۱۳۹۴ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

انتخابات ( ۵ )




غضنفر و انتخابات!

غضنفر با یک کاسه ماست کنار دریا نشسته بود و ماست را به آب دریا می زد که دوغ درست کند!! 

یکی پرسید چه می کنی غضنفر؟ 

جواب داد دوغ درست می کنم!!

طرف گفت آخر با یک کاسه ماست یک دریا را نمی شود دوغ کرد،

غضنفر جواب داد : می دانم که نمی شود، اما اگر بشود چه شود!!


در پایان سال ۹۴ روشنترین پیام نیمی از مردم ایران به حاکمیت ولایی منتشر شد : 

۱- از حدود ۸۰۰ نامزد برای مجلس خبرگان ، شورای نگهبان ولایی صلاحیت فقط ۱۶۰ نفر را تایید کرد یعنی ۲۰٪ . مجلسی که فقط ۸۰ عضو دارد. با این وجود دو تن از زبدگان ولایی رای نیاوردند. بطوری که آقای خامنه ای نبودن این دو تن را « خسارت » خواند: آقایان یزدی و مصباح! 

با چنان قلع و قمعی از نامزدان این مجلس، اگر شورای نگهبان صلاحیت همه را تایید می کرد، چه میشد؟

۲ - از حدود ۱۲۰۰۰ نامزد برای مجلس شورای ولایی، فقط ۴۰٪ توانستند از صافی شورای نگهبان بگذرند، بعنی حدود ۴۸۰۰ نفر. با این وجود تعداد کسانی که از صندوق های رای سر در آوردند از بین اصلاح طلبان ، اصولگرایان و مستقل ها تقریبن برابرند . اینجا را نگاه کنید: 




 و در تهران هیچ اصولگرایی رای نباورد حتا پدر خانم مجتبی خامنه ای یعنی جناب حداد عادل. حالا حساب کنید که اگر مردم می توانستند به همه ی این ۱۲۰۰۰ نفر رای بدهند، چند نفر اصولگرا - سینه چاکان ولایت - می توانستند به مجلس راه یابند؟

۳- بر اساس آمار ناروشن وزارت کشور ۶۰٪ واجدین شرایط رای دادن در انتخابات شرکت کردند که ۱۰٪ آرای باطله بوده است. یعنی درواقع ۵۰٪ از مردم  رای داده اند. از این تعداد، عده ی زیادی باجبار رای داده اند مانند پاسداران و نیروهای انتظامی و دانشجویان و کارمندان که با مهر انتخابات برشناسنامه شان بتوانند موقعیت خود را حفظ کنند. 

این آمار درحالی است که بازی انتخابات از یک سال پیش شروع شد و حتا منتقدین و محبوسین بنام هم از مردم دعوت کردند تادرانتخابات شرکت کنند.

اگر این منتقدین زبان می بستند و از طرفدارانشان نمی خواستند تا در انتخابات شرکت کنند، چه می شد؟

و البته هنوز شورای نگهبان نتایج بدست آمده را تایید نکرده است. چه بویی به مشام می رسد؟

۴ - و نیمی از واجدین شرایط رای دادن هم عطای انتخابات حاکمیت ولایی را- از اصلاح طلب تا اصولگرا را -  به لقایش بخشیدند و شرکت نکردند!

با وجود این پیام های روشن، سخنان آقای خامنه ای در مورد رای نیاوردن سینه چاکان ولایت نشان می دهد:

چشمی را که نمی بیند، 

گوشی را که نمی شنود،

 و ذهنی که درک نمی کند . 

در پایان سال آرزو کنیم که

چشم هایمان خوب ببینند 

گوش هایمان  خوب بشنوند 

تا این سخن مولانا واقعیت یابد:


ای برادر تو همان اندیشه‌ای
ما بقی تو استخوان و ریشه‌ای

گر گلست اندیشهٔ ، تو گلشنی
ور بود خاری، تو هیمهٔ گلخنی



برویم چهارشنبه سوری مان را بر گزار کنیم:

زردی من از تو 

سرخی تو از من 

۱۳۹۴ اسفند ۱۳, پنجشنبه

انتخابات ( ۴ )



آشنایی با ذوب شدگان در حاکمیت ولایی!



بی شک همه ی دست اندرکاران و تصمیم گیرندکان کشور اگر پیرو ولایت فقیه نبودند، مصدر کار مهمی هم نمی شدند.
اما این پیروان به طیف های گوناگونی تقسیم می شوند. 

شیقته ترینشان همین مذوبان ولایت اند که بنام اصول گرایان تند رو می شناسیم که می خواهند دین اسلام-عربی هزار و چهارصد سال پیش را پیاده کنند.

اینجا با نحوه ی فکری دو تن از این آقایان آشنا می شوید. می بینید فکرشان و عملشان اگر مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش نباشد، دست کم متعلق به زمان شاه سلطان حسین صفوی و علامه مجلسی است. 

این دو تن از نامزدان اصول گرایان اند که یکی رای نیاورد و دیگری آورد: 

۱ - آقای دکتر غلامعلی حداد عادل

استاد دانشگاه و رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و البته پدر خانم مجتبی خامنه ای فرزند رهبر. برای  آگاهی بیشتر از مقامات و تحصیلات ایشان به اینجا مراجعه کنید:



ایشان نامزد اصول گرایان از تهران بودند و آنقدر به پیروزی خودشان اطمینان داشتند که پیش از انتخابات کوشیده بودند از کسانی که صلاحیتشان توسط شورای نگهبان تایید می شود، قول بگیرند که رای به ریاست ایشان در مجلس ولایی بدهند- البته بر حسب شایعات و بر حسب این زبانزد معروف « تا نباشد چیزکی ، مردم نگویند چیزها - 

از چنین شخصیت دانشگاهی - کاری به خویشاوندی سببی اش با رهبر نداریم !- معمولن انتظار است که برای تبلیغات انتخابی اش از حضور دانشگاهیان بهره گیرد. اما در تبلیغات انتخاباتی اش ببینید چه کسانی تجمع کرده اند:

http://www.irankhabar.ir/fa/doc/gallery/55242/2/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%AE%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86

یا :

کلاه مخملی ها یک طرف، حضرات ولایت فقیه آینده یک طرف!

چه ارتباط فکری - سنتی هست بین یک استاد دانشگاه، حضرات حجج اسلام و کلاه مخملی ها ؟

حالا برای این که ارتباط بالا روشن تر شود، گفته های یک اصول گرای دیگر را بخوانید که حتا صدای امام جمعه ارومیه را هم در آورده است.

نگاهي به سخنان حيرت انگيز يك نماينده مجلس

۲ - قاضي‌پور وارث احمدي نژاد!

مجلس‌نهم ويژگي‌هاي خاص فراواني د‌اشت! د‌ر آن برخي نمايند‌گان مسئولان را تهد‌يد‌ به مرگ كرد‌ند‌، تهمت زد‌ند‌، خلاف منافع ملي و مرد‌م كار كرد‌ند‌. امروز ولي يك نمايند‌ه از همان جنس د‌ر ميتينگ انتخاباتي خود‌ د‌ر حضور تعد‌اد‌ زياد‌ي از مرد‌ان وزنان اروميه سخنان سخيفي را به زبان آورد‌ه است كه نوشتن آن مشكل وشنيد‌ن آن تاسفبار است. 

  ترويج بي اخلاقي

ناد‌رقاضي‌پور،نمايند‌ه مرد‌م متد‌ين اروميه د‌ر اقد‌امي ناشايست نه‌تنها به يك روحاني و نمايند‌ه‌مجلس اتهام هاي بي محتوايي زد‌ه‌است، بلكه به زنان و د‌ختران كشور نيز توهين ‌كرد‌ه است. قاضي پور د‌ر اد‌عايي سخيف از مراود‌ه‌خود‌ با قد‌رت‌ا... عليخاني‌، نمايند‌ه‌مرد‌م قزوين د‌ر مجلس هشتم مي‌گويد‌. د‌ر اين اظهارات كه ما از انتشارقسمت‌هايي از آن شرم  د‌اريم، مي‌گويد‌:«من نمایند‌ه‌ ملتم نه نمایند‌ه‌ ۴ تا گرد‌ن کلفت. من نوکر مسئولین نیستم. کیف‌شان را حمل نمی‌کنم و تعریف‌شان نمی‌کنم. شما د‌ر د‌و ساعت به من ۲۰۰ هزار رای د‌اد‌ید‌. برای اینکه مرا ... کنید‌ تا به جان این مسئولان بیفتم. می‌گویند‌ یک روز پسر بچه‌ای را ختنه می‌کرد‌ند‌، د‌ختر بچه‌ای آن طرف د‌اشت گریه می‌کرد‌. گفتند‌ تو چرا گریه می‌کنی؟ گفت: […]!

  فحاشي

وي د‌ر اد‌امه با توهين به نامزد‌هايي كه براي انتخابات اعلام حضور كرد‌ه‌بود‌ند‌ مي‌گويد‌:«مملکت را به آسانی به د‌ست نیاورد‌ه‌ایم که هر روباه و بچه و کره الاغی را بفرستیم آنجا. مجلس جای کره الاغ نیست! … مجلس جای زنان نیست؛ جای مرد‌ان است. بفرستید‌ سرشان بلا بیاورند‌ تا آبرویتان برود‌!؟

  اد‌عاي ركيك

قاضي پور د‌ر اظهاراتي شنيع و خلاف شرع و عرف مي‌گويد‌:« شیخ قد‌رت ا... علیخانی نمایند‌ه قزوین بود‌، قزوینی است،  د‌ر مجلس همه از او می‌ترسند‌ به یکی از نمایند‌ه‌های همشهری ما که قد‌ کوتاهي هم د‌اشت گفته بود‌ بیا ببرمت یک شب مهمان من باش. یک روز رفته بود‌م جايي، گفتم شيخ كجاست؟ گفتند‌ د‌ستشویی، من هم رفتم د‌ستشويي، د‌يد‌م همه جا را شسته و د‌ستمال كاغذي گذاشته چون وسواس د‌ارد‌، خم شد‌ وضو بگيرد‌ كه […] بعد‌ غش کرد‌ افتاد‌ روی زمین، د‌ر را باز کرد‌م د‌ید‌م ۲۰ نفر به خاطر سر و صد‌اي ما پشت د‌ر آمد‌ه اند‌. گفتم حاج آقا کمین زد‌ه بود‌ کمین خورد‌!یک هفته به مجلس نیامد‌. بعد‌ از يك هفته که مرا د‌ید‌ سر و صد‌ا کرد‌ و نمايند‌گان د‌ورش جمع شد‌ند‌. پهلویش را باز کرد‌ گفت بیایید‌ ببینید‌ این فلان فلان شد‌ه چه بلایی سر من آورد‌ه است! ببينيد‌ كبود‌ شد‌ه است. گفتم حاج آقا آن جای د‌یگرت را هم نشان بد‌ه! مجلس جای سوسول بازی نیست! به مجلس مرد‌ بفرستید‌؛ حد‌اقل کاری هم نکند‌ آن یکی کار را بتواند‌ بکند‌! 
  مبلغ پان تركيسم

وي د‌ر اد‌امه با بيان سخناني كه پان‌تركيست‌هاي افراطي به آن معتقد‌ند‌،افزود‌:«ارومیه اول شر و آخر خیر است. خط مقد‌م است. من نه، ولی مجلس را د‌ست بچه‌ها ند‌هید‌! د‌ست سوسول ند‌هید‌! د‌ست کسی که نمی‌تواند‌ خود‌ش را نگه د‌ارد‌ ند‌هید‌! من لهجه د‌ارم و به لهجه‌ام هم افتخار می‌کنم. آنهایی که فارسی حرف می‌زنند‌ چه […] ای خورد‌ه‌اند‌ تا به حال؟»

  اعتراض تشکل زنان و امام جمعه 

جمعیت زنان ایران اسلامی، شاخه‌ ارومیه، د‌ر واکنش به این سخنان بیانیه‌ای صاد‌ر کرد‌ و همچنین حجت الاسلام سید‌مهد‌ی قریشی، امام ‌جمعه‌ ارومیه د‌ر خطبه‌های نماز جمعه به این اظهارات واکنش نشان د‌اد‌ه و گفته:«گلایه‌ای از طرف خود‌م و ملت د‌ارم از کسانی که خود‌ را کاند‌ید‌ا معرفی کرد‌ند‌ و بی‌اد‌بی و بی‌تربیتی را د‌ر سخنان‌شان نهاد‌ینه کرد‌ند‌. با عرض معذرت، این جایگاه، جایگاه مقد‌سی است ولی باید‌ حقایق و واقعیت‌ها را عرض کنم. این روش خد‌اپسند‌انه و صحیحی نیست. حتی بعضی از واقعیات هست ولی انسان نباید‌ به زبان آورد‌. توهین و بی‌تربیتی شایسته یک جامعه‌ اسلامی نیست».

  تكذيب قاضي پور

اين فرد‌ د‌ر گفت‌وگو با خبرنگارا«قانون» اظهارات را تكذيب مي‌كند‌ ولي  قاضي‌پور با اين حجم سخنان توهين آميز و خلاف شرع هم نمايند‌ه مجلس نهم بود‌ه و هم د‌ر اين د‌وره براي نمايند‌گي راي آورد‌ه‌است. اين اقد‌امات كه فيلم آن هم موجود‌ است، و اين نمايند‌ه‌نمي‌تواند‌ به راحتي از زير بار آن شانه‌خالي كند‌، هم بايد‌ د‌ر شوراي‌نظارت برنمايند‌گان كه د‌ر اين د‌وره از مجلس بسيار ضعيف عمل‌كرد‌ بررسي شود‌ و هم شوراي‌محترم نگهبان د‌رباره تاييد‌ چنين فرد‌ي به مرد‌م پاسخگو باشد‌.چرا كه بيانات،اقد‌امات و تفكرات اين فرد‌ نه تنها د‌ر شأن‌يك نمايند‌ه‌مجلس نيست، بلكه اگر يك فرد‌ عاد‌ي نيز اين اقد‌امات را انجام د‌هد‌، تحت تعقيب قضايي قرار گرفته ومجازات مي‌شود‌.اميد‌واريم د‌ر هنگام بررسي اعتبارنامه قاضي‌پور چنين رفتارهايي از چشم ها د‌ور نماند‌.



فکر می کنید اگر کلاه مخملی های آقای حداد عادل برای ایشان تبلیغات می کردند سخنان مودبانه تری می گفتند؟ یا می توانستند ادعاهای رکیک تری بکنند؟

فرهنگ ذوب شدگی در ولایت نتیجه اش یکسان است؛ چه تحصیل کرده باشی چه کلاه مخملی. چه فارس باشی چه ترک.

۱۳۹۴ اسفند ۳, دوشنبه

انتخابات ( ۳ )


آلزایمر ولایی

تفهیم هنر چند کنی بی هنران را؟
چون کله طاسی است براو آب نماند

رهبر انقلاب اسلامی سپس به تبیین «الزامات رقابت سالم در انتخابات» پرداختند و گفتند: مهمترین شرط یک رقابت سالم، شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن و حتی آن کسانی است که نسبت به نظام مسئله دارند. 

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: ممکن است افرادی نسبت به نظام مسئله داشته باشند اما این افراد قاعدتاً نسبت به امنیت، پیشرفت و عزت کشور مسئله ای ندارند و بر همین اساس اگر خواهان استمرار امنیت ملی، افزایش عزت ملی و تضمین پیشرفت و حرکت رو به رشد کشور هستند، باید در انتخابات شرکت کنند.

حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در هیچ جای دنیا، افرادی را که اصل نظام آن کشور را قبول ندارند، به مراکز تصمیم گیری راه نمی دهند و حتی در کشوری همچون امریکا که خود را نماد آزادی معرفی می کند


برای اطلاع خودمان  - ایشان تصمیم گرفته اند ندانند تا نگویند !!!-  خبر زیر از خبرگزاری « خانه ملت »  - به کام رهبر - را  بخوانید:

خانه ی ملت 
خبرگزاری مجلس شورای اسلامی 
تظاهرات مخالفان سلطنت در مقابل پارلمان انگلستان
 سرویس سیاسی
**مخالفان نظام سلطنتی در انگستان با حضور برخی از نمایندگان مجلس عوام، با انجام تظاهرات مقابل پارلمان این کشور، به هزینه‌های کاخ سلطنتی باکینگهام و ملکه این کشور اعتراض کردند.
چهارشنبه ۱۶ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۰۷

به گزارش خانه ملت به نقل از شبکه خبری سی.ان.ان، مخالفان نظام سلطنتی و ملکه انگلیس، با تظاهرات مقابل پارلمان این کشور، خانواده سلطنتی را به هدر دادن میلیون ها دلار از پول پرداخت کنندگان مالیات متهم کردند.

در ادامه این گزارش آمده است: در این اجتماع اعتراض آمیز که برخی از نمایندگان مجلس عوام نیز حضور داشتند، معترضین خواستار محدود کردن و نظارت بر هزینه های کاخ سلطنتی باکینگهام شدند و خواستار آن شدند که ملکه انگلستان در فهرست حقوق بگیران قرار داده شود.

کاخ سلطنتی باکینگهام اعلام کرده بود هزینه خانواده سلطنتی بریتانیا در سال گذشته نزدیک به ۶۰ میلیون دلار بوده است.
هزینه های کاخ سلطنتی در حالی اعلام می شود که  بریتانیا با کاهش عمیق هزینه های عمومی روبرو شده است و دولت ائتلافی جدید در جستجوی راهی برای کاستن از کسر بودجه بی سابقه است.


 حالا شما بگویید -  ایشان نه -  نمایندگان مجلس عوام انگلیس در بقالی بوده اند یا در مرکز تصمیم گیری؟

۱۳۹۴ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

انتخابات ( ۲ )



!آرزو 

ایکاش هر روز انتخابات باشد







این هم دعوای امام جمعه رشت جهت رد صلاحیت پسرش با معاون استانداری رشت :


https://www.youtube.com/watch?v=DQWptY2kU38



۱۳۹۴ بهمن ۱۹, دوشنبه

انتخابات ( ۱ )



نعل وارونه !  


وقتی قانون اساسی را می نوشتند، برای این که مبادا با انتخابات و از راه قانونی حاکمیت از دست روحانیت به دست تحصیل کردگان مدرن و متخصصین بیفتد ، فیلتری گذاشتند بنام شورای نگهبان که کارش طبق قانون اساسی اول این بود: 

اصل ۹۹ - 

اصل سابق: شورای نگهبان نظارت بر انتخاب رییس جمهور، انتخابات مجلس شورای ملی و مراجعه به آراء عمومی و همه پرسی را بر عهده دارد. »

اما در سال ۶۸ قانون اساسی به علت درز و دروزی که ممکن بود کار دست جمهوری اسلامی بدهد به دستور امام خمینی هیاتی مامور شد تا این درز و دروزها را ببندد.

این هم نام اعضای بازنگری قانون اساسی ببینید هر کدامشان در چه وضعیتی هستند بر اساس همین قانون اساسی که خودشان تصحیح کردند!! :

اعضای بازنگری قانون اساسی 

سید علی خامنه‌ای                         رهبر 
حسن طاهری خرم‌آبادی -                ۱۳۹۲ در گذشت 
محمد مؤمن قمی                           شورای نگهبان - خبرگان
اکبر هاشمی رفسنجانی                   خبرگان - مصلحت نظام
ابراهیم امینی                                سمت مهمی ندارد
علی مشکینی                                ۱۳۸۶ در گذشت 
میرحسین موسوی                 حصر
حسن حبیبی                                 ۱۳۹۱ در گذشت
سید عبدالکریم موسوی اردبیلی            سمت رسمی ندارد
سید محمد موسوی خوئینی‌                سمت رسمی ندارد
محمد محمدی گیلانی                      ۱۳۹۳ در گذش
ابوالقاسم خزعلی                            ۱۳۹۴ در گذشت
محمد یزدی                                   خبرگان - شورای نگهبان
محمد امامی کاشانی                       خبرگان
احمد جنتی                                   خبرگان - شورای نگهبان
محمدرضا مهدوی کنی                     ۱۳۹۳ در گذشت
احمد آذری قمی                              ۱۳۷۷ در گذشت
محمدرضا توسلی                            ۱۳۸۶ در گذشت
مهدی کروبی                                  در حصر
عبدالله نوری[۲]                              سمتی ندارد

۸ نفر درگذشته اند .  ۵ نفر عضو خبرگانند و ۷ نفر هم کنار گذاشته شده اند،

این گروه همان اصل ۹۹ را این طور تصحیح کردند :

«
اصل نود و نهم

شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی را بر عهده دارد.»

و آقای رفسنجانی هم در گفتگو با ایلنا چنین می گوید :


البته خود خبرگان می‌تواند قوانین مربوط به انتخابات خود و ردّ صلاحیت‌ها و مرجعش را اصلاح کند. الان در خبرگان، نظرات و تصمیم ردّ و تأیید صلاحیت‌ها را به شورای نگهبان دادیم. البته آن موقع می‌خواستیم از خودمان بگذاریم که ‌گفتند از خودتان نمی‌شود و باید کسی از بیرون باشد که بعضی‌ها گفتند مراجع را بگذاریم. گفتیم که مراجع اجباری ندارند حرف کسی را بپذیرند و قبول نمی‌کنند و نمی‌خواهند دخالت کنند. راه‌های مختلفی را رفتیم و ناچار به شورای نگهبان رسیدیم. آن موقع تقریباً همه شورای نگهبان را قبول داشتند. اوایل بود که رأی دادند تا شورای نگهبان باشد »

حالا چرا ایشان که عضو بازنگری قانون اساسی بودند و تصمیم رد و تایید صلاحیت را به شورای نگهبان داده اند، سر وصدایش در آمده است که :

« 
صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمی‌کنید »

مگر « اشبه » بودن دلیل صلاحیت است؟ 

این وبلاگ کاری که نقطه نظرهای شورای نگهبان و باند بازی های موجود ندارد ، بلکه به گفتار کسی کار دارد که می کوشد خود را طرفدار نظرات مردم معرفی کند اما در واقعیت به گره های اصلی قانونی - که خودش از تصویب کنندگان آن است - کاری ندارد. 

یکی از این گره های اصلی مربوط به تفسیر شورای نگهبان از اصل ۹۹ قانون اساسی است:

 در سال ۱۳۷۰ - دو سال بعد از بازنگری قانون اساسی توسط جمع بالا - آقای غلامرضا رضوانی « رئیس هیات مرکزی نظارت شورای نگهبان بر انتخابات » نامه ی زیر را به شورای نگهبان می نویسد و کسب تکلیف می کند:


شماره 33/3 تاريخ 22/2/1370

شوراي‌ محترم‌ نگهبان

با سلام‌ و تحيّات

نظر به‌ اينكه‌ امر انتخابات‌ از امور مهمّه‌ كشور است‌ و امّت‌ اسلامي‌ با رشد انقلابي‌ در تمام‌ دوره‌هاي‌ اخذ رأي‌ به‌ نحو چشمگيري‌ در انتخابات‌ شركت‌ نموده‌اند و مِن‌بعد نيز بايد به‌ نحوي‌ عمل‌ شود كه‌ حضور آزادانه‌ مردم‌ هم‌ چنان‌ محفوظ‌ بماند و اين‌ امر مستلزم‌ نظارت‌ شوراي‌ نگهبان‌ است‌ تا در تمام‌ جهات‌ رعايت‌ بيطرفي‌ كامل‌ معمول‌ گردد و در اين‌ خصوص‌ در كيفيت‌ اجراء و نظارت‌ گاهي‌ شائبة‌ تداخل‌ مطرح‌ مي‌گردد بنا به‌ مراتب‌ استدعا دارد نظر تفسيري‌ آن‌ شوراي‌ محترم‌ را در مورد مدلول‌ اصل‌ 99 قانون‌ اساسي‌ اعلام‌ فرمايند.

غلامرضا رضواني _ رئيس‌ هيأت‌ مركزي‌ نظارت‌ شوراي‌ نگهبان‌ بر انتخابات

شورای نگهبان چنین جواب می دهد:

شماره 1234 تاريخ 1/3/1370

هيأت‌ مركزي‌ نظارت‌ بر انتخابات


عطف‌ به‌ نامه‌ شماره‌ 33/3 مورخ‌ 22/2/1370:
موضوع‌ در جلسه‌ 1/3/1370 مطرح‌ و نظر شورا بدين‌ شرح‌ اعلام‌ مي‌گردد:

«نظارت‌ مذكور در اصل‌ 99 قانون‌ اساسي‌ استصوابي‌ است‌ و شامل‌ تمام‌ مراحل‌ اجرايي‌ انتخابات‌ از جمله‌ تأييد و ردّ صلاحيت‌ كانديداها مي‌شود.»

دبير شوراي‌ نگهبان _ محمد محمدي‌ گيلاني

آیا آقای رفسنجانی  هرگز به این تفسیر شورای نگهبان اعتراض کرده است؟ 

از کل حاکمیت فقط آقای روحانی - رئیس جمهور - این تفسیر را زیر سئوال برد و گفت از تمام قدرتش برای تجدید نظر در رد گسترده ی صلاحیت ها استفاده می کند. اما در واقع نه تنها ایشان هیچ قدرت قانونی در این مورد ندارد بلکه صلاحیت خود ایشان هم توسط شورای نگهبان باید تایید می شد. 

در واقع ایشان از رد گسترده ی صلاحیت ها  برای دوره بعد ریاست جمهوری کوشید کلید بسازد!

نه تنها آقای رفسنجانی به « نظارت استصوابی » شورای نگهبان اعتراضی ندارد، بلکه از هیات بازنگری قانون اساسی حتا آقایان موسوی و کروبی نیز به آن اعتراضی نداشته اند. 

اصلاح طلبان نیز به « نظارت استصوابی » اعتراضی ندارند. 

زیرا همه شان - از رهبری تا اقای موسوی که درحصر است - به این مسئله آگاهند که اگر نظارت استصوابی نباشد، و کار انتخاب واقعی در اختیار مردم قرار گیرد، حاکمیت روحانیت و نیز معتقدین به حاکمیت دینی - موسوی و کروبی - به راحتی دچار تزلزل می شود و بالاخره حاکمیت تحت تاثیر نیروهایی که از انتخاب مردم بر آمده اند ، دگرگون می شود. 

به این گفته ی آقای رفسنجانی توجه کنید:

« 
بگذاریم مردم انتخاب کنند، افکار عمومی کمتر اشتباه می کند و اگر اشتباه کنند خودشان جبران خواهند کرد اما اگر انتخاب را به آنها تحمیل کنیم، شرارت و چیزی همچون آن پیش می آید »



اگر قرار است که مردم خودشان انتخاب کنند ، چرا ایشان به سد راه انتخاب  مردم - نظارت استصوابی - معترض نیست؟





۱۳۹۴ دی ۲۹, سه‌شنبه

«شیخ شده »‌!!


اندر وصف انتخابات 




در گذشته ی نه چندان دور کفاشی ها هم کفش درست می کردند و هم کفش می فروختند. آنها به کفشی که مدتی دراز فروش نشده بود و همچنان توی ویترین مانده بودند به طنز می گفتند « شیخ شده » !! 


در واقع آن که « شیخ شده » یعنی جنس بد! 

طنز زیبای آنها تاریخ روز ما را پر کرده است و هر از گاهی انتخابات « شیخ شده » ها انجام می شود : مجلس خبرگان و شورای نگهبان. اولی توسط مردم، دومی توسط رهبر - که شیخ ترین ها را انتخاب می کند  - تا هم ورودی های مجلس خبرگان  را کنترل کند و هم ورودی های  مجلس شورای شیخلامی را.

با توجه به تجربه ی چند صد ساله تاریخ ما  در طنز کفاشان قدیمی از بکار بردن « شیخ »  و  نتایج حاصله از انتخابات « شیخ شده » ها در این مدت ۳۷ سال، « شیخ » اصلن به معنی جنس خوب نیست. فقط می توان گفت : 

  این « شیخ » از آن  « شیخ  »  بدتر یا « شیخ تر» است.

۱۳۹۴ دی ۲۱, دوشنبه

پاییز فصل قتل های زنجیره ای ( ۴ )




 جناح چپ  و پیگیری قتل های زتجیره ای

اما چه شد که این اطلاعیه منتشر شد؟

 علی ربیعی از اعضای آن کمیته بعدها به رسانه ها گفت :
که از اول به گروهی از اعضای وزارت اطلاعات در مورد دست داشتن در قتل ها شک وجود داشته و «حدس قوی می زديم كه قتل ها كار آنهاست.»

علی ربیعی همانند دیگر اصلاح طلبان و چپهای وزارت اطلاعات به دلایل کاملا مشخص اشاره به حقیقت ماجرا می کنند و ابراز می دارند «ما شک داشتیم» در حالیکه شکی نبوده است و آنها کاملا مطمئن بوده اند.

 چرا که در۱۳۷۷/۳/۱۶ یعنی ۹ ماه قبل از وقوع قتلها مصطفی کاظمی (موسوی) که معاون امنیت وزارت اطلاعات بوده است به منزل خاتمی مراجعه می‌نماید و می‌گوید همانند گذشته هنوز خط مسیر حذف مخالفان و دگراندیشان در حال اجرا هست اما احتمالش می رود که این قتلها این بار دولت وی را نیز تضعیف کند و حتی منجر به سقوط دولت نیز شود و از او می خواهد که از مراجع بالاتر (مقام رهبری) بخواهد که این پروژه را متوقف نماید، وی به صراحت به خاتمی عنوان می نماید که قرار است این حذفها از پائیز امسال مجدّداً از سر گرفته شود.

خاتمی در مقام رئیس جمهور و عالی‌ترین مقام امنیتی کشور (ریاست شورایعالی امنیت ملی) توصیه و هشدار یکی از عالی‌ترین مقامهای وزارت اطلاعات دولت خود را نه تنها جدی نمی‌گیرد (طبق گفته مصطفی کاظمی در زمانی که در زندان ۶۶ سپاه مدتی را با وی بودم) بلکه جلسه آن شب را با مزاح و بی‌تفاوتی می‌گذراند. و حتی به کاظمی می‌گوید: حالا تو خسته شده‌ای. یک مدتی مرخصی بگیر و برو کیش استراحت کن!…


در حدود دوهفته بعد از آخرین قتل (قتل محمدجعفر پوینده در ۱۸ آذر ۱۳۷۷) و آغاز به کار کمیته پیگیری، مصطفی کاظمی هنگامی که مشاهده می کند رفتارش در وزارت اطلاعات تحت نظارت و کنترل است نیمه شب یکی از شب های آذر ماه 77 به درخانه علی ربیعی می رود و طی سه ساعت کل ماجرای قتل ها را بازگویی می کند. 

ربیعی همان شب به محمد خاتمی می گوید که:«قصه کاملا روشن و بازشده است و می توان آن را پيگيری قضایی كرد» اما باز اتفاق خاصی از سوی خاتمی نمی افتد و واکنشی را رئیس جمهور نشان نمی دهد! ربیعی وقتی واکنشی را از خاتمی نمی بیند کاظمی را به سکوت دعوت می کند و می گوید:«فعلا چیزی به کسی نگوئید و در دسترس باشید» وی البته همان شب به کاظمی می گوید که کنترل شما کار ما (کمیته پیگیری قتلها) نیست.

پس از این گفته ربیعی کاظمی احتمال می دهد که کنترل وی و دیگران (عالیخانی و امامی) شاید کار دری نجف آبادی باشد که به همراه عالیخانی در ۲۹/۹/۱۳۷۷ به ملاقات وی می‌روند و علت را جویا می‌شوند و اظهار می‌دارند مگر ما چه جرمی کرده‌ایم که تحت تعقیب و مراقبتیم؟ و اظهار می دارند ما کاری نکرده‌ایم الا اجرای دستور شما پس این مراقبت یعنی چه؟

کاظمی که برخورد مشکوک دری نجف آبادی را در آن جلسه می‌بیند از بیم توطئه همانروز در ساختمان شهید دقایقی وزارت اطلاعات واقع در خیابان استاد نجات‌اللهی کوچه شیرین تعدادی از معاونان از جمله مسئول حفاظت را فرا می‌خواند و پس از نماز جماعت ظهر و عصر به امامت عالیخانی اظهار می‌دارد که:

 «همانطوریکه همه می‌دانید ما به دستور مستقیم آقای دری این قتل‌ها را انجام دادیم و مشکلی متوجه ما نیست و نظام باید خود چاره‌ای بیندیشد نه اینکه ما چند نفر هزینه‌اش را بپردازیم. در سوی دیگر نیز همانروز شفیعی نیز که معاون وقت وزارت اطلاعات بوده است در خیابان دبستان در مقر اصلی وزارت اطلاعات در سالن آمفی‌تئاتر پرسنل ستادی وزارت را گرد می‌آورد و می‌گوید: “آقای موسوی می‌گوید دری دستور قتل‌ها را داده است و آقای دری هم امروز صبح به من می‌گوید من نگفته‌ام. الله اعلم!”

همان شب مجدّداً و شخصاً مصطفی کاظمی به دفتر خاتمی مراجعه می‌کند و اعلام می‌کند که آقای خاتمی چه می‌کنید من تابستان به شما گفتم که قرار است این قتلها انجام شود شما به شوخی گرفته‌اید حالا هم که قتلها انجام شده باز خود وزارت اطلاعات را مسئول کشف آن کرده‌اید؟ و …

نهایتا همان شب خاتمی به علی ربیعی (عباد) تلفن می‌زند و وی می‌آید و سخنان مصطفی کاظمی را می‌شنود و از همان شب مصطفی کاظمی به خانه‌ در فرمانیه برده می‌شود و تحقیق از وی آغاز می‌شود و در ۵/۱۰/۱۳۷۷ با بازداشت مهرداد عالیخانی و دو روز بعد از آن در ۷/۱۰/۱۳۷۷ بازداشت سعید امامی و سپس مابقی متهمان آغاز می‌شود، مهرداد عالیخانی ۵/۱۰/۱۳۷۷ ساعت ۷:۳۰ صبح هنگامی که وارد پارکینگ خودروهای ستاد وزارتخانه می‌شود. ابتدائا به حفاظت فراخوانده شده و از آنجا به خانه امنی در قیطریه هدایت شده و پس از دو روز یعنی در ۷/۱۰/۱۳۷۷ به زندان توحید منتقل شده، سعید امامی نیز همانروز در خیابان‌های شهرک شهید محلاتی توسط تیمی از حفاظت اطلاعات وزارت بازداشت شده وابتدا به بازداشتگاهی در پادگان امام علی و بعد از آن به زندان توحید هدایت می‌شود.

بازداشت ها توسط کمیته پیگیری انجام می گیرد متهمین به بازداشتگاههای قوه قضائیه نیز دلالت نمی شوند و کار بازجویی از آنها نیز توسط بازجویان وزارت اطلاعات که عمدتا گرایش چپ داشتند انجام می گیرد و نکته مجهول نیز همین جاست چرا؟

چرا خاتمی و حجاریان و ربیعی که خود ماهها قبل از وقوع قتلها از وجود چنین ستاد و پروژه ای مطلع بودند از آن جلوگیری نکردند؟ 

چرا در بعد از وقوع قتلها نیز که اطلاع کامل از هویت قاتلان داشتند آنها را بازداشت نکردند و اصلا بر طبق روایت خود آقای ربیعی در حالیکه به افرادی همچون کاظمی و عالیخانی شک داشتند این شک را به عنوان یکی از سرنخ های قتلهای زنجیره ای پیگیری نکردند؟ 

چرا در هنگام تنظیم اطلاعیه مشهور وزارت اطلاعات به وزیر اطلاعات اطلاع ندادند و وزیر نیز همچون دیگر افراد جامعه از اطلاعیه وزارتخانه اش در تلویزیون از آن مطلع شد؟

 جواب این سئوال کاملا واضح است چون احساس کردند جریان رقیب دارد در این ماجرا – ماجرایی که هر دو جناح نظام در آن دست داشتند – از آنها پیشی می گیرد جناح راست در آنزمان قتلها را به صهیونیست ها و سرویس های امنیتی خارج از کشور نسبت داده بود که توسط عاملان داخلی آنها (منظورشان جناح اصلاح طلب بوده) انجام شده، کمیته پیگیری هیچ رغبتی به بازداشت کاظمی نداشت چون کاظمی از عالیترین مقامهای امنیتی وفادار به اصلاح طلبان بود اما به محضی که دیدند دری نجف آبادی رفت و آمد و مکالمات کاظمی را تحت کنترل و پیگیری دارد اقدام به بازداشت آنها کردند.

در تمامی صحنه های بازجویی از متهمین نیز که بعدها وابستگان به جناح راست برای خشونت طلب بودن اصلاح طلبان آنها را در اقدامی مرموز و معنا دار منتشر کردند و به خارج از کشور نیز فرستادند می بینیم که از متهمین همه چیز پرسیده می شود الا قتلهای زنجیره ای و در حال هدایت پرونده به مسیری هستند که رد پایی از آنها بر جای نماند!

داستان قتلهای زنجیره ای همانند همان داستانی است که قریش تصمیم می گیرد پیامبر اسلام را به قتل برساند و برای اینکه از گزند حمله مسلمانان و خاندان عبدالمطلب فراری یابد تصمیم می گیرند از سران هر قبیله یکنفر در تیم ترور وی شرکت داشته باشند تانه کسی محکوم شود و نه قبیله ای دیگر بر قیبله دیگر حمله برند! 

قتلهای زنجیره ای نیز نه کار جناح راست بود و نه جناح چپ بلکه محصول اندیشه حاکم بر وزارت اطلاعات و اصل نظام جمهوری اسلامی بوده است و اتفاقا اگر نیک بنگریم نقش جناح راست در آن کمتر نیز بوده است چرا که درست است که عاملان قتلها عمدتا از این جناح بوده اند اما آمران و طراحان کسانی نبوده اند جز مصطفی کاظمی و …
هر دو جناح بیش از دو دهه گرفتند و کشتند وتارومار نمودند و دست آخر نیز وقتی مجبور به افشای آن شدند اندک نفراتی را بازداشت کردند و بعضی هم با آنکه کمترین اتهاماتشان بازداشتهای و قتلهای خودسرانه بی‌آنکه نامی از آنها برده شود از وزارت اخراج شدند [که البته ایشان نیز تعدادشان کمتر از صد نفر می باشد!]

 و دیگری‌ها هم که همچنان دارای حاشیه امن و سایه پر مهر حقانی بر سرشان بود یا به قوه قضائیه و یا در دیگر ادارات غیر ستادی وزارت اطلاعات همچون مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دادگاه ویژه روحانیت و دادگاه‌های انقلاب و بیت رهبری و …منتقل شدند تا اینکه با روی کار آوردن احمدی نژاد دوباره میزو قدرت خویش را باز یافتند! 

محسنی اژه‌ای قبای وزارت برتن کرد و زالوهایی همچون موسی خانی، کارگر، محسن نریمان و حاج منصورردای مدیر کلی بر تن نمودند و این داستان تهدید و ترور و ارعاب دوباره فصل دیگری یافت و جالب اینجاست که در دولت آقای روحانی نیز باز ما پور محمدی و ربیعی و دیگران را می بینیم و حتی در نظر داشتند صالحی امیری مدیرکل وزارت اطلاعات در خوزستان را دردولت (هاشمی و خاتمی) را به وزارت ورزش و جوانان برسانند، فردی که کمترین اتهامش فشار به روی متهمان و خودکشی چند تن از آنان بوده است!

 کلام آخر

 براستی این سپاهی که آیه الله خمینی دستور برپا شدن خیمه و اردوگاهش را داد تا سربازان گمنام امام زمان عج الله تعالی گردند و حافظ جان و مال و ناموس ملت امروزه سرباران نامدار اجل الله جان و مال و ناموس ملت نیستند؟ تاریخ باید گواهی دهد!



————————————————-

وبلاگ . مهمتر این که هیچکس نگفته است که فتوای قتل ها توسط کدام مرجع داده شده بود. حتا نویسنده این گزارش که شاید از فتوا دهنده اصلی خبر داشته، از افشای آن خودداری کرده است.
  
نویسنده گزارش آقای فرشاد ابراهیمی است که بعد از فاجعه دانشگاه تهران - ۱۸ تیر ۱۳۷۸ - از ایران گریخت. اطلاعات ایشان در این گزارش نشان می دهد که با سیستم اطلاعاتی کشور از نزدیک آشنا، اما خودش آنجا چکاره بوده معلوم نیست. 

در مورد فاجعه ۱۸ تیر دانشگاه تهران اینجا:




var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();