کژتابی ها!
در نوشته پیشین نکات روشن در اعتراضات آبان ماه بر شمرده شد ، اما کژتابی ها:
الف - کژتابی های حاکمیت:
اعلام قیمت تازه بنزین و آن هم نیمه شب و بی آگاهی دادن به مردم یک نکته را روشن کرد:
جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی بشدت ورشکسته است. زیرا هزینه های دولتش در داخل و هزینه های سیاست های خارجی اش بشدت افزایش یافته است.
رژیم جمهوری اسلامی در ابتدا کوشید از مسئله قاچاق مواد مخدر نیز استفاده کند تا بتواند بخشی از هزینه هایش را تامین کند. آقای روحانی یکبار کشورهای اروپایی را تهدید کرد که اگر زودتر به کمک ایران و انجام تعهدات خودشان در برجام برای لغو تحریم نکوشند، ایران نمی تواند هزینه های مبارزه با مواد مخدر را تحمل کند:
https://www.bbc.com/persian/iran-48202605
روی دیگر این سخن این بود که از این ببعد مواد مخدر می تواند یکی از درآمدهای جمهوری اسلامی شود. گویا این طرح نیز با شکست مواجه شده، ظاهرا رقبای بین المللی اجازه نداده اند تا جمهوری اسلامی از این بیشتر به قاچاق مواد مخدر بپردازد.
اما چرا جمهوری اسلامی آگاهی رسانی نکرد؟
۱- رژیم جمهوری اسلامی بشدت خودش را تنها می داند. زیرا اگر خودش را تنها نمی دانست، پیشتر ان را با مردم مطرح می کرد تا بتواند افکار عمومی را قانع و همراهی همگان را با خود داشته باشد.
این موضوع می رساند که جمهوری اسلامی از موقعیت خودش در جامعه ایران بخوبی آگاه است. وقتی حکومتی تا به این شدت احساس تنهایی کند، به همان شدت هم از مردم می ترسد.
۲ - گفته اند « از کسی بترس که از تو می ترسد ». این سخن به روشنی در اعتراضات آبان مان واقعیت خودش را نشان داد. کسی که از تو می ترسد، دست به همه کار می زند تا تو نتوانی به خواسته هایت برسی.
در طول این چهل سال دیدیم که روحانیت تا وقتی توانست نیروی مردم را بکار گرفت تا منتقدان خودش را از میان بردارد. از وقتی هم که مردم کم کم کنار کشیدند، از نیروهای سازمان یافته اش بر علیه منتقدان و مخالفانش استفاده کرده است. و حالا که بشدت احساس تنهایی می کند، از همین نیروها بر علیه هرگونه اعتراضی از طرف مردم، شدیدترین واکنش را نشان می دهد و نشان داد.
۳ - تهمت و تئوری سازی برای انحراف مردم : نمونه های ان:
تهمت:
آقای خامنه ای به وضوع اعلام کرد که سرکردگان این جنبش از طرف خاندان منحوس پهلوی و دستگاه رجوی تغذیه می شدند. و این سخن هنگامی بود که هنوز اعتراضات ادامه داشت و دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی فرصتی برای بازجویی و ریشه یابی آن نداشت. در واقع این رهنمودی بود که خامنه ای به کل دستگاه امنیتی خود داد.
چرا این دوتا:
- می داند که با تمام وضع نابسامان کشور. بیشتر مردم خواهان نظام پادشاهی نیستند با این که در بعضی جاها شعارهایی به نفع این خاندان داده شده است.
اگر مردم خواهان نظام پادشاهی بودند، که آن را بر نمی انداختند. جمهوری اسلامی بخوبی می داند این شعارهایی که گاهی به نفع خاندان پهلوی داده می شود، بقول آخوندها « از حب علی نیست، از بغض معاویه است » یعنی از بس که بیشتر مردم - البته بیتشر مردم تهی دست - از جمهوری اسلامی متنفرند، از سوز دل برای مخالفت با جمهوری اسلامی، گاهی شعاری به نفع خاندان پهلوی می دهند.
- می داند که مردم ایران خاطره خوشی از سازمان مجاهدین خلق یا به قولی فرقه منحط رجوی ندارند. مردم همکاری آنها را با رژیم عراق در حمله به ایران فراموش نمی کنند. جداشدگان از اینان داستانهایی تا حالا از درون این سازمان گفته اند که دست کمی از سازمان های اطلاعاتی جمهوری اسلامی ندارند باضافه این که مردم می دانند اینان هم مانند جمهوری اسلامی می خواهند یک حکومت ایده ئولژیک برپا کنند که همین اولینش برای هفت پشت مردم ایران کافی است.
از این دروغ زنی چه نتیجه ای حاصل می شود:
۱- سرکوب را توجیه می کند. ۲ - می کوشد مخالفین نظام پادشاهی و مجاهدین خلق را از معترضان دور کند. تا هم سرکوب را توجیه کرده باشد و هم همدلی با اعتراضات را از طرف اقشار روشن کاهش دهد.
تئوری سازی:
به غیر از سرکوب و تهمت زدن ، از ایجاد شعارهای انحرافی ابایی ندارد. مانند انچه در دانشگاه تهران ایجاد کرد با افراشتن شعارهایی مانند مبارزه با نئولیبرالیسم حتا با برافراشتن پرده هایی با شعار زنده باد سوسیالیسم در دانشگاه توسط رژیمی که هزاران نفر پویندگان سابق این ایده را اعدام کرده است ، مسخره نیست بلکه می خواهد :
تنهایی خودش را زیر این شعارها پنهان کند
و هم دانشجویان را قانع کند تا وقتی سرمایه داری در جهان حاکم است ما هستیم و مبارزه با رژیم های خود کامه بی فایده است . پس اول سرمایه داری جهانی باید نابود شود تا ما نباشیم.
با این شعارها و حرف های بظاهر درست می کوشد ماندگاری خودش را به نابودی سرمایه داری جهانی پیوند دهد. این نوع تفکر همگونه است با ادعاهای ظهور امام زمان در شیعه، ظهور سوشیانت های زرتشت و ظهور دوباره عیسا مسیح برای برقراری عدالت!!
با این نوع ترفندها می کوشد جهت گیری جونان دانشگاهی - و حتا بعضی اساتید - را به از بین رفتن سرمایه داری جهان توجه داده و نیروهای جوان را به یک مبارزه انحرافی بکشاند. با این گونه القائات از رشد تفکر دموکراسی و تلاش برای برقراری دموکراسی جلوگیری کرده و به عمر خود می افزاید.
نیز به گروه هایی از طبقات مرفه که شاید از دموکراسی حمایت می کنند بفهماند اگر با خواسته های مردم همراه شوید، آینده تان چیست!
۴ - بکارگیری « چمن زنی » اسرائیلی برای سرکوب. که در بخش « کژتابی های معترضان » به آن می رسیم.
حکومتی که تا به این حد تنهاست و به هر تخته پاره ای متوسل می شود تا از غرق شدن نجات پیدا کند، ابایی ندارد که در انتخابات چنین بگوید:
امام جمعه مشهد گفت: بسیجیان در هر بخش که هستند با کمال قدرت وارد شوند و میدان انتخابات را تصرف کنند و از ورود عناصر دارای زاویه با رهبری و ارزشهای نظام به مجلس شورای اسلامی جلوگیری نمایند.
سعيدي امام جمعه قم:
از شورای نگهبان درخواست می شود با قاطعیت از ورود افراد با انگیزههای ناسالم جلوگیری کند.
https://t.me/sahamnewsorg/33991
البته این کار را که تا کنون کرده اند، اما همان انتقادهای سطحی چند نماینده دست چین شده را هم بر نمی تابند، از حالا شفافتر می گویند، چون از ورود هرگونه آدمی که اندکی فکر داشته باشد یا تحت فشار رای دهندگانشان چند کلمه انتقادی بر زبان برانند، بشدت می ترسند.
به این ترتیب هر روز که می گذرد، حکومت جمهوری اسلامی واقعیت خودش را روشن تر می کند. هم از نظر اقتصادی که فقط در خدمت گروه هایی است که بی چون چرا در خدمتش هستند و هم همه امکاناتش را برای ماندگاری بکار می گیرد. و از ادعاهای مردم فریب طرفداری از طبقات فرودست و اسلام ناب محمدی و این حرف ها دست می کشد.
آیا به حکومتی که به این شدت از مردمش می ترسد و در نتیجه تنهاست ، می توان گفت که :
هر موضوع را باید اول با مردم در میان گذاشت تا کم کم افکار عمومی قانع شوند؟
داستان اعلام قیمت بنزین پاسخ روشن به این پرسش است!
آیا از چنین حکومتی می توان انتظار داشت که به تغییرات ساختاری دست بزند مانند تغییر در مفاد قانون اساسی؟
تاکید بر ولایت مطلقه فقیه، تاکید بر اسلامی بودن حاکمیت ، تاکید بر اختیارات فوق خدایی رهبری، تاکید بر نظارت استصوابی پاسخ این پرسش است.
آیا از چنین حکومتی می توان انتظار داشت که دلسوزی های اساتید دانشگاهی را بفهمد؟
آیا اساتید دانشگاهی سیاست های دانشگاهی این نظام را که با آن روزانه سر و کار دارند، درنیافته اند؟
آیا از چنین حکومتی می توان انتظار داشت که هشدارهای لازم را در مورد لشگر گرسنگان اینده به دیده عاقلانه ای نگاه کند و راه اندیشمندانه ای با تغییرات بنیادی در ساختارهایش بجوید؟ این هم آرزهای یک اقتصاد دان:
و نیز :
معنی مستضعفانی که شخص خامنه ای کرد، پاسخ روشن نیز به این پرسش است.
آنها که می خواهند با چنین نصیحت هایی بقول خودشان بین ملت و حکومت آشتی برقرار کنند، یادشان رفته که ملت از اول با این حکومت نه تنها اشتی داشت، بلکه جان فدایش هم بود اما این حکومت و ایده جمهوری اسلامی بود گه :
این جامعه را چنین به فلاکت کشاند،
چنین عزادار کرد،
و خودش را در پوسته زراندوزی و ایده ئولژی نابخرادانه اش را گرفتار کرده و:
اکنون هم بشدت هم احساس تنهایی می کند و هم احساس ترس. چنین موجودی اصلن نصیحت فهم نیست! چه برسد که نصیحت بردار باشد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر