۱۳۹۳ آبان ۲۳, جمعه

ب – زرتشت .


چگونه زرتشت پیامبر می شود.

شاید نخستین کسی باشد در تاریخ که باور پیامبری خود  را به آگاهی دیگران رسانده است. زمان زندگیش بین 1200- 6000 سال پیش از میلاد – بر حسب اختلاف متون تاریخی – تعیین شده است.


" گات ها " مجموعه سروده هایی است منسوب به او که از قدیمی ترین متون تاریخی است. او موقعیت زمانی خود و داستان پیامبریش را در این سروده ها چنین می شناساند:

سروده دوم  ( یسنا – هات 29 )

1ـ روان زمين ميگريد و به تو گله ميدارد،
چرا مرا آفريدي؟
كه مرا به اينگونه ساخت؟
وكه اينهمه
خشم و سنگدلي و گستاخي را به من چيره نمود؟
و اكنون
چه كسي جز تو ميتواند مرا پشتيبان باشد؟
مرا بسوي خوشبختي راستين راهنمائي كن.

اهور مزدا که گویا از " این همه خشم  و سنگدلی و گستاخی  " که بر زمین چیره شده، بی خبر است، در برابر این اعتراض  و گله مندی زمین به چاره جویی می پردازد و از " راستی " نظر می خواهد:

2 -  اهورا از راستي را ی زني كرد و پرسيد:

آيا تو رها كننده اي مي شناسي؟
رهبري كه بتواند
زمين غمزده را به سوي خوشبختي ببرد؟
و اگر چنين كسي هست آن كس كيست؟
كسي كه ما او را پشتيبان شده
و به او توان درهم شكستن دروغ دروغ گويان
و ستم ستمكاران را بدهيم.

و  پاسخ  " راستی " چنین است :

3 - راستي به پاسخ گفت:

من در جهان
هيچ توانمندي كه بخشي از او را بيدادگري
درست نكرده باشد نمي شناسم.
براستي ندانم كيست آن كس  
كه پشتيبان راستكردار
در برابر دروغكار باشد.
اگر چنين توانمندي را يافتم
بي درنگ بسوي او خواهم شتافت
و از او درخواست ياري خواهم نمود.

به این ترتیب " راستی " راه را برای انتخاب یک توانمند – فرمانروا – برای مبارزه با دورغ و ستم می بندد و ادامه می دهد:

4 – مزدا اهورا

آن آگاه ترين آگاهان،
خوب ميداند كه پيروان خدايان دروغين
در گذشته چه ها نمودند،
و در آينده نيز چه ها خواهند كرد.
چون اوست تنها داور،
پس خواست او،
همان خواهد شد.

زرتشت در این داستان – شکایت زمین و مشاوره اهورا با راستی – به نکته ی ساده و قابل قبولی برای عموم اشاره می کند که برای دادگری و اشاعه راستی نمی توان به فرمانفروایان امید بست چون :

" هيچ توانمندي كه بخشي از او را بيدادگري درست نكرده باشد " وجود ندارد!

در واقع این پا سخی بوده به کسانی که باور داستند برای مبارزه با ستم و دروغ باید قدرتمند بود و او مرد مقتدری نبوده است. به این ترتیب زمینه ی اجتماعی را برای اعلام پیامبری خود آماده می کند. 

زرتشت دنباله ی داستان باورش  را به پیامبری چنین می گوید:

راستی و روان زمین از اهور مزدا می پرسند:

  5 ـ پس من و روان زمين بارور
با دستهاي بر افراشته به اهورا نيايش ميكنيم
و از مزدا ميپرسيم:
«آيا براي درستكاراني
كه در ميان تبهكاران زندگي ميكنند
آينده اي وجود دارد ؟»

و اهور مزدا از راستی می پرسد:

6ـ و اهورامزدا،هستي بخش خرد،
در برابر اين پرسش،پرسشي دگر ميكند:
«آيا تو يك رهبر يا يك آموزگاري
كه خرد را با راستي
هماهنگ كرده باشد مي شناسي ؟»
«مگر آرمان آفريدگار جهان
براي به هستي آوردن تو اين نيست كه
نگهدار و نگهبان جهان باشي ؟

سپس :

7ـ از اين روي،
اهورامزدا،هماهنگ با راستي،
پيامي انديشه برانگيز براي پيشرفت جهان
و براي نگهباني كساني
كه نياز به نگهباني دارند آماده كرد،
و از انديشه نيك رايزني نمود:
«كيست آنكس كه بتواند به مردم ياري دهد ؟»

و اندیشه نیک  پاسخ می دهد:

8 -  من تنها يكي را ميشناسم،
كه به آموزشهاي ما گوش فرا داده است
و او،زرتشت اسپنتمان است».
«او آماده است
تا مينوي پيام تو را با سروده هاي خود،
در پرتو راستي،به مردمان برساند
«پس اي مزدا به او شيوائي سخن بخش .»

بدین گونه او خود را تنها کسی می داند و می شناساند که پبام آور خرد، راستی و اندیشه نیک است.

خواهیم دید که چنین ادعاهایی در عمل چه فرهنگ سیاسی ای را ساختند و چگونه گسترش دادند.


نوشته ی مرتبط :

1 - یده ئولژی و نظامی گری ( 2 – گشتاسب + زرتشت )

هیچ نظری موجود نیست:

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();