استبداد در چهره های گوناگون آشکار می شود. یکی از این چهره ها سایت ها و وبلاگ ها هستند. وبلاگ یک کار شخصی است که هرکسی به فراخور حال و احوالش هرچه خواست در آن می نویسد، و هر کسی هم دوست داشت می خواند. تا اینجای کار حرفی نیست. هیچ کس نمی تواند معترض صاحب وبلاگ شود که چرا این را اینجور نوشتی و چرا این گونه ننوشتی. آزادی مطلق نویسنده مورد احترام همه است خب، یکی دلش می خواهد از گل و بلبل بنویسد، یکی می خواهد شادی هایش را با دیگران تقسیم کند، یکی می خواهد درد دل کند. یکی تمرین نویسندگی می کند. یکی هم می خواهد با نوشتن بیشتر خود را بکاود ...
اما چهره ی یک وبلاگ از آنجا تغییر می کند که جای نظرات برایش می گذارند. من این وبلاگ ها را ، به سه دسته تقسیم می کنم.
1 - وبلاگ های آزاد. هر چه دیگران در قسمت نظرات بنویسند، مستقیما وارد وبلاگ می شود، و همه هم می توانند آن نظرات را بخوانند. این وبلاگ ها مسائل بسیار متنوعی را مطرح می کنند. بسیاری از آن ها اجتماعی اند، بعضی سیاسی ، بعضی انتقادی و گروهی ادبی و جمعی مذهبی. البته وبلاگ ها سیاسی و مذهبی در این طیف کمترند. در این گروه، آزادترین، پویاترین و دموکرات ترین نویسندگان و وبلاگ نویسان جمع شده اند.
2 – وبلاگ های نیمه آزاد. هر چه خوانندگان بنویسند، حتی خود وبلاگ نویس، باید توسط دارنده ی وبلاگ کنترل شود. بسیاری از این وبلاگ ها همه ی نظرات را اجازه ی انتشار می دهند، بجز نظراتی که شامل فحاشی و واژه های زشت و بی ادبانه اند، و گاهی هم تبلیغاتی هستند. این وبلاگ ها از جمع شدن نظرات مخالف، و گاهی گفتگوهای آنها استقبال، و خوانندگان هم می توانند این نظرات را خوانده و یا در نظرات شرکت کنند.
3- وبلاگ های اعتقادی. مربوط به کسانی است که به مرام و مسلک خاصی معتقدند و می خواهند در تایید همان محدوده بنویسند و بخوانند. این وبلاگ ها فقط به نظرهای مطابق سلیقه و اعتقاد وبلاگ نویس خوش آمد می گویند. بقیه نظرها منتشر نمی شوند؛ حذف می شوند یا بایگانی . این وبلاگ نویسان در واقع استبداد وبلاگی را به شدت رعایت می کنند و علاقه مند ند تا دیگران را به قبول نظراتشان تشویق کنند. البته در وبلاگ کاری جز تشویق از اینان ساخته نیست. اما در زندگی واقعی کارهای مکمل تشویق هم دارند و یا خواهند داشت؛ از تنبیه با توپ وتشر گرفته تا کنار گذاشتن، اتهام زدن، زندان کردن، اعدام کردن. این ها به شدت سانسور چی هستند. در حال حاضر این سایت ها و وبلاگ ها در بین سه گروه بسیار دیده می شوند.
گروه اول مربوط اند به حاکمیت که مستبد بودن آنان در عمل روزمره مانند آفتاب بر همه کس روشن است، و یا گروه هایی که در کنار حاکمیت لنگ لنگان گام بر می دارند.
گروه دوم مربوط اند به وبلاگ های مذهبی و ایده ئولژیک که اگر روزی قدرت در اختیارشان باشد، در زندگی روزمره هم آن را پیاده می کنند.
گروه سوم مربوط است به بعضی سایت ها و وبلاگ های جریان سبز بعضی از آنان- بویژه معروف هایشان – هیچ نظر انتقادی و مخالف را منتشر نمی کنند. عجیب است که اینان ادعای آزادی خواهی هم دارند. می گوئید نه امتحان کنید و بعد آمار بگیرید که چند درصد از معروفهایشان با آزادی نظرات در وبلاگشان راجع به نوشته هایشان موافقت می کنند.
4- وبلاگ های رذل و مشکوک – اینان با این که جای نظرات دارند، هیچ نظری را چه موافق و چه مخالف منتشر نمی کنند. بعضی از این وبلاگ ها و سایت ها وابسته به افراد مشهوری هم هستند.
5 – وبلاگ های عوارض بگیر – این وبلاگ ها بیشتر در بین مذهبی ها دیده می شوند. برای ورود و خروج باید یک صلوات بفرستی و راه دیگری نیست، اما بعضی ها شان با همه ی اعتقاداتی که دارند، برخلاف بعضی از وبلاگ های مدعی آزادی، آزاد منش هستند.
این وبلاگ امیدوار است بتواند اسامی این وبلاگ ها وسایت ها را، با آوردن نمونه های روشن، بر اساس رده بندی فوق آرام آرام یافته و همین جا معرفی کند. از همکاری شما هم در این مورد بسیار سپاسگزارم.
۱۳ نظر:
سلام و سپاس دوست گرامی
ورود شما را به عرصه نوین ارتباط مجازی تبریک میگویم پایدار و برقرار باشید
سلام
طبقه بندی و تحلیل جالبی کردید .
با تشکر از بازدید و کامنت خوبتان در رابطه با کامنت شما و کامنت newsens مطلبی نگاشته ام که امیدوارم با خواندن و اعلام نظرتان سرافرازم کنید .
ممنون
فکر میکنم فکر خیلی خوبی باشه...
ممنون از اینکه به من سر میزنید و ممنون از نظرات ارزشمندتون.
پایدار باشید.
رضا
خرفتي هم حدي دارد
لطفا به اين وبلاگ غير سبز و مخالف
سبز برويد و ببينيد كدام نظر مخالفت را منتشر مي كند
http://nefagh.blogfa.com
متقابلا منتظرم براي حاشا كردن دروغ بزرگتان در مورد سانسور چي بودن وبلاگ هاي سبز يك مثال بياوريد
آقای رضا - ناشناس
لطفا" بند 3 رو دوباره بخون.
آیا برخورد سبز ها همین است که شما می کنید؟؟ " خرفتی هم حدی دارد" ؟؟؟!!!!
سلام آقا رضا، باشد و حتما هم نمونه های روشنی تقدیم می کنم از همان بزرگان. امیدوارم بعد از معرفی آنها شما هم امتحان کنی و فقط به حرف من یکی نکنی، قول میدی؟
به سونيا
بنده از بند سومي كه فرموديد نكته اي رو در رد حرف نويسنده نديدم
به خليل
خب من نمونه دادم
شما يعني از دادن يك نمونه هم عاجزي؟
خب اگر عاجزي و كم آوردي مطلب ات رو مي توني پاك كني
این اولین نمونه اش در مورد آقای عباس عبدی. به این وبلاگ مراجعه کنید که همینطور اتفاقی دیدم.
http://telephonchi.blogspot.com/
محسن شهیدتر است یا مروا
بعدا نمونه های دیگری هم معرفی خواهند شد.
اولا اين وبلاگي كه شما گفتي نظرات رو سانسور نكرده و اصلا تاييد نظرات نداره...در ضمن يك نظر از شما در اونجا وجود داره
در ضمن من يك نظر مخالف گذاشتم به صورت منطقي...حالا ببينيد پاك مي كنه
يا نه...در ضمن اون وبلاگي كه من گفتم بطور كامل تمام نظرات مخالفين رو پاك مي كنه
سلام آقارضا. آن وبلاگی که نشانی دادی، یک وبلاگ 100% حکومتی است که من انتظاری از آن ندارم که نظرات مخالف را منتشر کند که جزو 3- و گروه اول است.
آن وبلاگی که من نشانی اش را دادم از آقای عبدی نیست. متعلق به یکی دیگر است که در مورد سایت آقای عباس عبدی نوشته است.سایت آقای عباس عبدی این است.
http://www.ayande.ir
که جای نظرات دارد اما نظرات را منتشر نمی کند. آن را بیازما.
اولا اون وبلاگي كه به من به عنوان نمونه داديد رو رفتم و نظري كه گذاشتم سانسور نشده ابدا...نظر مخالف گذاشتم اتفاقا
در ضمن اولا اين سايت مربوط به يكي از بزرگان هست و حالت وبلاگي نداره
مثلا شما انتظار نبايد داشته باشيد كه در وبلاگ حميد رسايي خيلي از نظرات اصلاح طلبان منتشر بشه
قضيه ي اينها فرق داره
اينجور پايگاه ها حق بيشتري براي
سانسور و فيلتر كردن نظرات دارند
رضا
سلام مطلب جالبی بود.بله به نظر من هم یک وبلاگ خودش یک مکانی است که در ان نویسنده حاکم است و سعی می کند تا در نوشته ها و در ارتباط با نظرات و مخاطبانش روحیه و استراتژی خود را به خوبی نشان دهد.دسته بندی شما جالب بود.
به هر حال از اشنایی با شما خوشحالم و شمارا به بازدید از وبلاگم دعوت می کنم.از اشناییتان خوشحالم
فکر میکنم تقسیم بندی درست بود. اما آوردن مثالهاتون و قرار دادن یکسری طیف در هر دسته کار درستی نیست.
وبلاگ محیطی برای نشان دادن روحیات یک طیف نیست. مثلاً برای حمایت از مردم غزه یا برای اعتراض به نتیجه انتخابات گروهی از مردم به خیابون میان. عقاید این افراد با هم متفاوته و لزوماً همه عقایدشون یکی نیست.
بعنوان مثال در راهپیمایی روز قدس، دختری با حجاب کامل در کنار منی راه میره که کوچکترین اعتقادی به حجاب ندارم. طبیعتاً مطالب وبلاگ من و اون با هم فرق میکنه. شاید اون فقط معترض به ا.ن باشه اما من معترض به کل نظام باشم.
خیلی از وبلاگها، صرف نظر از مطلبشون نظر مخالف رو حذف میکردن و خیلیهاشون هم نظر مخالف رو منتشر میکردن.
این موضوع فقط به آستانه تحمل وبلاگ نویس مربوطه. نه به مطلبی که مینویسه.
به عنوان مثال کامنتهای وبلاگ من بازه. اما اگه کسی فحاشی کنه، فحشها رو سانسور میکنم. چون از فحاشی بدم میاد. اما نظر مخالف رو سانسور نمیکنم. بلکه بهش جواب میدم.
متأسفانه شما یک یا دو یا 10 مثال میارید و اون رو به همه تعمیم میدید. این تعمیم دادن اشتباهه.
ارسال یک نظر