حاکمیت یا دولت ؟
- آرمان امروز » گفتگویی با آقای دکتر فراستخواه انجام داده بنام « بحران فرهیختگی در ایران »
پرسش ها عبارتند از:
۱ - چرا گرایش مردم جامعه ایران روز به روز به تنهایی بیشتر میشود؟ چه اتفاقی در جامعه ایران رخ داده که مردم جمع گریز شدهاند و تنهایی را ترجیح میدهند؟
۲ - در چه شرایطی میتوانیم «تنهایی» را به مشارکت و «ذهن انبار» را به «ذهن سرشار» تبدیل کنیم؟
۳ - آیا ادامه رویکرد تنهایی میتواند جامعه ایران را تهدید کند و در آستانه فروپاشی اجتماعی قرار بدهد؟
۴ - چرا جامعه ایران با فقدان الگوی فرهیختگی مواجه شده است؟ آیا پس از اینکه جامعه ایران از «سنت» عبور کرد، به دلیل مخالفتها نتوانست یک الگوی جدید متناسب با دغدغههای جدید برای خود طراحی کند؟
۵ - تکثیر مسأله باید در حوزه عمومی صورت بگیرد یا در گروههای مرجع؟
نکته اول - می بینید که « همه راه ها به رم ختم می شود » ، چون انتخابات آینده نزدیک است و از حالا کم کم با این گفتگوها می خواهند بازار شرکت مردم را در انتخابات استصوابی ولایت مطلقه فقیه آینده گرم کنند!
تحریف ها:
۱ - بین متن گفتگو در وبلاگ آقای فراستخواه با متن منتشره در « آرمان امروز » یک تفاوت بنیادی وجود دارد.
می توانید این دو متن را اینجاها بخوانید:
الف - متن در وبلاگ آقای فراستخواه :
ب - متن روزنام « آرمان امروز » در تلگرام آقای فراستخواه :
این تفاوت بنیادی مربوط به تغییر مقوله « حکومت » در متن وبلاگ آقای فراستخواه به مقوله « دولت » در روزنامه « آرمان امروز » است یا برعکس ؟ یا آقای دکتر فراستخواه پاسخش را می داند یا « آرمان امروز»!!
می دانیم که حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران در دنیا منحصر به فرد است. چرا؟ این اختیارات ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی را بخوانید:
اصل ۱۱۰ قانون اساسی :
صل یکصد و دهم
وظایف و اختیارات رهبر:
۱ - تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۲ - نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام.
۳ - فرمان همهپرسی.
۴ - فرماندهی کل نیروهای مسلح.
۵ - اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای.
۶ - نصب و عزل و قبول استعفای:
۷ - فقههای شورای نگهبان.
۸ - عالیترین مقام قوه قضاییه.
۹ -رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
۱۰ -ریییس ستاد مشترک.
۱۱- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
۱۲ - فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی.
۱۳ - حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه.
۱۴ - حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
۱۵ - امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
۱۶ - عزل رئیس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم.
۱۷ - عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوه قضاییه.
رهبر میتواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.
و به اینها نظارت استصوابی را هم اضافه کنید!! که در قانون اساسی نیست اما هدف های رهبری را تامین می کند!
اما با این اختیارات گسترده ، در قانون اساسی هیچ اصلی نیست که ایشان باید پاسخگوی این همه اختیاراتش باشد!
چه کسی پاسخگوی این همه اختیارات ایشان است؟
گنه کرد در بلخ آهنگری - به شوشتر زدند گردن مسگری!
قوه مجریه یا دولت. و آقای خامنه بارها گفته است که دولت قوه مجریه است نه سیاستگزار.
حالا چرا در متن آقای فراستخواه حکومت آمده است و در متن روزنامه آرمان از اصطلاح دولت استفاده شده؟
روزنامه های اصلاح طلب شده اند پلیس برای نشانی غلط دادن به مردم که مشکلات پدید آمده نه مربوط به دستگاه سیاست گذاری ولایت مطلقه فقیه ، بلکه فقط مربوط به دولت است!!
مگر نه این است که پاسخ های بنیادی به پرسش های بالا باید توسط حاکمیت داده شود با این اختیارات وسیع، نه فقط دولت که جزیی از حاکمیت است؟
تحریف دوم - نا امیدی! برای جلوگیری از به درازا کشیدن گفتار، این موضوع در نوشته آینده می آید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر