اصلاحات یعنی چه؟
آقای خاتمی چه تعریفی از اصلاحات داشتید؟
آقای موسوی چه اصلاحاتی مورد نظرتان است؟
همه به یاد داریم اولین کسی که با این پرچم به میدان آمد ، جناب آقای محمد خاتمی بود، و دیدیم که چسان مردم از حضور چنین مردی در مقام ریاست جمهوری برای دو دوره استقبال کردند؛ 20 میلیون نفر به وی رای دادند. با چنین رای بالایی او چه توانست انجام دهد؟
در سالهای اول ریاست جمهوری وی، آزادی مطبوعات تا اندازه ای تامین شد که با استقبال مردم روبرو می شدند بطوری که برای اولین بار تیراژ مطبوعات از دومیلیون نسخه در روز گذشت. اما هنگامی که وی لایحه مطبوعات را به مجلس برد ، این لایحه با ابلاغ نامه ی آقای خامنه ای به مهدی کروبی – رئیس مجلس وقت – به صورت یک طرفه از دستور کار مجلس خارج شد. آقای کروبی از نامه ای خامنه ای به عنوان حکم حکومتی یاد کرد، و پیروی از آن را واجب شمرد. نتیجه آن که با این کار امیدهای مردم، برای داشتن یک فضای باز فرهنگی، بر باد رفت. حتی حزب مشارکت هم که رئیسش برادر رئیس جمهور خاتمی بود، نشریه هایش توقیف شدند. و خاتمی اعتراف کرده بود که برای همه مدیرانم پرونده سازی شد و هر آن چشم براه مامورانی بودم که برای دستگیری آنان بیایند.
این رئیس جمهور اصلاح طلب ، خطاکار بود؛ زیرا حتی قانون اساسی جمهوری اسلامی و اختیارات رهبری را نخوانده بود. او فکر نکرده بود که چطور می شود اصلاحاتی بدون موافقت رهبری می تواند انجام دهد. به نظر می رسد ایشان واقعا تعریف دقیق و درستی از اصلاحات مورد نظرش نداشته است. برای هر گونه اصلاحاتی باید راه های قانونی وجود داشته باشد.تمام راه های قانونی برای هرگونه اصلاحاتی در اختیار رهبری است نه در اختیار رئیس جمهور، مجلس شورای اسلامی، و یا مجمع مصلحت نظام.
اکنون در کنار آقای خاتمی، آقای موسوی با جنبش سبزشان قرار گرفته است که می خواهد بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی تغییراتی و اصلاحاتی ایجاد کند. ایشان گفته است این تغییرات و اصلاحات بر مبنای قانون اساسی است. آیا جناب آقای موسوی قانون اساسی و اختیارات رهبری را خوانده اند؟ بی شک، اما چرا تعریف درستی از اصلاحات مورد نظرشان ارائه نمی کنند؟ گمان های زیر پیش بینی پذیرند:
الف – ایشان هم مانند آقای خاتمی تعریف روشنی از اصلاحات مورد نظرشان ندارند، و در نتیجه نمی دانند که چه باید بکنند.
ب – از ترس این که به عنوان معارض با قانون اساسی شناخته نشود، اهداف واقعی شان را پنهان می کنند.
پ - همین قانون اساسی را تایید می کنند، همانطور که تا بحال تایید کرده اند، اما می خواهند فقط رئیس جمهور باشند. ایشان یادشان رفته است که آقای خاتمی هم با همین قانون اساسی رئیس جمهور شد که نتیجه اش را همه دیدند.
ت - ایشان می خواهد با همین قانون اساسی، کسی دیگری جای رهبری بنشیند تا این بلاها را سر هم اندیشان ایشان نیاورد. اما سر دیگران بیاورد؛ این یعنی همین آش و همین کاسه. فقط آشپز و ظرفش آش عوض خواهد شد.
ث - ایشان می خواهد با طرح اصلاحات تعریف نشده ، از حالا مخالف تراشی برای خودش نکند، اما باید یادش باشد در اینصورت هم مردم را سرگردان کرده است ، و هم بسیاری از نیروها را جذب نخواهد کرد. ایشان یادشان رفته است که آقای خمینی یک برنامه روشن داشت؛ شاه باید برود. و در نتیجه همه می دانستند چرا پشت سر وی صف کشیده اند. ایشان هم تا اصلاحات مورد نظر را برای مردم روشن نکند، نیروها را حرز خواهد کرد.
ج - ایشان می خواهد جمهوری اسلامی ایران را به یک دموکراسی واقعی تبدیل کند. برای این کار باید بنیاد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تغییر کند بویژه اختیارات عجیب و غریب رهبری . چرا ایشان چنین هدف ارزشمندی را آشکارا اعلام نمی کند؟ آیا از ترس خشم رهبری می ترسد؟ خشم رهبری امری عادی است. اگر از آن می ترسید، به میدان نمی آمد.
یا ملاحظه ی دوستانی را می کند که از قانون اساسی فعلی به آب و نان رسیده اند؟ از جمله خودشان که با حکم آقای خامنه ای عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، یا آقای رفسنجانی که با حکم رهبری رئیس این مجمع است. راستی از هاشمی رفسنجانی هیچ خبری در این چند روزه نیست.
حالا، جناب آقای موسوی ، آقایان جنبش سبز، نظرتان راجع به اصطلاح گنگ و تعریف ناشده ی اصلاحات چیست؟
۳ نظر:
سید محمد خاتمی چندی پیش،در سلسله جلساتی «مبانی نظری اصلاحات» را تبیین کرد تا از این پس، خط خاتمی و یارانش با خط کسانی که با استفاده از اصلاحات به دنبال اهداف دیگری هستند مشخصا کاملا جدا شود و یاران خاتمی پاسخی روشن به این سئوال داشته باشند که «اصلاحات چیست؟»
مشروح سخنان سید محمد خاتمی در نشست های ویژه بنیاد باران با عنوان «تبیین نظری مبانی اصلاحات» بدین شرح است:
چون مطلب خيلي طولاني بود، نتونستم اينجا قرار بدم. اگه خواستي به من يك ايميل بزن تا فايلش رو برات بفرستم.
jiji_bojo@yahoo.com
برای دوستی که می خواست " تبیین نظری مبانی اصلاحات " را بفرستد، ایمیل فرستاده شد، اما از ایشان خبری نشد.
دوست خوب، برای زحمتی که کشیدی و خوش قولیت بسیار ممنون.فعلا مشغول خواندنش هستم.
ارسال یک نظر