مبارزه بر علیه یک حاکمیت هرگز به نتیجه نمی رسد مگر با یک اندیشه نو و یک رهبری!
پیشتر در این مورد نمونه های تاریخی -ایرانی آن آورده شده است ( ۱ )
انتخابات ریاست جمهوری اسلامی نشان داد که بیشتر مردم از این حکومت روی گردان شده اند و حدود ۶۰٪ طبق آمار رسمی حکومت در رای گیری شرکت نکردند!
تحریم فعال انتخابات، نوید بخش آینده است. آما این آینده چه می تواند باشد؟
پاسخ به این پرسش همان یافتن اندیشه نو است که آهنگ جامعه ایران را می نوازد!
تحریم انتخابات توسط بیشتر مردم اخطاری به حاکمیت بود که:
اگر زندگی بر همین روال باشد، در آینده با مبارزه گسترده تری روبرو می شود! اما:
یک اندیشه برای رهایی از این حکومت نبود!
دلیلش ساده است؛ رئیس جمهور توسط یک اقلیت انتخاب شد و بزودی کار را از دولت پیشین تحویل می گیرد.
پایه این تحریم گسترده چیزی نبود جز وضعیت معیشتی روز بروز خرابتر!
مردم هنوز چنین همگامی گسترده ای را برای هیچ یک از هدف های زیر انجام نداده اند:
جامعه ای :
آزاد در ایده ئولژی ( مذهب و دین )
آزاد برای گفتن نظرها در هر مورد
آزاد از تبعیض بین زن و مرد
آزاد از اعتقاد چشم بسته ( تقلید ) به یک رهبر یا یک گروه
آزاد از فشار بر اقلیت ها
همه ی این هدف ها زیر نام « دموکراسی » گرد می آیند.
پس آنهایی که فکر می کنند با یک تحریم - به دلیل معیشتی - این حکومت رفتنی است، در واقع یا خودشان را گول می زنند یا مردم را و :
حکومت هم از گول زدن مردم و ناامید کردنشان بسیار خوشحال می شود که مردم متقاعد شوند با این کارها این حکومت رفتنی نیست!
ارتقاء اندیشه مبارزه بر اساس معیشت، به هدف های بالا ، به رهبری نیازمند است. این رهبری از کجا می آید؟
در حال حاضر هیچ سازمان سیاسی برای مردم مرجع مردم نیست اگر چه بسیاری از مردم سخنان رهبران این سازمان های سیاسی را گوش می کنند اما فقط گوش می کنند! و بیشتر برای خبر!
اگر هم از درون جامعه ای گروهی با خواسته های بالا پیدا شود، حکومت به سرعت سرکوبشان می کند. پس در عمل انتظار یافتن یک رهبری مشخص در درون جامعه ی ایران مانند انتظار برای آمدن امام زمان است!! گروه ۱۴ نفر یادمان هست که بیشترشان اکنون در زندانند و کسی هم سراغشان نمی رود.
از طرفی حکومت متوجه است که این رهبران را بیابد و پیش از آن که آنان تاثیر گذار باشند، از صحنه روزگار حذفشان کند. نمونه آن گرانی ناگهانی بنزین در سال ۱۳۹۸ بود که شورش بزرگ بیش از صد شهر را به همراه داشت و کشتار و دستگیری بسیاری را ببار آورد. در این مورد نوشته بنام « چمن زنی » آن موقع منتشرشد ( ۲ )
البته تعداد کشته ها بیش از ۱۵۰۰ نفر بود.آمار مرگ و میر آبان ماه ۹۸ نشان می دهد که کشته ها حدود چهارهزار نفر می شوند: ( ۳ )
پس این رهبری از کجا باید شکل بگیرد؟
این رهبری، فردی، گروهی ،حزبی و سازمانی نیست. این رهبری، اندیشه ای است که در جامعه گسترش یابد.وقتی اندیشه ای گسترش یابد، مبارزات مردم را زیر پوشش می گیرد.
هنگامی که مردم بر اساس یک اندیشه نو، زندگی کنند، هیچ حکومتی نمی تواند این اندیشه را نابود کند. ممکن است بعضی افراد را بجرم دگر اندیشی دستگیر نماید مانند انچه تا بحال انجام داده ، اما نمی تواند حرکت کل جامعه را متوقف کند و جامعه را دستگیر نماید.
در این مورد، موضوع « رهبری افقی » در سال ۹۷ منتشر شده است ( ۴ )
در رهبری افقی هیچ شخص یا سازمانی در راس نیست، اما همگامی بیشتر مردم را باعث می شود مانند تحریم انتخابات امسال! زیرا همه مردم در گسترش آن سهم دارند! همانطور که دیدیم :
اگر چه همه ی سازمان ها و احزابی مخالف جمهوری اسلامی از آن پشتیبانی کردند، اما هیچ کدام نتوانستند مدعی شوند که ان را رهبری کرده اند.
این رهبری افقی اگر چه ممکن است دیر به نتیجه برسد و آنهایی را که عجله دارند، دلسرد کند، اما راه مطمئنی است که مردم ایران برای برپایی یک حکومت دلخواه می پیمایند. زیرا:
تنها رهبرشان اندیشه است ، اندیشه ای که در پی:
جامعه ای :
آزاد در ایده ئولژی ( مذهب و دین )
آزاد برای گفتن نظرها در هر مورد
آزاد از تبعیض بین زن و مرد
آزاد از اعتقاد چشم بسته ( تقلید ) به یک رهبر یا یک گروه
آزاد از فشار بر اقلیت ها است:
همه ی این هدف ها زیر نام « دموکراسی » گرد می آیند.
( ۱ ) http://hazer11.blogfa.com/1397/02
( ۲ ) http://hazer11.blogfa.com/post/172
( ۳ ) https://t.me/gozaresh1395/9717
( ۴ ) http://hazer11.blogfa.com/post/108
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر