زیان شعار « مرگ بر امپریالیسم »!
الف - شعار « مرگ بر امپریالیسم »اولین زیان خود را در سال ۱۳۳۲ نشان داد.
درجریان کودتای سال ۱۳۳۲ بر علیه دولت دکتر محمد مصدق چند عامل داخلی بهم پیوستند:
۱- آزاد منشی دکتر مصدق که او ایران و ایرانی را در نظر داشت و نه نوع مذهب یا عقیده و ایده ئولژی را. نمونه اش را اینجا می توانید بخوانید:
۲- آزاد منشی مصدق باعث شد که نیروهای مذهبی همدست نقشه های انگلیس و امریکا برای کودتا شوند. آنقدر این مطالب زیر و رو شده که نیازی به ارائه اسناد تاریخی نیست،
۳ - نیروهای چپ که ان زمان فقط شامل حزب توده بود. خلیل ملکی که خود زمانی عضوحزب توده بود، به دلیل مواضع اشتباه این حزب که می خواست دولت دکتر مصدق را به دامان شوروی بیاندازد - دنیا دو قطبی بود- از این حزب جدا، و شد یکی از یاران دکتر مصدق، در مورد نقش این حزب در جریان کودتای ۲۸ مرداد می نویسد :
ملکی در جــزوه ۲۵۸ صفحه ای خود درباره ۲۸ مرداد،
معتقد است که حزب توده در جریان کودتای ۲۸ مرداد نه غافلگیر شــد و نه برآورد نادرســتی از توان دولت در مواجهه با کودتا داشت، بلکه اتفاقا با تحلیلی دقیق و »آگاهانه«، در جایگاه »توده روسی« ابزار »توده انگلیسی« شد و برای سقوط دولت ملی مصدق »زمینه چینی« کرد تا مبادا تجربه یک مبارزه ضداســتعماری مســتقل و ملی، فــارغ از دوقطبی سوسیالیسم و امپریالیسم به نتیجه مطلوب برسد و
در نتیجه، دِر سیاست حزب توده تخته شود.
حزب توده در آن زمان بزرگترین تشکل سیاسی بود که بدون همکاری آن، امکان کودتای ۲۸ مرداد به صفر نزدیک می شد.
در گیرودار اختلاف دولت و انگلیس، بانک جهانی پیشنهاد کرده بود که بین ایران و انگلیس میانجیگری کند که به نوشته خلیل ملکی زیانی برای ایران نداشت، اما حزب توده بشدت با پیشنهاد بانک جهانی مخالف بود و مصدق را عامل امریکا خواند! فشار همه جانبه حزب توده بر مصدق و یارانش در انان ترسی ایجاد کرده بود که به نوشته همایون کاتوزیان :
« این گونه سخنان برخی از اطرافیان مصدق را چنان ترسانده بود که فکر میکردند اگر پیشنهاد بانک را بپذیرند، مردم ایشان را به فروش مملکت متهم خواهند کرد…
« پیامد رد پیشنهاد بانک جهانی، تحریم نفت ایران و ریاضت تحمیلی اقتصاد بدون نفت بود. یک سال و نیم بعد که مصدق مجلس هفدهم را با رفراندوم منحل کرد، یکی از دلایلش این بود که میترسید مجلس باخبر شود که او برای مقابله با تحریم محرمانه دست به انتشار اسکناس زده است. و انحلال مجلس زمینه را برای کودتای ۱۳۳۲ آماده کرد. »
و طبق قانون اساسی، در نبود مجلس ، شاه می توانست نخست وزیر تازه ای برگزیند!
فشار حزب توده برای جلوگیری پذیرش بانک جهانی توسط مصدق، و درنهایت اجبار مصدق برای انحلال مجلس، دست شاه را باز گذاشت تا با یک امضاء روی یک برگه سفید جای نخست وزیر را خالی بگذارد و سپهبد زاهدی جایش را پر کرد!!
جالب این است که :
« وقتی بانک و رئیس هیات اعزامی از حسیبی پرسید چه طرح بدیلی برای رد پیشنهاد بانک دارد، حسینی به او گفت: !!!!
مردی روحانی در خواب به او گفته که سرانجام پیروز خواهند شد »!!!!
کتاب «خلیل ملکی، سیمای انسانی سوسیالیسم ایرانی » همایون کاتوزیان
و این مرد روحانی کسی نبود جز روحانیت که در کودتای ۲۸ مرداد نقش موثری بازی کرد!!
و تاریخ نشان داد که نباید فریب شعارهای رایج را خورد:
حزب توده که خود را منادی پیشروترین اندیشه انقلابی جهان می دانست به گونه ای عمل کرد که در کنار روحانیت - به عنوان ارتجاعی ترین بخش جامعه ایران - برای سرنگونی یک حکومت ملی قرار گرفت. این داستان، در حمایت حزب توده از سیاست های جمهوری اسلامی نیز نمایان شد :
حزب توده اولین جریان چپ بود که همگان را تشویق کرد تا در رفراندم برقراری « جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه بیشتر» شرکت کنند!
دنباله این حزب سیاسی وابسته به شوروی سابق و روسیه امروز همچنان تحت عنوان « مرگ بر امپریالیسم » همه ی سیاست های ضد ملی جمهوری اسلامی را تایید می کند و بخشی از آن، حکومت عقب مانده و عهد ۱۴۰۰ پیش اسلامی را در کنار پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری و صنعتی جهان قرار داده و از آن به عنوان حاکمیت « نئو لیبرالیسم » نام می برند!!
حکومتی که با همه توانش کوشیده است از هر گونه رشد لیبرالیسم و دموکراسی جلوگیری کند را در کنار کشورهایی مانند امریکا، فرانسه، آلمان …. قرار داده تا واقعیت عقب مانده و کهنه گرایی آن را بپوشانند.
جمهوری اسلامی نیز که از واقعیت شعارهای آنان بخوبی آگاه است به آنها اجازه می دهد در دانشگاه تهران پرچم ضد لیبرالی خود را بلند کنند تا این هم راهی باشد تا هر گونه حرکت مردمی را برای رسیدن به دموکراسی به انحراف بکشاند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر