۱۴۰۰ شهریور ۲۰, شنبه

کنشگران مرزی نابینا و ناشنوا !



کنشگران مرزی اصطلاحی است که توسط آقای دکتر مقصود فراستخواه مطرح شده است و تعریفش این است:


یکی از زمینه‌های کنشگری مرزی این است که به مرور ساختار را هم تغییر دهد و عملکرد آن را بهبود ببخشد


https://www.irna.ir/news/83432642/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%87%D9%85-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D8%AF      



یکی از همین مدیران میانی - کنشگران مرزی - آقای احمد میدوی است که گرچه نقشی در تغییر ساختار نداشته است اما تلاشش برای توجیه ساختار همچنان ادامه دارد.  نمونه اش نوشته تازه ای که در سایتش منتشر کرده:


https://t.me/meidari/983  


۵ پاراگراف اول این نوشته مربوط می شود به تشریح نقش دولت در حتا لیبراستی ترین کشورها مانند امریکا در کنترل بیماری کرونا که نوشته « اکسل هونت  » آلمانی است بنام « درس های کوید ۱۹ »‌


که هیچ ربطی به جمهوری اسلامی ندارد اما پاراگراف آخرش نتیجه گیری نویسنده ایرانی است که  می نویسد:


دیگر سو، هونت به نحو مشخصی بر ضرورت کارکردهای رفاهی دولت انگشت می گذارد و :                                شاید دعوت می کند که ما هم از ظرفیت های دولت هایمان-فارغ از نقدهای مرسوم سیاسی و هویت اندیشی و ...- در جهت ایجاد حمایت عمومی، استفاده کنیم…. 


ایشان حق دارد که هر طور می خواهد بنویسد اما نمی توند نابینایی اش را بپوشاند زیرا:


تفاوت بین حکومت های رو به پیشرفت غربی با جمهوری اسلامی واپسگرا، حتا مانند تفاوت میان ماه من تا ماه گردون نیست. اولی نگاه به جلو دارد و  دومی نگاه به ۱۴۰۰ سال پیش!


دیگر این که اتفاقی که پیش از انتشار مقاله افتاد ندیده است:


اخراج دکتر بیژن عبدالکریمی از دانشگاه آزاد. وی یکی از دلبسته ترین استادان دانشگاه به ساختار جمهوری اسلامی است که صاحب مطالعه و خواه ناخواه صاحب مقایسه و تحلیل است.  وقتی جمهوری اسلامی نمی تواند حتا تحلیل آزاد یک دلخسته خودش را تحمل کند، چگونه نویسنده نوشته بالا چنان نتیجه گیری کرده است ؟  مگر بپذیریم که ایشان هم  نابینا است و هم کر است!


مگر بیژن عبدالکریمی چه گفته است . به سخنان خودش اینجا گوش کنید:


https://www.youtube.com/watch?v=7CrXhG4NyFY


عبدالکریمی گفته است جامعه ایران در پاره است: بخشی تجدد خواه یعنی می خواهد پیشرفت کند و بخشی سنت گرا است: یعنی می خواهد در همان زمان عهد عتیق زندگی کند. تا این دو پارگی حل نشود، جامعه به آرامش نمی رسد. 


البته آقای عبدالکریمی  نمی داند یا نمی دانسته است که :


حکومت جمهوی اسلامی به خوبی می داند که مردم حاضر به عقب گرد و  زندگی در ۱۴۰۰ سال پیش نیستند،  بنابراین این دوگانگی وقتی حل می شود که جمهوری اسلامی از بین برود! 

به همین دلیل صاحب چنین تحلیلی نمی تواند در ساختار جمهوری اسلامی جایی داشته باشد مگر به عنوان یک نوکر حقوق بگیر که دست از این نوع تحلیل ها بردارد و به غرغره کردن نظرات فلسفی بپردازد که هیچ ربطی به جمهوری اسلامی پیدا نکند و هیچ گونه چشم اندازی برای شنونده و خواننده اش از آینده جمهوری اسلامی ایجاد نکند.


این ناصحان کنشگران مرزی را دکتر فراستخواه به خوبی تشریح کرده است:


با جامعه تردد می‌کنم، میان جامعه و سیستم رسمی در تردد هستم. گاهی مشکلات اجتماعی را می‌فهمم. اما مبه تدریج، چسبندگی پیدا می‌کنم و به نوعی درون سیستم ادغام می‌شوم. در نتیجه ساخت قدرت، ساخت ثروت و گاهی رانت‌ها و مطامع به حدی است که من را به خود می‌چسابند. در نتیجه تحرک من را کلاً شاید از من می‌گیرد.


همان ماخذ بالا.


با توجه به توضیح آقای دکتر فراستخواه و داستانی که پیش آمده چگونه می شود به این کنشگران مرزی - دست کم -  نابینا و نا شنوا امیدوار بود ؟    



هیچ نظری موجود نیست:

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();