نکات چشم گیر روزنامه کیهان شماره ۱۰۶۱۴
۳۱دیماه ۱۳۵۷
https://t.me/gozaresh1395/8848
۱ - داستان توطئه از روز اول - پیش از آن که خمینی به ایران بیاید - توسط او پایه گذاری شد و همچنان یکی از محورهای اصلی سیاست جمهوری اسلامی را تشکیل می دهد. جانشین خلف خمینی نیز آن را ادامه می دهد حتا با بازی کردن جان مردم!
توهم توطئه در محدوده کمونیست ها نماند، بلکه شامل همه کسانی شد که عملکرد جمهوری اسلامی را در زمینه های مختلف بررسی و نقد می کردند و همچنان ادامه دارد!
۲- من باید بگویم، تو نباید بگویی!
داستانی است که از پشت توهم توطئه سرک کشید و همچنان ادامه دارد!
۳ - « راه پیمایی اربعین یک وظیفه شرعی و ملی است »
الف - وظیفه ملی شامل همه کسانی می شود که در درون ایران زندگی می کنند و برای موضوعی معین اتفاق نظر دارند.
ب - پیوند زدن وظیفه شرعی و ملی، گام اول برای نادیده گرفتن گروه هایی از ایرانیان بود که شیعه نبودند، مسلمان نبودند، و اعتقادی به چنین مراسمی نداشتند! این خطای بزرگی بود همچنان نادیده گرفته می شود.
پ۰ شرکت در مراسم اربعین یک وظیفه دینی حتا برای شیعیان نیست. وظایف دینی به کارهایی گفته می شود که دستور روشن قرآن باشد نه حتا روایات یا فتواهای مجتهدیان. این دروغ بزرگ توسط مداحان، روضه خوان ها و تغزیه داران به خورد مردم داده شده است.
ج - اعلام شرکت یک سازمان سیاسی - جبهه ملی - در راه پیمایی اربعین، یک نادانی از تفاوت یک وظیفه ملی و کار مذهبی بوده است. که بعدا گریبانشان را گرفت و همه شان سرکوب شدند و بعضی هم چاقو چاقو - فروهر ها - شدند!
۴- « ما خواهان دموکراسی و آزادی عقیده هستیم »
نامه ای گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران به آیت الله طالقانی است.
چنین نامه ای با توجه به دیگر عناوین این روزنامه در آن روز نشان می دهد که گروه های مبارز از اینده ترسناک بودند. زیرا در آن روز هنوز آقای خمینی در پاریس بود و جمهوری اسلامی برقرار نشده بود.
این نامه را کنار حرف آقای خمینی بگذارید تا گفته بود کمونیست ها آزادند اگر توطئه نکنند.
در واقع نیروهایی که بر علیه دیکتاتوری پهلوی مبارزه کرده بودند، به خوبی بوی استبداد دینی را حس می کردند که چنین نامه ای به آقای طالقانی نوشه بودند.
۵- جنبش ملی اسلامی به ارتش احترام می گذارد.! این گفته دکتر سنجابی یکی از رهبران جبهه ملی است.
او جنبش آخوندی را با اسلامی یکی گرفته بود و هنوز هم یکی گرفته می شود. اسلام از ۱۲۰۰ سال پیش در این کشور جا خوش کرده است و ربطی به جنبش سال ۵۷ نداشت. البته یک رهبر مذهبی رهبری جنبش بر علیه خاندان پهلوی بدست گرفته بود.
او بخوبی می دانست اگر تفاوت بین جنبش آخوندی و مذهبی بر ملا شود، کسی به دنبال آخوند نمی رود. به همین دلیل گفت : اسلام بدون روحانیت معنی ندارد!
البته هر دینی بدون آخوندهایش، وجود خارجی نخواهد داشت. اما آنچه در سال ۵۷ پیش آمد، برای برقراری یک دین نبود، بلکه یک جنبش ضد دیکتاتوری خاندان پهلوی بود که رهبریش بدست خمینی افتاد.
این درهم شدن جنبش ضد دیکتاتوری با رهبری یک روحانی، باعث این همه جنایت پس از استقرار روحانیت در راس حکومت شده است.
۶- ایران خود را با اسرائیل در جنگ می داند!
هنوز خمینی به ایران نیامده بود، و جمهوری اسلامی استقرار نیافته بود، خمینی سیاست خارجی حکوم روحانیت را تعیین می کند!! نتیجه این جنگ تا حالا به نفع اسرائیل بوده است. روابطش با تمام کشورهای عربی بهبود یافته و تا مرزهای آبی جمهوری اسلامی پیش آمده است. در شمال نیز در کشورهای آذربایجان و ارمنستان جاپاهای محکمی یافته است.
هیچ سازمان و حزب سیاسی درآن روزها به این موضع گیری ها که تمام ثروت مردم ایران را بلعیده است و به کام لبنانی های، سوری ها، عراقی ها ریخته است،اعتراض نکرد.
سکوت سازمان ها و احزاب سیاسی، دست خمینی را برای چنین گفتارهایی باز گذاشت و امروز همچنان زیان های چنین سیاست هایی را باید تحمل کنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر