۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

چمدان های سکه آماده می شوند


 

بانک مرکزی ایران تعداد زیادی سکه، شش هزار تومان زیر قیمت جهانی ، وارد بازار کرده است. این هم نشانی خبر و تحلیل خبر:

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=184212

نتیجه چیست ؟

الف – بانک مرکزی دلش به حال پول های سرگردان و بیکار ثروتمندان جمهوری اسلامی سوخته، که این بنده خداها، نمی توانند پولشان را بند زمین، ساختمان، کارخانه، جاده، و خدمات اجتماعی کنند. واردات هم که جایی بیشتر ندارد، چون مردم روز بروز برای خریدن بی پول تر می شوند. بنابراین این بنده خداها بهتر است پولشان را سکه بخرند، و برای این که مطمئن از سودش باشند، آن را6 هزار تومان ارزانتر از بازار جهانی بخرند؛ این طوری خاطر جمع ترند.

بانک مرکزی اسم این کار را می گذارد جمع کردن نقدینگی که نتیجه اش کاهش تورم باید باشد. اما داستان های بعدش را من برایتان می گویم.

هنگامی که آقایان گفتند همین اندازه سکه کافیست، و ما به اندازه ی کافی خریده ایم، بانک مرکزی فروش سکه اش را متوقف می کند، و یا به علت ته کشیدن ذخیره سکه هایش مجبور است فروش سکه را به این قیمت متوقف کند. آن وقت آرام آرام سکه در بازار کم می شود، و به همان نسبت قیمت سکه بالا می رود تا از قیمت جهانی هم بالا بزند. آن وقت آقایانی که سکه خریده اند، آرام آرام سکه ها را باقیمت 6 هزار تومان بیشتر ازبازار جهانی به بازار ایران می فرستند. یعنی به ازاء هر سکه 12 هزار تومان سود می کنند. اگر هزار سکه- دست کم خریده باشند – 12 میلیون تومان سود می کنند و با 10000 سکه سودشان صد و بیست میلیون تومان می شود. خریدن این تعداد سکه برای افرادی که دارایی شان سر به صدها میلیارد می زند – اینها کم نیستند - بسیار ساده است. اما جان کلام جای دیگری است. وقتی قیمت سکه از قیمت جهانی هم بالاتر رفت، آن وقت تورمی دو باره کمر مردم را می شکند. ارزش پول کمتر می شود، مردم برای خریدن یک نان سنگک نه 700 تومان که 1500 تومان باید بدهند. این یک روی سکه است، اما روی دیگر سکه چیست؟

برای کسانی که صد ها میلیارد سرمایه دارند، برای این که بابت هزار عدد سکه 12 میلیون تومان سود کنند، باید 267 میلیون تومان پول پرداخت کنند – هر سکه 267 هزار تومان – و برای این که 120 میلیون تومان سود کنند، باید دو میلیارد و ششصد و هفتاد میلیون تومان وجه نقد پرداخت کنند تا مثلا در طول سه ماه چنین سودی کنند. آیا چنین سرمایه گذاری عاقلانه است؟ آنها می توانند به راحتی با ارسال سکه ها به خارج از کشور در طول یک یا دو روز 6 میلیون تومان یا 60 میلیون تومان سود بدست آورند، تازه آن هم درجاهای مطمئن که شلوغ نیست ، تظاهرات نیست، مرگ بر فلان و غیره نیست. جایی که برایشان زنده باد هم می گویند؛ چون پول و سکه به آن کشورها وارد کرده اند.

ب - پولدارها می توانند تومان بی ارزش را به سکه تبدیل کنند. پیشتر زمین می خریدند، می ساختند و می فروختند، اما این کار زمان لازم دارد. آنها دوست ندارند این نوع سرمایه گذاری را ادامه دهند، زیرا جمهوری اسلامی نتوانسته امنیت لازم را برای این نوع سرمایه گذاری فراهم کند. یعنی در واقع جمهوری اسلامی نتوانسته امنیت لازم را برای افراد خودش ایجاد کند و در نتیجه این آقایان به فکر روز مبادا افتاده اند. می بینید که داد و ستد زمین و مسکن بشدت کم شده است ، بنابراین تبدیل تومان به سکه هیچ زمانی لازم ندارد. یک چک در وجه بانک یا در وجه تاجر سکه، و بعد دریافت صدها سکه. حتی یک روز هم طول نمی کشد. حالا راحت می توان سکه را به خارج از کشور فرستاد. گمرک که خودی است، اسکله های بی گمرک که سرجایشان است . خطوط هوایی بی گمرک هم هست. سریع می شود سکه ها را خارج کرد، مثلا به ترکیه ، امارات، اروپا، امریکا، کانادا و ... به هر جا که راحت تر است. وقتی روز مبادا رسید حداقل با این گنج در گوشه ای از دنیا می توان راحت لمید و زندگی کرد. داستان 18.5 میلیارد به ترکیه یادتان هست ، نه؟

به نظر می رسد که تصمیم مردم برای حضور اعتراضی به جمهوری اسلامی در روزهای شانزده آذر، روزهای دهه ی اول محرم – دهه ی اول دیماه – روزهای بهمن ماه، سبب شده آقایان بانک مرکزی را را به گشاده دستی وادار کنند تا ساده ترین راه برای خروج ثروتشان فراهم شود. بنابراین، بکوشیم خیال آقایان را راحت تر کنیم، روز مباداشان را جلو بیاندازیم تا زودتر به آن جاهای دنجی که دوست دارند بروند! اما هشدار و با احتیاط ،که این ماران زخم خورده خطرناکترند.


 


 

۴ نظر:

محسن پارسا گفت...

سلام علیکم
تو این چند وقت که حسابی بنده سرم شلوغ بود خدا را شکر شما بسیار کار بوده اید.
وقت نیست مطالبتان را بخوانم و از این بابت معذرت می خواهم، به محض اینکه فرصت شود از مطالبتان حتما استفاده می کنم.
اما در مورد رهبری من نظر شخصیم را می گویم مساله این است که اصلا رهبری در کار نباشد و یا لااقل بدین صورت نباشد که تمامی قدرت را در دست داشته باشد حال می خواهد روحانی باشد یا لیبرال یا کمونیست به هر صورتی که باشد استبداد می آفریند.
موفق باشید

محسن پارسا گفت...

سلام
نوشته اید "چند نفر از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی گویا به بازتشستگی اجباری نائل آمده اند،"

لفظ گویا اشتباه است چون بنده اطلاع دقیق دارم چند نفر از اساتید علامه بخصوص دانشکده حقوق اجبارا بازنشسته شده اند.

آشنای دیار گفت...

سلام دوست گرامی
در بی برنامگی اقتصاد ایران در طول سی سال گذشته مشخص گردید که نه تنها راه کارعملی بلکه نظریه و یا تئوری مشخصی نیز برای درمان و یا حتی کسب تجربه از روند روبه زوال منابع ملی اقتصاد ایران نیز و جود ندارد به نظر میرسد یکی از دلائل پیچیده شدن این مقوله همانندسایر اموربه مقوله سیاست عامل عمده ای باشد که مسئولین امر نیز از این رویه ناصواب کوتاه نخواهند آمد

وحید گفت...

سلام

میگن چند سال پیش ،ایران از یه گروه
کارشناس ِآلمانی خواست با بررسی اقتصاد کشور راهکاری برای اصلاح آن (اقتصاد) ارائه بدن.
اون گروه بعد از تحقیق مطالعات خود ،اعلام کرد :
شما اصلا چیزی به نام اقتصاد ندارید که بشه طرحی برای اصلاحش پیشنهاد داد!

موضع جمع آوری نقدینگی مردم، با روشهای مختلف همیشه در دستور کار دولت ِ .
یه روز دولت روی سکه سرمایه گذاری می کنه .یه روز دیگه بروی سهام .
یه موقع هم به سرش میزنه خرید فروش زمین کنه !
تو این چند سال اخیر هم بد جوری به اسم تاسیس بانکهای خصوصی به فکر جمع کردن پول ِ مردم هستند .

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();