تحریم انتخابات با چه هدفی؟
۱- برگزاری رفراندم جمهوری اسلامی آری یا نه؟
۲- لغو نظارت استصوابی و آزادی احزاب؟
ا- تحریم انتخابات با درخواست « رفراندم جمهوری اسلامی یا نه ؟ »
فرض را بر این می گذاریم که حاکمیت موجود بالاخره تن به این راه می دهد! و دومین فرضمان هم این است که نتیجه ی رفراندم « جمهوری اسلامی نه » می شود. با چنین نتیجه ای :
حاکمیت موجود مشروعیت قانونی اش را از دست می دهد، هم از نظر داخلی و هم از نظر بین المللی. وقتی مشروعیتش را از دست داد، از صحنه عمل و تصمیم گیری خارج می شود.
در این صورت چه کسانی، چه سازمانی، چه حزبی ، چه گروهی مسئولیت مملکت را دارند؟ دست کم تا پیدا شدن حکومت بعدی اوضاع از این هم بهم ریخته تر می شود و نابسامان تر. به گونه ای که هر کسی در هر گوشه ای ساز خودش را می زن و علم وکتل خودش را علم می کند. ما بطور تاریخی یکبار این حالت را تجربه ای کرده ایم: پایان حاکمیت قاجار تا روی کار آمدن حکومت پهلوی!
همانطور که می دانیم همه با قدرت گرفتن رضا خان موافق بودند:
۱ - انگلیس ها بخاطر ایجاد یک حکومت ضد بلشویکی در کنار کشور شوروی تازه جان یافته، و سرکوب گروه های سوسیالیستی که طرفدار آن بودند
۲- وطن پرستان داخلی که از نا امنی گسترده بجان آمده بودند.
۳- حتا روحانیون هم حکومت او را تایید کردند و حکومت او را با حکومت پیامبر یکی دانستند :
آقایان ابوالحسن موسوی اصفهانی و محمد حسین نایینی چنین فتوا دادند:
- بر کافه ی مسلمین مخفی نماند که هر کس بر علیه حکومت ایرانی قیام نماید مثل کسی می ماند که در روز بدر و حنین برعلیه پیغمبر خدا قیام نموده باشند و منزله ای او به منزله ی کسانی است که خداوند تبارک و تعالی در کتاب مجید در باره انها فرموده است ( می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدای متعال نور خود را به کمال می رساند هرچند مشرکین مخالف باشند ) و جزای مشرک در دنیا قتل است و در قیامت عذاب. بنابراین لازم است به آنها ابلاغ شود که بر حوزه ی محمدی که ناشر علم رایت اسلامی است تعرض ننمایند و هرکس که بر خلاف این امر رفتار نماید از جمله ی کفاری که محو و اضمحلال این دین مبین را خواهان باشند خواهد بود و بر طبق احکام ودلایل قرآنی تکفیر آنها واجب می گردد »
کتاب تشیع و مشروطیت صفحه ۱۹۳ - حائری
در چنین بلبشویی از کجا معلوم که یکی رضاخان دیگری پیدا نشود! و تکرار تاریخ گذشته!
بنابراین طرح رفراندم بدون یک نیروی آماده و جایگزین فقط راه را برای کسانی از درون حکومت باز می کند که می توانند با قدرت سرنیزه حاکمیت را با نام دیگری بدست گیرند.
جمهوری اسلامی خوشحال است که هنوز چنین نیرویی نیست، اما سرداران سپاه بدشان نمی آید که چنین نقشی را بازی کنند مانند سردار سلیمانی که ظاهرن از موقعیت بهتری در درون نیروهای مسلح برخوردار است تا اوضاع بلبشو شود، و یا حتا درون ارتش ممکن است این مسائل در جریان باشد.
۲ - تحریم برای درخواست « لغو نظارت استصوابی و آزادی احزاب »
ظاهرن این راه طولانی تراست برای آنهایی که می خواهند یک شبه همه چیز روبراه شود!
اگر تحریم گسترده انتخابات صورت بگیرد و حاکمیت ناچار شود که به این خواسته تن دهد :
الف - همه ی احزاب می توانند برنامه ها و هدف هایشان را به مردم بگویند. امروز خوشبختانه امکان مطرح کردن ایده ها از طریق شبکه های اجتماعی امری است هر روز راحت تر.
ب - مردم می توانند به نامزدهای احزابی رای بدهند که هدف ها و برنامه هایشان به خواسته عمومی نزدیک تر است.
پ - وقتی دو سوم نمایندگان چنین مجلسی طرح رفراندم « جمهوری اسلامی آری یا نه ؟ » را مطرح کنند، اگر جواب « نه » باشد، می توانند طرح مجلس موسسان را تصویب کنند.
ت - مجلس موسسانی که اعضای آن بر اساس انتخاب مردم تشکیل شده باشد، می دانند که چه حاکمیتی مورد علاقه مردم است،
ث - قانون اساسی تازه ای که این مجلس می نویسد، می تواند بدون آشفتگی بسیار جایگزین قانون اساسی فعلی شود و بر اساس آن ساخنارهای حاکمیت تازه تشکیل شود.
شاید به نظر عده ای طرح این مسائل در زمانه حاضر یک نوع خیال بافی باشد، اما واقعیت این است که جامعه ی ایران به این سو حرکت می کند، چه جمهوری اسلامی بخواهد یا نخواهد. بنابراین نه تنها طرح این مسائل خیال بافی نیست، بلکه ضرورت است تا بدانیم باید چکار کنیم.
ممکن است راه های دیگری هم برای تغییر حاکمیت بر اساس خواست مردم پیدا شود، اما در حال حاضر این دو طرح - بویژه رفراندم - در اعتراضات خیابانی شنیده شد.
فکر نکردن به این مسائل که چه می خواهیم، و چگونه باید به آن برسیم ، تکرار تاریخ را در پی دارد.
شاید عده ای فکرکنند اگر تحریم گسترده هم کار نکرد و حاکمیت با همین ۳۰٪ هم بکار خودش ادامه داد چه پیش می آید؟
. فعلن تا تحریم گسترده فرصت هست. آن موقع مردم می دانند که چه کنند.
———————————————————————————
این نوشتار پیش از ۲۲ بهمن و سخنرانی آقای روحانی آماده شده بود که به علت گرفتاری منتشر نشد و چه خوب هم که منتشر نشد. زیرا اکنون آقای روحانی پیشنهاد رفراندم کرده است.
رفراندم برای چی؟ رفراندمی که درآن آزادی احزاب غیر ولایت فقیهی وجود ندارد، به چه درد می خورد ؟ آن هم زیر نظر شورای نگهبانی ولایت مطلقه فقیه ؟
این نوع رفراندم دقیقن همان رفراندمی است که در بالا توضیح داده شده است. رفراندم وقتی درست است:
نظارت استصوابی نباشد
آزادی تمام احزاب تضمین شده باشد.
تبلیغات آنان برای نظراتشان آزاد باشد،
انجام رفراندم زیر نظرمنتخبین واقعی مردم که از تمام احزاب تشکیل شده باشد،
فقط در این شرایط است که رفراندم می تواند مفید باشد. زیرا مردم می فهمند که به چه نوع حکومتی آری بگویند!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر