۱۳۹۲ فروردین ۱۴, چهارشنبه

خاتمی و چند راهی انتخابات 1392



بلاخره اصلاح طلبان روی خاتمی تمرکز کردند به چند دلیل؛

-          او با صلاحیت ترین فرد در بین اصلاح طلبان است
-          او معروفترین فرد است 
-          روحانی خوش نامی است
-          به دنبال زد و بندهای سیاسی، اقتصادی و غیره نبوده است
-          دو دوره رئیس جمهور بوده است
-          از نظر جهانی، شخصیت قابل قبولی است
معلوم نیست تمرکزاصلاح طلبان برای درخواست از ایشان برای نامزدی ریاست جمهوری با توافق خودش بوده  یا نه.
اگر با توافق قبلی نبوده، معلوم نیست ایشان این درخواست را بپذیرد یا نه. در هر دو صورت ایشان می داند که دوستانش چالشی بزرگ برای وی و جمهوری اسلامی ایجاد کرده اند.

اگر نپذیرد:

گروهی را خوشحال می کند؛

-          باندهای قدرت را، که یک نیروی بزرگ را در برابر ندارند و صحنه برای بازی آنها آراسته شده است.
-          سرکوبگران را، کسی نخواهد بود که به اعمال آنان رسیدگی کند مانند قتل های زنجیره ای.
مخالفان براندازی نظام را، زیرا با کنار رفتن خاتمی توانایی مانورهای سیاسی نظام برای امیدوار کردن مردم به اصلاحات تدریجی تقریبن به هیچ تبدیل می شود و گروه های برانداز توانایی مانور بیشتری پیدا کرده و نظر گروهی دیگر از مردم را بسوی خود جلب می کنند.

-          روحانیت سنتی را، چون فکر می کنند با آمدن خاتمی و اصلاح طلبان پایه های اعتقادی سنتی در نظام اسلامی سست و احکام اسلامی کم کم جایشان را به احکام تازه ای می دهد . 
-          شورای نگهبان را، که یک سنگ بزرگ از جلو پایش داوطلبانه کنار رفته است.
-          وزارت کشور را، که شاید مجبور به انجام بعضی کارهای ناگقتنی  نمی شود.
-          بعضی از کشورهای خارجی را، که معتقد به حمله نظامی به ایران هستند تا راهی پیدا کنند برای فروش بیشتر اسلحه، سود بیشتر از قیمت نفت، و آماده سازی طرح هایی برای بعد از تخریب کامل ایران توسط حکومت و گروه های برانداز مانند سوریه، لیبی و ...
گروهی را که بد حال می کند:

-          دوستانش را که برای همیشه از وی نا امید و گروهی  از آنان به سوی اندیشه های دیگر سیاسی روی می کنند.
-           خامنه ای را غمگین می کند. نه این که خامنه ای از ایشان خوشش می آید، بلکه یک برگ بازی در برابر دیگر باندهای قدرت از دستش خارج شده است. زیرا وی از نظر قدرت تصمیم گیری برای آقای خامنه ای یک " شاه سلطان حسین " است که برای رهبری و باند نزدیکش و نیز  برای کشاندن مردم بپای صند وق های رای، بسیار مفید است.
-      مردمی که تا کنون با تحمل همه ی مشکلات ، خواهان اصلاحات هستند نه جنگ داخلی.

نتیجه این که  :

-          برای همیشه از صحنه سیاسی دور و تبدیل به یک رجل نظریه پرداز بدور از واقعیات سیاسی می شود.
جمهوری اسلامی را در تنگنای موجود، ول کرده که این با سرشت اندیشه ها و عشقش به جمهوری اسلامی نمی خواندبالا.

اگر بپذیرد :
جمهوری اسلامی را ب سر یک دو راهی قرار می دهد؛ صلاحیتش را تایید کند یا نه 

اگر تایید نکند؛
دچار یک آبرو ریزی بزرگ دیگر در داخل کشور و سطح بین المللی  خواهد شد که باعث خوشحالی گروه هایی می شود که خواهان یک جنگ داخلی اند.

اگر تایید کند؛
یک چالش بزرگ دیگر رخ می نماید که در کم ترین سطح خاتمی باید دست کم  آزادی زندانیان سیاسی و باز کردن فضای رسانه ای کشور را در راس شعارهای انتخاباتی خود قرار دهد که بارها در سخنرانی هایش خواستار آن شده است.  

خاتمی آدم خوش قلبی است،  اما از خوش قلبی تا درایت سیاسی و تصمیم های بهنگام،  فاصله اش از زمین تا آسمان است.

هیچ نظری موجود نیست:

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();