۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

نابرابری های زن و مرد در قرآن



دیه و  قصاص  (  2 )

این نوشتار جدا از حقوق جنسیتی است  و فقط به زمان کاربرد تاریخی قصاص در آیه زیر توجه دارد.

سوره البقره ( 2 ) – آیه 178

یا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاء إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۸

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد در باره كشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر كس كه از جانب برادر [دينى]اش [يعنى ولى مقتول] چيزى [از حق قصاص] به او گذشت‏شود [بايد از گذشت ولى مقتول] به طور پسنديده پيروى كند و با [رعايت] احسان [خونبها را] به او بپردازد اين [حكم] تخفيف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر كس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناك است (۱۷۸)

قصاص یعنی تنبیه به مثل مجرم و البته بخشش ستایش شده است. وقتی آیه ی بالا را می خوانیم؛

 1 -  قرآن سه گروه را در جامعه ی عربستان آن زمان مشخص می کند ؛ " آزاد " ، " زن "  و " بنده "

ازاد - شامل مردانی می شود با حقوق برابر و برتر اجتماعی . هر جند ممکن است که همه شان در موقعیت برابر اجتماعی نباشند؛ یکی رئیس قبیله بوده و دیگری عضوی ساده.

زن – در موقعیت پائین تر اجتماعی قرار داشته یعنی دارای حقوق برابر با مردان نبوده است که در نوشته های پیشتر تعدادی از این  نابرابری ها توضیح داده شده اند. که فهرست آنان بطور خلاصه چنین اند.

-          زنان کشتزار مردانند
-          مردان بر زنان مسلط اند،
-          ارث زن نصف مرد است
-          شهادت دو زن برابر یک مرد است فقط در مورد معاملات . در موارد دیگر از جمله در مورد زنا  از شهادت زنان هیچ سخنی نرفته است.
-          در مورد قسم خوردن حرف مرد معتبرتراز زنش است
-          حجاب
اما بعضی برابری هایی هم با مردان دارند مانند حق مالکیت که در بخش برابری های زن و مرد مورد بررسی قرار می گیرند.

بنده ( برده ) ، کسی  است که مانند یک جانور – گاو و گوسفند – قابل خرید و فروش است و صاحب هیچ گونه حق اجتماعی نیست و حتا صاحب زندگی خودش هم نیست. صاحب بنده حتا می تواند او را بکشد.

 2 – این پرسش مطرح می شود چرا آیه مزبور بطور ساده نگفته است که گناهکار را مجازات به مثل کنید و گفته است " آزاد در برابر ا آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن " ؟

اگر بخواهیم امروز این دستور را اجرا کنیم این طور می شود که اگر کسی زنی از خانواده نگارنده را کشت، باید یکی از زنان خانوداه اش بکشم! نه قاتل را. اگر زنی، مردی را کشت باید یکی از مردان خانواده اش را بکشیم!  نه قاتل را! چنین قصاص هایی به نظر مسخره می آیند. اما به یک نمونه اش در پاکستان توجه کنید:

تجاوز گروهی به حکم دادگاه قبیله ای:

در این تجاوز گروهی که ۴ مرد به انتخاب دادگاه شرکت کرده بودند و در حالی که دختر و پدر با گریه از آنان درخواست بخشش می کردند با حضور بیشتر از یک هزار نفر از مردم شهر و جلوی دیدگان پدر به دختر ۱۸ ساله تجاوز شد.
به گزارش ایران ناز، طبق گزارشهای منتشر شده برادر ۱۱ ساله این دختر که نوجوانی از قبیله گوجارمی باشد با دختری از قبیله ماسوتی که از لحاظ اجتماعی بالاتر ازقبیله او بود رابطه برقرار کرده و مردم شهر آنان را در حال قدم زدن در شهر مشاهده کرده بودند. در حالی این جرم اتفاق می افتاد که حدود یک هزار نفر از مردم شهر و در مقدمه آنان پدر آن دختر نظاره گر این حادثه بودند.
دادگاه قبیله ای وابسته به قبیله ماسوتی برای انتقام از این کار نوجوان طبق قواعد عرفی حاکم در پاکستان دستور داد که باید خواهر آن پسر ۱۱ ساله در میان عموم مردم شهر و حضور پدر آن دختر مورد تجاوز گروهی مردان قبیله قرار گیرد تا به این طریق اعتبار و شرف خود را در جامعه برگردانند و حفظ نمایند.
جالب به گفتن است که این شیوه طبق عرف بعضی قبایل پاکستان، حق عرفی و قانونی افراد برای ستاندن شرف و حیثیت خود در جامعه است.

طبق گزارش سازمان حقوق بشر سالیانه ده ها جرم اینچنینی در جامعه پاکستان اعمال می شود که دولت و نیروهای امنیتی با وجود اطلاع قبلی در صدد منع اعمال آنها نیستند. " 

پسر از یک قبیله  و دختر از قبیله دیگر مجرمند ، اما خواهر پسر را مجازات می کنند!

واقعیت این است که در جوامع قبیله ای، شخص مجرم  مهم نیست. او وابسته به یک قبیله است و کردار- خوب یا بد - او به منزله ی کردار قبیله است. وقتی یک نفر از یک قبیله مورد تجاوز یا حمله قرار می گیرد، به پای قبیله نوشته می شود و این قبیله است که باید تاوان بپردازد نه شخص مجرم. به همین دلیل هم آیه فوق نگفته است شخص مجرم را قصاص کنید و گفته است " آزاد در برابر ا آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن " .

این آیه ویژه ی جوامع عشیره ای است نه قابل اجرا در جوامع شهری که نظام عشیره ای در آن تحلیل رفته است. حتا آنهایی که معتقدند همه ی دستورات قرآن را باید در همه ی زمان ها اجرا کرد، وقتی، به این آیات می رسند، چوب را زمین می اندازند.

"  قصاص قانونی بسیار پیشرو و انسانی، چه در زمان ابلاغ آن، و چه در زمان ما است
. در کتاب تفسیر نمونه، نویسنده در ذیل آیه 179 بقره که فلسفه قصاص را بیان می نماید، می نویسد: «عادت عرب جاهلى بر این بود که اگر کسى از قبیله آنها کشته مى‏شد تصمیم مى‏گرفتند تا آنجا که قدرت دارند از قبیله قاتل بکشند، و این فکر تا آنجا پیش رفته بود که حاضر بودند به خاطر کشته شدن یک فرد تمام طائفه قاتل را نابود کنند آیه فوق نازل شد و حکم عادلانه قصاص را بیان کرد». [3]این وضع به شکلی فزاینده ای موجب درگیری های کینه ورزانه و طولانی می شد. "


تفسیر نمونه نوشته ی آقای ناصر مکارم شیرازی از مراجع امروزی ساکن  شهر قم است .

ملاحظه می کنید که  آقای مکارم – که مرجع تقلید است – هم  ناخود آگاه اعتراف کرده چنین ایاتی  مخصوص نظام قبیله ای  عرب جاهلی  بوده است.

این هم نمونه دیگرش در کشور خودمان که  پس مانده ی نظام قبیله ای هنوز در بعضی مناطق وجود دارد: 

 " روزنامه روزگار روز شنبه در گزارشی از قطع پای یك كودك خبر داد كه در پی اختلافات خانوادگی در یكی از روستاهای دهدشت كهگیلویه و بویر احمد رخ می دهد.

به گزارش «آینده»، بنابراین گزارش، پای این نوجوان را وسط روستا با یك ساطور قطع می كنند و پس از دوازده ساعت عمل برای پیوند پا، بدن پا را پس می زند و پیوند با موفیت انجام نمی شود.

پس از آنكه در درگیری پیشین در سال گذشته، پای یكی از اهالی قبیله مقابل تیر خورده و در اثر در نیاوردن گلوله، پای آن شخص عفونت كرده و در نهایت قطع می شود، سه برادر و یك پسر عموی آن شخص با هدف انتقام جویی، دست به قطع پای این كودك زده اند.
علی الظاهر یكی از سه متهم دستگیر شده و سه متهم دیگر همچنان متواری هستند. این اشخاص كه پس از بریدن پای این كودك، ناحیه بالایی آن را بسته اند تا نمیرد، این حركتشان را عین قصاص تلقی كرده اند، حال آنكه این كودك نقشی در تیر خوردن پای برادرشان نداشته است. "

تصویر کودک را هم می توانید اینجا ببینید:


نکته ی قابل توجه این  است که حتا نظام جمهوری اسلامی درست بر خلاف این دستور قرآن عمل می کند. بند آخر گزارش بالا می گوید که قصاص گیران  به عنوان متهم دستگیر و تحت تعقیب هستند. و در گزارش بعدی خبر از دستگیری قصاص گیران می دهد:


چنین اقدامی بر علیه متهمان نشان می دهد اجرای این آیه قرآن  - اگر چه در پاکستان یا افغانستان با سیستم قدرتمند قبیله ای -  امری عادی ممکن است باشد، اما در جامعه ی ما که سیستم قبایلی در حال تحلیل رفتن کامل اند، حتا جمهوری اسلامی اجرای  این آیه – قصاص قبیله ای -  را نه تنها نادیده گرفته  بلکه  مجریان قبیله ای آن راهم  مورد پیگرد قرار داده است. چنین رفتاری از حاکمیتی که می کوشد مجری دستورات قرآن باشد نشان می دهد که زمان تاریخی  اجرای این دستور قرآن  در جامعه ی ما گذشته است. 

مطلب مرتبط
 دیه و قصاص 1


هیچ نظری موجود نیست:

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();