه کمکی که کمیته امدام دریافت می کند، معلوم نیست چرا جشن عاطفه ها برای دو میلیون و ششصد هزار کودک ایرانی تبدیل به جهنمی برای تامین زندگی خودشان و خانواده می شود، و هر سال دست کم سیصد هزار کودک – ¼ کودکان متولد شده - از کلاس و درس و محبت خانوادگی محروم می شوند. این گزارش را پیشتر منتشر کرده ام و نشانی اش در زیر نویس است.
و سومین:
" انجمن حمایت از حقوق کودکان " بود و گزارش غم انگیز خانم طاهره پژوهش که بنابر اهمیتش کاملش این است. رنگ خاکستری از این وبلاگ است:
مسئول نظارت بر شبه خانواده ها و مراكز نگهداري كودكان در بهزيستي كيست؟
خلاصه خبر: طاهره پژوهش : كودكي مهمترين دوره ي زندگي انسان است و براساس كليه تحقيقات روانشناسي و.... هرانساني حاصل دوره ي كودكي خويش است .متاسفانه در كشور ما براي اين دوره سرنوشت ساز برنامه در خور اهميتي در نظر گرفته نشده است.با توجه به شرايط اقتصادي – اجتماعي موجود هر روزه شاهد خانواده هايي هستيم كه از هم پاشيده مي شوند و كودكاني كه آواره و سرگردان راهي مراكز بهزيستي مي شوند.
در دوره هاي قبل شاهد درگيريهاي پدر و مادر براي گرفتن حضانت بوديم كه البته اين مشكلات كم وبيش هنوز نيز وجود دارند اما پديده ي جديدي كه هم اكنون شاهد آن هستيم كودكاني هستند كه در دادگاهها مي مانند نه مادر حاضر به پذيرش مسئو ليت آنان است و نه پدر .اين كودكان نيز نا خواسته به مراكز بهزيستي فرستاده مي شوند .با گسترش روز افزون اعتياد نيز كودكان بسياري از خانه و خانواده محروم شده و به مراكز بهزيستي فرستاده مي شوند.اين كودكان با گذراندن 21 روز در قرنطينه كه گاه به دو تا سه ماه نيز مي رسد با توجه به شرايطی که دارند به مراكز نگهداري فرستاده ميشوند .مراكز شبه خانواده مي تواند در شرايطي كه نظارت همه جانبه و مستمر بر اين مراكز وجود داشته باشد گام مثبتي تلقي شود .اما متاسفانه بر اين مراكز هيچ نظارتي وجود ندارد و بسته به افرادي كه مسئوليت اين خانه ها را بر عهده دارند شرايط كودكان تفاوت دارد.گويا خصوصي كردن فقط در اين بخش موفق بوده است موفقيت به معناي شانه خالي كردن از مسئوليت نگهداري اين كودكان كه با شرايطي كه ما بزرگترها برايشان فراهم كرده ايم، كودكيشان به غارت رفته است و از حق اوليه داشتن خانواده محروم هستند.
سال گذشته دو نفر از كودكان خانه كودك ناصر خسرو را به علت اعتياد پدر و مادر به شيشه به يكي از اين مراكز فرستاديم ،امسال به دلیل اينكه اين بچه ها به مدرسه مي رفتندد وبرای اینکه سهم اندکی در كم كردن احساس تنهايي و بي پناهي این کودکان داشته باشیم تصمیم گرفتیم به ملاقات بچه ها برویم . پس از طی مسافت زيادي از شهر به مرکز مورد نظر رسیدیم .پس از اينكه براي ملاقات با رئیس مرکز نيز نيم ساعت در دفتر ديگري فرستاده شديم ،مسئول روابط عمومي برای ما توضیح داد که كه بچه ها در اين مركز سه كيف مدرسه دارند و همه چيز روبراه و در حد عالي است و هيچ نيازي به آموزش حقوق كودك و مهارتهاي زندگينيست و همه اينها براي بچه ها مهيا است و خيال ما را راحت كرد ، پس از طی مسافت نیم ساعته به شعبه دیگری که بچه ها مستقر بودند رسیدیم و متاسفانه به ما اعلام کردند كه حاج آقا اجازه ملاقات ندادند و شما حق ملاقات بچه ها را نداريد!!! اينجا كلا ملاقات ممنوع است.(اينجا زندان است يا شبه خانواده!!!) اعتراض کردیم که چه كسي اين تصميم را مي گيرد و شما حق ندارید بچه ها را ازحق ملاقات پدر و مادر و بستگان محروم كنيد .بچه ها از لاي نرده هاي پنجره و از راه دور وقتی ما را دیدند ابراز احساسات کردند و براي همين هم تهديد شدند و از آنان خواسته شد كه سريع از كنار پنجره كنار بروند. سال گذشته كه به مركز قرنطينه رفتم گفتند كودكاني شبانه از اينجا فرار ميكنند تعجب مي كردم كه چگونه كودكي در دل شب محيط نا امن خيابان را به اين مركز ترجيح مي دهد ؟حالا برايم قصه هاي كودكي شاهزاده خانم با اينكه همه چيز در قصر مهيا بود ولي براي آزادي ازقصر فرار ميكرد و به جنگل ميرفت برايم معنا دار شد. برای مربی آنجا از حقوق كودك و نياز به آزادي به عنوان حق اوليه كودكان و تجربه های ساير مراكز كه با استفاده از آموزشهاي انجمن حمايت از حقوق كودكان و نهادهای دیگر، مشكلاتشان كمتر شده توضیح دادم و تاکید کردم که اين همكاري هم براي آنان به عنوان مربي و هم براي كودكان مفيد خواهد بود اما گويا تنها بایستی دستور مدیر مرکزرا اطاعت می کرد . در آخراز ايشان خواستم كه اين بچه ها را مثل بچه ي خودش بداند و همان رفتاري را كه فكر ميكند براي بچه خودشان پسنديده است با اين كودكان داشته باشد.با بغضي در گلو وافكاري كه به نوشتن اين يادداشت انجاميد آرزو كردم كه فاصله ما بزرگترها با كودكي مان كم شود و دنياي كودكي را فراموش نكنيم و در جهان شايسته كودكان، مسئولين با وجدان بيدار ،حامي كودكان باشند نه زندانبان آنها.
"عضو هیئت مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان "
منتشر شده توسط روابط عمومی انجمن حمایت از حقوق کودکان [کپی برداری و انتشار این خبر با ذکر منبع مجاز است]
و این یک گزارش رسمی است که پس از خود سانسوری های نویسنده و سانسورهای هیات تحریره منتشر شده است. حالا چگونه می شود به این کودکان روزشان را شادباش گفت؟ یا باید این تبریک را به مسئولین جمهوری ولایت گفت ، که با همه ی کمک های مردمی، این چنین مهربانی ها را در دل ها کشته و فضا را بر مردم تنگ کرده اند که دلبندانشان را از سر ناچاری رها می کنند.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کودکان کاردر جمهوری ولایت ( 2 ) :
۱ نظر:
مملکت گل و بلبل آقا امام زمان است، بیش از این هم انتظار نمی رود. تازه می خواهند رهبری دنیا را هم به عهده بگیرند.
ارسال یک نظر