یاد جانان ( 9- 12 )

9 - رسول بداغی

رسول بداغی، معلم، فعال حقوق بشر

رسول بداغی در تاریخ یازدهم شهریورماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. وی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین است. در تاریخ ۶ اردیبهشت ماه رسول بداغی به علت عدم حضور وکیلش در دادگاه شرکت نکرد. در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۸۹ گزارش شد رسول بداغی به زندان دیگری منتقل شده است.

رسول بداغی در تاریخ ۷ خرداد ماه توسط دو تن از مسئولان زندان رجایی شهر در حالی که با دست های بسته به میله بسته شده بود، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت . علت این اقدام مسئولان زندان اعتراض بداغی، به وضعیت نا مناسب زندان رجایی شهر و مشکلات ایجاد شده برای وی بوده است.

رسول بداغی در پی ضرب و شتم از سوی مسئولان زندان، روز یکشنبه از بند ۶ زندان رجایی شهر خارج و به نقطه نامعلومی منتقل شد.

در تاریخ نهم خرداد ماه گزارش شد رسول بداغی در پی ضرب و شتم از سوی مسئولان زندان، روز یکشنبه از بند ۶ زندان رجایی شهر خارج و به نقطه نامعلومی منتقل شد. به گزارش فعالین حقوق بشر و دموکراسی، تهدید و ارعاب زندانیان حاکی از آن است که ضرب و جرح معلم زندانی با طراحی بازجویان وزارت اطلاعات صورت گرفته است و توسط مسئولین زندان به اجرا گذاشته شده است.

در تاریخ ۲۶ خرداد ماه رسول بداغی به همراه عیسی سحرخیز و داوود سلیمانی به زندان رجایی‏شهر منتقل شد. نخستین جلسه محاکمه‌ی رسول بداغی در تاریخ ۱۳ تیرماه برگزار خواهد شد. وی از سوی دادستانی تهران به اقدام علیه امنیت ملی متهم شده است. در تاریخ ۱۳ تیرماه رسول بداغی طی ملاقات با دادستان تهران، مسایل و خواسته‌های خود را به‌طور مستقیم با وی در میان گذاشت.

در تاریخ ۱۳ تیرماه جلسه‌ی دادگاه رسول بداغی برگزار شد. وکیل بداغی اظهار امیدواری کرد که با توجه به سبک بودن اتهامات وارده، شاهد آزادی موقت موکلش تا زمان صدور رای قطعی از سوی دادگاه باشد.

در تاریخ ۱۳ مرداد ماه ۱۳۸۹ گزارش شد که شعبه‌ی پانزدهم دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، رسول بداغی، عضو هیات مدیره‌ی کانون صنفی معلمان ایران را به ۶ سال زندان و ۵ سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم کرده است.

در تاریخ ۱۵ شهریور گزارش شد، رسول بداغی در زندان رجایی شهر از سوی مامورین زندان تحت فشار بوده و بارها تهدید به شکنجه فیزیکی شده است. ۲۰ دی رسول بداغی به ۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت ازفعالیت های اجتماعی محکوم شد.

http://www.rahana.org/prisoners/?p=1988

10- محمد رضا رزاقی، وکیل دادگستری

در تاریخ ۲۱ شهریور گزارش شد، محمد رضا رزاقی، وکیل پایه یک دادگستری و عضو کمیته حقوقی ستاد مرکزی انتخاباتی مهندس میر حسین موسوی، جهت اجرای حکم یک سال حبس، به اجرای احکام دادسرای انقلاب اسلامی (مستقر در زندان اوین)، فراخوانده شد و به بند ۳۵۰ منتقل شد.

http://www.rahana.org/prisoners/?p=9532

11- علی عباسی، فعال ترک

علی عباسی در مهرماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. وی به اتهام بر هم زدن امنیت ملی به ۱ سال زندان محکوم شده است. در تاریخ ۲۶ اسفند ماه وی به خاطر نادیده گرفتن حقوق‌اش دست به اعتصاب غذا زد.

ttp://www.rahana.org/prisoners/?p=2731

12 - فردین مرادی، فعال کرد

فردین مرادی در سال ۱۳۸۶ بازداشت شد. وی به اتهام همکاری با احزاب کردی محاکمه و به ۳ سال زندان محکوم شد.

مردای در حالی که حدود ۲ سال از ایام محکومیتش را سپری کرده بود در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۸ به زندان همدان تبعید شد. مرادی چندی پیش از زندان سنندج به زندان خرم آباد تبعید شده بود که مسئولین قضایی این شهر از تحویل گرفتن نامبرده خودداری و ایشان را به سنندج فرستاده بودند.

http://www.rahana.org/prisoners/?p=1959

-------------------------------------------------------

یاد جانان ( 5 – 8 )

http://hafezehtarikhi.blogspot.com/2011/01/5-8.htm

الزایمر 2

به یاد شادروان مهندس مهدی بازرگان

سی دیماه سالگرد درگذشت شادروان مهندس بازرگان بود. برای آشنایی بیشتر با ایشان به اینجا مراجعه کنید:

http://www.bazargan.com/

در نوشته " آلزایمر آقای کروبی "، ضمن آوردن نمونه های از برخوردهای ده ساله ی اول انقلاب اسلامی، یادی هم از برخورد با نهضت آزادی شد. در اینجا سخنان آیت اله خمینی است در باره ی دولت موقت :

http://www.youtube.com/watch?v=BEXdUz-CUWk&playnext=1&list=PL96C11295D516B848&index=69

و در فیلم زیر هم اندکی از سخنان مهندس بازرگان است و بعد هم نمونه ای از تاثیر سخنرانی فوق در برخورد با شادروان مهندس بازرگان در مجلس شورای اسلامی .

http://www.youtube.com/watch?v=4jdzd3wKhL4&feature=related

الزایمر آقای کروبی

آقای کروبی مصاحبه ی تازه ای دارد با روزنامه اینترنتی اعتماد ملی که کاملش اینجا است:

http://sahamnews.org/?p=14926

و چکیده اش در این دو پاراگراف :

" مهدي كروبي در ادامه توضيح سير تاريخي اين 20 سال از تغييرات خاص در قانون اساسي نام برد و افزود: در اثناء بازنگری قانون اساسی به اختیارات رهبری اضافه شد و همچنین مسئول اجرایی نیز تغییر کرد و همه چیز در اختیار این دو بزرگوار بود. آیت الله خامنه ای در بسياري بخش ها و آقای هاشمی کابینه نسبتاً جدیدی را تشکیل داد و یک بخشی از نیروها را کنار گذاشت. پس از 8 سال دولت سازندگی به مدیریت آقای هاشمی با توجه به جایگاه خاص ایشان رهبری در انتخابات 76رياست جمهوري، در کنار صندوق رأی فرمود کسی برای من هاشمی نمی شود” . ” سال 76 دولت اصلاحات با تعداد آراء زیاد که آقای خامنه ای آن را حماسه خواندند شکل گرفت.” ” سال 84 دولت آقاي احمدي نژاد مستقر شد و رهبری نیز فرمود كه این دولت از نظر فکری به من نزدیکتر است. اما اينبار جریانی به روی کار آمد که با انحصارطلبی و تنگ نظری و اقتدارگرایی شروع کردند به حذف دیگران تا همه چیز در اختیار خودشان باشد”

در پايان اين مصاحبه مهدي كروبي با نتيجه گيري از بيان مسائل فوق افزود:عملكرد و مديريت 20ساله است كه كار كشور را به اينجا رسانده است. متاسفانه آقايان فكر كردند با امنيتي كردن جامعه و بستن روزنامه ها و زندان كردن دانشجويان و خبرنگاران و بازنشستگي اجباري اساتيد و زنداني نمودن فعالين سياسي مدني و حقوق بشر و وارد كردن نظاميان به انتخابات و فضاي سياسي كشور مي توانند مملكت را اداره كنند. "

می بینید برای آقای کروبی، انحصارطلبی در جمهوری اسلامی و نظامی – امنیتی شدن فضای کشور از 20 سال پیش یعنی سال 1368 شروع شده- از سال رهبری آقای خامنه ای -، و ده سال پیش از آن ( 1358 -1368 ) فضای کشور نه تنها نظامی – امنیتی نبوده است که اصلن انحصارگری هم در آن راه نداشته است.

یادآوری نمونه هایی انگشت شمار از آن ده سال اول برای آقای کروبی و مانند ایشان که آن سال ها را فراموش کرده اند یا اصلن به یاد نمی آورند، لازم است. این نمونه ها هرگز به روی جمهوری اسلامی اسلحه نکشیدند هر چند منتقد جدی عملکردش در همان سال ها بوده اند.

توماج، واحدی، جرجانی و مختوم دوشنبه 26 بهمن 1388 دزدیده شده، مخفیانه اعدام و اجسادشان در جاده بجنورد رها شدند. اینان فعالان شوراهای ترکمن صحرا بودند. آقای خلخالی در سال 60 به روزنامه ی کیهان گفته بود که اکثر مسئولان جمهوری اسلامی از این اعدام های مخفیانه با خبر بودند.

به گوشه راندن نهضت آزادی و سرکوب آن جزو انحصارگری ها نبوده است .

در سال 1360 سعید سلطانپور– نویسنده و عضو کانون نویسندگان – اعدام می شود. جهانگیر قلعه میاندواب را از وسط جمع می دزدند و در مخفیگاه با گلوله به چشم و دهانش می کشند.

اعدام های گسترده ی سال 60 که بسیاری از آنان فقط جرمشان خواندن روزنامه بود از جمله کشتن بچه 15 ساله توسط حاکم شرع وقت جناب خلخالی در کوچه.

برهم زدن بساط کتابفروشی های سازمان های مختلف سیاسی و زدن و بستن افرادی که در آنجا کار می کردند.

آقای کروبی حتمن یادش می آید که در آن سال ها نماینده مجلس بود، و رئیس بنیاد شهید.

انقلاب فرهنگی که انشااله یادتان می آید. بین سال های 59 – 63 به بهانه بیرون راندن دفاتر سازمان های سیاسی از دانشگاه شروع شد. سه سال دانشگاهها بسته شدند. سه سال عمر 180000 هزار دانشجوی آن زمان هدر رفت. چند صد استاد دانشگاه اخراج شدند، بلاجبار کوچ کردند و تعدادی از آنان جزو سرمایه های دانشگاه های کشورهای دیگر شدند. تعدادی زیادی دانشجو دستگیر و به مجازات آزادی بیان رسیدند. این هم بیانات امام راحل:

" «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاه‌های سراسر ایران به وجود آید. تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غرب‌اند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.»

روزنامه اطلاعات 6 فروردین 1359

این نه انحصارگری است و نه ایجاد جو نظامی – امنیتی!

قتل دکتر سامی در سال 1367 یادتان هست؟ این قتل شروع قتل های زنجیره ای آن سال است. بنا به ادعای آقای محتشمی پور وزیر کشور سه هفته بعد، قاتل – محمود جلیلیان – خود کشی کرد. وقتی پزشک قانونی جسد قاتل را معاینه کرد نظر داد که قاتل خودکشی نکرده، بلکه کشته شده و بعد حلق آویز شده است. یادتان هست که آن موقع شما رئیس مجلس بودید و آقای محتشمی پور هم وزیر کشور. آن موقع شما، آقای خوئینی ها، محمد خاتمی و آقای محتشمی پور سردمداران روحانیون مبارز بودید. این هم بخشی از اعلامیه محتاطانه نهضت آزادی:

«نهضت آزادی ایران به سهم خود و تا به حال شواهد و قرائنی دردست ندارد که دلالت بر دخالت و مسئولیت مستقیم دولت یا نهادها در این فاجعه نماید. ولی اولاً به طور غیرمستقیم حاکمیت و دستگاه را، اگر نگوئیم مقصر ولی مؤثر می‌شناسیم

قتل های زنجیره ای هم را که فراموش نکرده اید، مختاری، پوینده قتل فروهر و همسرش را هم. تعدادی هم که قرار بود با اتوبوس به دره سرازیر شوند یادتان نیست!!

از مخالفت آیت اله شریعتمداری با اصل 110 اختیارات ولایت فقیه یادتان نمی آید که چگونه وی و آیت اله حسن قمی در مشهد خانه نشین شدند و نزیدکانشان تحت نظر. و نیز از کناره گیری آیت اله طاهری اصفهانی یادتان نمی آید، نه؟

کشتارهای گروهی زندانیان سیاسی سال 67 که انشااله یادتان نرفته .

از نامه تان به آیت اله منتظری هم که شاید اندکی یادتان باشد. از بلاهایی که سر وی آوردید و سالش همین چند وقت پیش گذشت. آیا شما بر سر مزار ایشان رفتید که عذر بخواهید؟

آقای کروبی از جریان جزایری رشوه ده هم که خبر دارند. با سیصد میلیون چه کردید؟

از دست کم چهار میلیون ایران دربدر در گوشه و کنار دنیا امیدوارم خبر داشته باشید. بخش عظیم این گروه در همان ده سال اول از زادگاهشان فرار کردند؛ آن هم با پذیرفتن چه مخاطراتی.

اگر اینها انحصارگری و نظامی – امنیتی نبوده، پس آنها را چه می نامید؟ درست در همان ده سالی که شما جزو بالاترین مسئولین کشور بودید.

جناب آقای کروبی! این مطالب قطره ای از دریا است. شما می کوشید آنها را فراموش کنید و دیگران را هم به فراموشی بکشانید. شاید این بسیار اندک یادآوری ها، وجدان شرمنده ی شما را بیدار کند، مسئولیت های خود را بپذیرید و از مردم ایران بابت تمام ستمی که در این سی سال بر آنان رفته است، به عنوان یکی از مسئولین جمهوری اسلامی، عذر بخواهید، همانطوری که شادروان منتظری عذر خواست. مواظب باشید که دارید چوب دو سر طلا می شوید.

دیدم که جای نظرات را در سهام نیوز غیرفعال کرده اید تا چشمتان به چنین یادآوری هایی نیفتد و مغزتان فعال نشود. مهم نیست، دیگران می خوانند.

اگر مردم تونس پیروز شدند، رهبرانی نداشتند که بخواهند مردم را به سی سال قبل برگردانند، بخشی از تاریخ کارها یشان را پنهان نمایند، و هنگامی زبان به اعتراض بگشایند که شعله ی ستم به درگاه آنان رسیده باشد.



یا د جانان ( 5-8 )

5 - ناهید قدیری در تاریخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. در تاریخ ۱۶ فروردین ماه ۸۹ گزارش شد، وی برای اخذ تعهد کتبی در زندان تحت فشار است. ناهید قدیری در 23 فروردین موفق به 20 دقیقه ملاقات با خانواده خود شد.

در 26 خرداد ماه گزارش شد ناهید قدیری همچنان در انفرادی به سر می برد و از وضعیت جسمانی نامناسبی برخوردار است. مسئولین به خانواده ی او اعلام کرده اند که وی در حال گذراندن 5 سال حبس خود می باشد و اتهام وی را " تبلیغ " آیین بهایی ذکر کرده اند. این در حالیست که ناهید قدیری گفته است که این حکم، پرونده جدیدی است که برای او گشوده اند. در تاریخ هفتم تیرماه گزارش شد ناهید قدیری جهت اجرای حکم ۵ سال حبس خود به زندان منتقل شد.

در 7 مهرماه گزارش ش اعمال فشار و ایجاد محدودیت برای ناهید قدیری در زندان

در تاریخ 5 آبان گزارش شد اعمال فشار و تنبیهات غیر قانونی برای ناهید قدیری

http://www.rahana.org/prisoners/?p=3148

6 - هادی عابد با خدا در تاریخ ۱۷ آذرماه ۱۳۸۸ بازداشت شد. وی به اتهام همکاری با سازمان مخالف نظام به ۲ سال حبس محکوم شد و هم اینک در زندان رشت به سر می برد. ۱۵ دی گزارش شد در شرایطی که وضعیت جسمی هادی عابد با خدا در شرایط حاد قرار دارد مسئولان وی را از بیمارستان به زندان منتقل کرده اند.

http://www.rahana.org/prisoners/?p=3956

7 - منصور اسانلو، رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه، با محکومیت ۵ ساله در زندان رجایی‌شهر کرج است. علیرغم نیاز به درمان پزشکی وی از مرخصی استعلاجی محروم است. اسانلو در تاریخ ۲۱ بهمن ماه به سلول انفرادی زندان رجایی‌شهر منتقل شد. پس از اعتراض دیوید مک کرافت، دبیرکل فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل به دولت ایران، در تاریخ ۲۹ بهمن ماه منصور اسانلواز سلول انفرادی در زندان رجایی شهر به بند عمومی بازگردادنده شده است.

اسانلو در تاریخ ۲۵ اسفند ماه به بند ۵ که بند متادون نامیده می شود و زندانیان معتاد و مبتلا به هپاتیت و ایدز در آنجا نگهداری می شوند، منتقل شد. دلیل این اقدام از سوی مسئولان زندان رجایی شهر کرج اعلام نشده است.

در تاریخ ۲۴ فروردین ماه ۱۳۸۹ منصور اسانلو با پابند و دست بند به کمسیون پزشک قانونی در بیمارستانی درکرج منتقل شد.

منصور اسانلو از تاریخ ۹ خرداد ماه با اتهامی جدید تحت عنوان «ارتباط با گروه های معاند نظام» تحت بازجویی در سلول انفرادی سپاه قرار دارد. به گفته همسر وی آقای اسانلو هم اکنون از درد شدید پا، ساییدگی مهره کمر، بیماری قلبی و ناراحتی های چشم رنج می برد و نیاز به مداوای جدی در خارج از زندان دارد اما تا به حال با مرخصی او موافقت نشده و از دو سال پیش او همچنان در شرایطی نامطلوب در زندان به سر می برد.

در تاریخ ۳۱ خرداد ماه گزارش شد سازمان بین المللی کار در گزارش سالانه‏‏ی خود اعلام کرد که قوه قضاییه ایران با عفو منصور اسانلو موافقت کرده است. در تاربخ نهم تیرماه پس از حضورآقای اسانلو در شعبه ۶ دادگاه کرج، سوال‌هایی از وی در مورد «ارتباط با گروه‌های معاند با نظام» پرسیده شد. پیش از این، اتهام وی اقدام علیه امنیت ملی بود که به واسطه آن به پنج سال زندان محکوم شده بود. در تاریخ ۱۳ تیرماه منصور اسانلو طی ملاقات با دادستان تهران، مسایل و خواسته‌های خود را به‌طور مستقیم با وی در میان گذاشت.

در تاریخ ۲۷ تیرماه ۸۹ گزارش شد منصور اسانلو بار دیگر به تبلیغ علیه نظام متهم شده است.

در تاریخ ۱۵ مرداد ماه ۱۳۸۸ گزارش شد که منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره سندیکای شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه در شعبه ۱ دادگاه انقلاب کرج مورد محاکمه قرار گرفته است.

منصور اسانلو در پی حضورش در شعبه ۱ دادگاه کرج و در غیاب وکیلش به یک سال حبس دیگر محکوم شد.

در تاریخ ۲۳ مهر گزارش شد، تهدید و احضار همسر و عروس منصور اسنلو به دادگاه انقلاب. منصور اسانلو ۱۸ دی پس از ۸ روز از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شد

http://www.rahana.org/prisoners/?p=206

8 - نادر بابایی فعال مدنی ملی گرا، فارغ‌التحصیل رشته دامپزشکی از دانشگاه تهران و از جانبازان جنگ ایران و عراق بوده و مصدوم شیمیایی محسوب میشود. در رابطه با بازداشت فعالین اعتراضات خیابانی روز عاشورا بازداشت شده است.

در تاریخ ۱۳ خرداد ماه ۱۳۸۹ قرار بازداشت وی برای ۲ ماه دیگر تمدید شد. شرایط جسمی بابایی در روزهای اخیر با توجه به مصدومیت شیمیایی وی رو به وخامت نهاده است.

در تاریخ هفت مرداد ماه ۱۳۸۹ گزارش شد که بابایی به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده است.

• گزارش از بابایی در پی اعتصاب غذا

در تاریخ دهم مرداد ماه وی در پی اعتصاب غذا به بهداری زندان اوین منتقل شد.

در تاریخ ۱۹ مرداد گزارش شد بابایی پس از دو هفته به اعتصاب غذای خود پایان داده است.

بی اطلاعی کامل از وضعیت بابایی، دو روز پس از پایان اعتصاب غذای وی.

در تاریخ ۲۴ مرداد گزارش شد، بابایی تهدید به ادامه حبس در سلول انفرادی برای مدت ۲۰ روز دیگر شده است.

دو شنبه ۲۵ مرداد مسئولان زندان اوین از ملاقات بابایی با خانواده اش ممانعت کرده اند و وی همچنان در سلول های انفرادی بند ۲۴۰ محبوس است.

پس از ۲۲ روز انفرادی، ۲۶ مرداد نادر بابایی به بند عمومی ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد.

برخلاف وعده رئیس سازمان زتدان های استان تهران مبنی بر امکان ملاقات در تاریخ ۲۷ مرداد، خانواده بابایی موفق به ملاقات با وی نشدند.

http://www.rahana.org/prisoners/?p=5576

---------------------------------------------------------

یاد جانان ( 1- 4 )

 

http://hafezehtarikhi.blogspot.com/2011/01/1-4.html

آن سوی حاکمیت ولایت ( 3 )

اعتیاد در مدارس

سایت " انجمن حمایت از حقوق کودک " نوشته ای دارد با عنوان " تیغ اعتیاد روی گونه مدارس " در ابن جا:

http://www.irsprc.org/post/detail.aspx?mc=2&sc=1&pc=1&ctg=1&c=37

که فشرده اش این است :

" داستان اظهارنظرهاي اكثر وزاري آموزش و پرورش به ويژه حميدرضا حاجي‌بابايي درباره پاک بودن محیط مدارس و این‌که امکان معتاد شدن بچه‌ها در مدرسه وجود ندارد، به شكل عجيبي درگير تکذیب و سکوت شده است؛ در حالی که بیشتر کارشناسان متفق‌القول‌اند که سن اعتیاد در کشور پایین آمده و جوان‌ها و به‌ويژه دانش‌آموزان به خاطر سادگی و خوش‌باوری و صدالبته کنجکاوی، خیلی زودتر می‌توانند گرفتار معضلی به اسم اعتیاد شوند.

" اين در حالي است كه گزارش 2008 سازمان ملل می‌گوید که ایران بیشترین مصرف سرانه مواد مخدر در جهان را دارد. گزارش‌های دیگری وجود دارد که پایین‌ترین سن آغاز اعتیاد را نیز ویژه ایران می‌داند. نتایج یک تحقیق علمی در زمینه مبارزه با مواد مخدر نشان می‌دهد که مدارس راهنمایی و دبیرستان، یکی از محیط‌های اصلی برای شروع استفاده از مواد مخدر است. در حال حاضر آن‌طور که مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر اذعان دارند، رواج مواد مخدر در میان دانش‌آموزان مدارس به ویژه در حاشیه شهر، به وضعیت نگران‌کننده‌ای رسیده است و پاسخ به اين سوال كه وضعيت موجود در آينده به كجا مي‌رسد را بايد مسئولان آموزش و پرورش و شخص وزير پاسخ دهد. "

این هم مطلب مکمل :

عضو كميسيون آموزش مجلس اظهار داشت: بر اساس پژوهش‌ها ميزان رفتارهاي خطرناك مانند اعتياد و تنبيه در سطح مدارس افزايش پيدا كرده است، ريشه اين عوامل را نمي‌تواند تنها در نقش مدير، معلم و يا جامعه بررسي كرد بلكه بايد مجموعه اين عوامل را در نظر گرفت.

همچنين او به نقش اصلي فقر در بروز نابساماني‌هاي اجتماعي اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: در مدارس بايد آموزش‌هاي واقعي در رابطه با شناخت رفتارهاي ناهنجار به دانش‌آموزان داده شود . "

http://ilna.ir/newsText.aspx?ID=171824

فکر نمی کنم نیازی به توضیح واضحات باشد. و این هم مطالب مرتبط که در هفت – هشت ماه گذشته منتشر شده اند :

1 - رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی :

ده میلیون ایرانی به طور مستقیم با مواد مخدر در گیر هستند.

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=3&day=6&id=117036

2 – 64% افزایش کودکان کار در طول سه سال . اگر فیلتر شکن دارید اینجا:

http://hafezehtarikhi.blogspot.com/2010/09/2.html

و اگر ندارید، قسمت مهمی از مطلب در اینجا:

http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1091898

3 – نان آوران کوچک.

http://ilna.ir/newstext.aspx?ID=120546

حاکمیتی که بجای مغز و تخصص، مشت آهنین دارد، برایش به دار کشیدن و به گلوله بستن راحت تر است از فکر کردن در مورد این جریان. اما راحت تر بودن به معنی بهتر بودن هم هست؟ گسترش روزانه ی اعتیاد تا حد مدارس راهنمایی جواب روشن به این پرسش است.



یاد جانان ( 1- 4 )

به نظر می رسد که زندانیان سیاسی وعقیدتی در زندگی روزمره ما و مسائل آن گم می شوند. این وبلاگ در حد توان، هر هفته یک یا چند زندانی سیاسی و عقیدتی را معرفی می کند. تمام این اطلاعات بی کم وکاست از" دفتر پیگیری زندانیان سیاسی " اند. هرکس اطلاعات موثق بیشتری از این عزیزان دارد می تواند به این نشانی بفرستد.

hrhi@hrhi.org

و اگر برای این وبلاگ ایمیل و یا در قسمت نظرات اطلاعات خود را بنویسد، توسط این وبلاگ به نشانی بالا فرستاده می شوند. البته امکانات این وبلاگ برای اطلاعرسانی بسیار کم، و اگر دیگران هم – در صورت امکان - آستینی بالا بزنند بسیار مفیدتر است.

1 – محمد موسوی – فعال سیاسی

در سال ۱۳۷۹ به اتهام عضویت در گروههای مخالف نظام بازداشت و به حبس ابد محکوم شده است. بر اساس آخرین اخبار وی هم اینک در زندان ایلام نگهداری می شود.

‌ نیازمند اطلاعات بیشتر

http://www.rahana.org/prisoners/?p=1920

2 – نیما نحوی

در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته بازداشت شد. وی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ده ماه حبس تعزیری و یک سال محرومیت از تحصیل محکوم شد.

3 شهریور گزارش شد نیما نحو ی به علت عدم موافقت با عفو مشروط خود و شرایط بد زندان دست به اعتصاب غذا زده است .

6 شهریور نیما نحوی پس از حصول اطمینان از انتقال وی به زندان اوین به اعتصاب غذای خود پایان داد.

در 26 شهریور گزارش شد نیما نحوی از زندان متی کلای بابل به بند 350 اوین منتقل شده است .

http://www.rahana.org/prisoners/?p=3837

3 – فردین محمدی

به اتهام ارتباط با احزاب کردی به ۱۵ سال زندان محکوم شده است. وی هم اینک در زندان مرکزی سنندج نگهداری می‌شود. نیازمند اطلاعات بیشتر

http://www.rahana.org/prisoners/?p=2015

4 – آرش علایی

روز پنجم تیرماه ۱۳۸۷، مأموران امنیتی دادگاه انقلاب با ورود به منزل دکتر آرش علایی، وی را بازداشت کردند.

روز۱۰ دی‌ماه ۱۳۸۷، دادگاه رسیدگی به اتهامات آرش علایی با حضورمسعود شفیعی وکیل وی به صورت غیرعلنی تشکیل شد. علیرضا جمشیدی، سخنگوی قوه قضائیه در مورد پرونده برادران علایی گفت: «اتهامات این دو فرد اقدام علیه امنیت داخلی توسط همکاری با کشور آمریکا و فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضوگیری در گروه‌های علیه نظام بوده است. »

آرش علایی به اتهام ارتباط با بیگانه به ۶ سال زندان محکوم شد. وی هم اینک در اندرزگاه ۷ زندان اوین به سر می برد.

http://www.rahana.org/prisoners/?p=4044



بارک اله به این همت

به دنبال تجمع دراویش نعمت الهی، مرتضی محجوبی آزاد شد.

مرتضی محجوبی، یکی از مشایخ طریقت نعمت اللهی که یکشنبه شب در فولادشهر اصفهان دستگیر شده بود، بدنبال تجمع اعتراض آمیز دراویش در مقابل زندان مرکزی اصفهان، آزاد شد.

ماموران امنیتی ایران نیمه شب یکشنبه با هجوم به منزلی در فولادشهر اصفهان آقای محجوبی و چهار درویش دیگر را دستگیر کردند.

احمد مومن که خود یکی از دراویش نعمت اللهی است و از مقابل زندان مرکزی اصفهان با بی بی سی فارسی گفتگو کرده و خبر دستگیری آقای محجوبی را داده بود، چند ساعت بعد در گفتگوی دیگری خبر آزادی او را تایید کرد.

سایت مجذوبان نور، پایگاه خبری رسمی دراویش گنابادی نیز این خبر را منتشر کرده و نوشته آقای محجوبی و فرزندش پس از پنج ساعت بازداشت آزاد شده و به منزل یکی از دراویش اصفهان رفته اند.

گفته می شود سایر بازداشت شدگان هنوز آزاد نشده اند.

سه تن از دراویش دیگری که دستگیر شده اند عبارتند از: حمید باقری، مهدی پور صدام و وحید عباس زاده.

آقای محجوبی یکشنبه شب پس از برگزاری مراسمی مذهبی در فولادشهر برای استراحت به منزلی رفت، اما مدتی بعد با یورش ماموران امنیتی مواجه می شود.

آقای مومن به بی بی سی گفت که ساعت ۱۱ و ۵۰ دقیقه شب تلفنی از این حمله مطلع شد و هنگامیکه با عده ای دیگر به مقابل منزل رسیدند مشاهده کردند که آقای محجوبی و چند نفر دیگر با "دو پژوی شخصی و دو (بنز) الگانس نیروی انتظامی" به محل نامعلومی برده می شوند.

آقای مومن به بی بی سی گفت که در ابتدا گفته شد آقای محجوبی و سایرین به پاسگاه نیروهای انتظامی فولادشهر برده شدند، اما هنگامیکه دراویش به پاسگاه رفتند به آنها گفته شد که این افراد به زندان دستگرد اصفهان منتقل شده اند.

آقای مومن که از مقابل زندان صحبت می کرد افزود ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر در بیرون از زندان برای آزادی او تجمع کردند و دراویش از شهرهای دیگر نیز در راه هستند.

او گفت که آقای محجوبی هنگام دستگیری مورد ضرب و شتم مامورین قرار گرفته و حتی دیده شده که به او سیلی زده اند.

وی افزود که خود نیز شاهد بوده که آخرین همراه آقای محجوبی با صورتی خونین سوار ماشین نیروی انتظامی شده است.

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/01/110102_u03_daravish_mahjoubi_freed.shtml