می خواستم قسمت دیگری از " فتوا و وحدت کلمه ملی " را بنویسم که دیدم دانشجونیوز گزارش کوتاهی از دیدار مراجع با آقای خامنه ای دارد که جالب است. این دیدار نشان می دهد که ولایت فقیه چگونه می خواهد بساط دیگر مراجع را جمع و در خدمت حاکمیت ولایی قرار دهد و برای این منظور نه تنها تهدید که تحقیر علنی را هم بکار گرفته است. نکته ی جالب دیگر این دیدارها این است که دیگر فقهاء با شدت و غلظت می خواستند خود را هم شان ولی فقیه قرار دهند که نتوانستند. این داستان زیبا را بخوانید. البته دو نکته را در نظر داشته باشید :
1 – نظم مطالب تغییر یافته اند تا ارتباط آنها بهتر دیده شوند.
2 – قسمت های رنگی و تاکید شده، اضافات این وبلاگ است.
تحقیر مراجع
تعداد اعضای برجسته ی حوزه
لازم به یادآوری است که اساتید حوزه بالغ بر سه هزار نفرند، با فضلا و نخبگان حوزه جمعی فراتر از ده هزار نفر را تشکیل میدهند.
از سوی دفتر رهبری برای تمام افراد دعوتنامه به نام ارسال میشود و بگونهای این دعوتنامهها رسانده میشود که افراد گریزی بهجز حضور در دیدار نداشته باشند. در عین حال افرادی که خود در آن دیدار شرکت کردهاند جمع اساتید را کمتر از 50 نفر(به جز وابستگان به بیت رهبری همچون خاتمی، بوشهری، سعیدی، یزدی، مقتدایی و ... که در تمام جلسات بودند) و از فضلا و نخبگان حوزه هم کمتر از 500 نفر که آنها هم خود را در گوشه و کنار پنهان میکردند، به دیدار آمده بودند! بقیه جمعیت را طلاب مبتدی از مدرسه معصومیه، کرمانیها، رضویه و سایر مدارس تحت پوشش مدیریت حوزه و طلاب شهرستانها که با اتوبوسها و قطار آورده بودند، تشکیل میداد. هنگام ورود آقای خامنهای جمعی از همین طلاب مبتدی حدود 50 تا 60 نفر شعار میدهند که آقا ما رساله میخواهیم. که حاضران میگویند آقای خامنهای سخت ناراحت شد که فقط این عده اندک کمسواد چنن مطلب مهمی را مطرح میکنند!
آنها که دعوت ملاقات را نپذیرفتند:
اما در نهایت آقایان: وحید خراسانی، موسوی اردبیلی، یوسف صانعی، و بیات زنجانی، دیدار با رهبری را نمیپذیرند ولی آقایان روحانی و شیرازی میپذیرند که دیدار خصوصی بروند. و لکن پس از آنکه میبینند دیدارها عمومی و تبلیغاتی است منصرف میشوند.
جلسه ی دیدار
1 - قرار دادن آقای خامنه ای بر صندلی بلند تر از دیگران!
مسولان برنامه ریز ملاقاتها برای آقای خامنهای صندلی قرار داده بودند که از صندلیهای سایر حاضران در مجلس بلندتر بود. این امر کاملا محسوس و در چشم بینندگان جلوه میکرد.
2 - چند صندلی خالی دم در برای آقایان مراجع وجود داشته است.
آیت الله سبحانی ... در همان نزدیک درب با چند صندلی فاصله با آقای خامنهای مینشیند.
3 – اما دیگر آقایان فقها که به دیدار می روند، از نشستن نزدیک درب و با فاصله از آقای خامنه ای خودداری می کنند .
الف – آقای ناصر مکارم شیرازی -
در دیدار آیت الله مکارم شیرازی با رهبری، ایشان خودشان دیدار را برای خواص چنین توصیف کرده اند« وقتی من وارد سالن شدم تا به سه قدمی آقای خامنه ای رسیدم از جایش بلند نشد! بعد هم تمام صندلیها از اطرافیان آقای خامنهای پر بود و هیچکس از جایش بلند نشد که بنشینم!» در چنین شرایطی آیت الله حاج شیخ یحیی انصاری(از اساتید حوزه که بیمار هم بوده است) میگوید، آقا من بلند میشوم و شما بنشینید! که بلا فاصله آیت الله خرازی از جا بلند شده و به آقای مکارم تعارف میکند که بنشیند! آقای مکارم میگوید:«یک لحظه تصمیم گرفتم که برگردم اما خودداری کردم.» این عمل در حالی صورت میگیرد که اطرافیان و اعضای دفتر رهبری همگی در آن جلسه بوده اند، مثل محمدی گلپایگانی، سید اصغر حجازی، مروی، و سایر اطرافیان، چون سید احمد خاتمی، بوشهری، سعیدی، رضا استادی، مقتدایی، طائب و که همگی بر روی صندلیهای خود محکم مینشینند و حتی آقای خامنهای اشارهای به یکی از آنها نمیکند که شما به آقا جا بدهید! آقای مکارم با خواص خود گفته است که:« این حرکت جز تحقیر مرجعیت چیزی نبود و برنامهای حساب شده بود.»
ب - آیت الله گرامی هنگامی که وارد میشود پس از احوال پرسی چند ثانیه مکث میکند و چون میبیند کسی از جایش بلند نمیشود، کنار صندلی آقای خامنهای بر روی زمین مینشیند! آقای خامنهای وقتی میبیند آقای گرامی روی زمین نشسته است، میگوید یک صندلی برای آقا بیاورید!
پ - آیت الله نوری همدانی هم وقتی وارد می شود با چنین رفتاری مواجه میشود اما ایشان اعتراض میکند که این چه وضعیتی است؟! و فورا به ایشان جا میدهند.
لازم به یادآوری است که از سوی آقای خامنهای در این سفر به هر یک از اساتید حوزه مبلغ 4 میلیون ریال هدیه داده شده است!
نویسنده گزارش می نویسد:
آنچه در حوزه پس از سفر گفته میشود!
در نشستهای دفاتر مراجع تقلید (بصورت عموم)، اساتید، فضلا، طلاب، محققان و نویسندگان؛ پس از سفر رهبری این سخن مطرح است که حاصل این سفر برای حوزه علمیه قم عبارت است از: تحقیر مراجع تقلید، تحقیر اساتید، فضلا و طلاب حوزه، طرح وابستگی بیشتر حوزه به حکومت، نفوذ بیشتر وزارت اطلاعات و دادگاه ویژه در ارکان حوزه، تسلط تفکر فرقه مصباحیه بر حوزه، باز گذاشتن دست رجالهها و طلاب مبتدی برای هتک حرمت مراجع منتقد و در یک کلام چوب حراج زدن بر استقلال قریب 14 قرن حوزه علمیه و روحانیت شیعه
نتیجه :
آقایان باید بدانند که فتاوی آنها از حد احکام نماز و شکیات آن نباید فراتر رود. و برای این منظور هم باید نانخور ولایت فقیه باشند و نه شریک او. باید روی صندلی دم در بنشینند و نه در کنار او؛ این، نتیجه ی عملی و منطقی نظریه ی ولایت فقیه است.
۱ نظر:
خیلی جالب بود ، و البته حقشان هم همین!
در بالاترین لینک دادم
ارسال یک نظر