ت – حقوق
جنسیتی .
حقو ق جنسیتی
کیفیتی متفاوت دارد با حقوق همسرگیری. این حقوق فقط و منحصرن به لذت جویی
جنسی مربوط می شود؛ هم برای مردان و هم برای زنان. نه ربطی به تعدد همسران دارد و
نه ربطی به باز تولید نسل. در دوران پیش از دموکراسی که مردسالاری وجه تسمیه بهتری
برای این گفتار است، ظاهرن زنان حق نداشتند و نمی توانستند این حق را برای خود بطور
نظری و عام مطرح کنند. اما مردان به برکت حاکمیت مردانه شان، لذت جویی جنسی را حق
مسلم خود دانسته و زنان را وادار به پذیرش آن می کردند.
قرآن نیز به پیروی از رسم زمانه، همه ی حقوق
جنسیتی را متعلق به مردان می داند و تمام توصیه های آن برای کامجویی، راجع به مردان و خطاب به آنان
است؛ از تعداد زنان رسمی بگیرید تا استفاده از کنیزان. 18 آیه بطور روشن کامجویی
مردان را مطرح کرده اند و به مردان توصیه شده که چه هنگام آری و چه هنگام نه. در
این مورد هیچ توصیه مستیقیمی برای زنان نیست. این آیه ها عبارتند از:
1 - سوره: 2 , آیه: 187
2 -
سوره: 2 , آیه: 222
3 - سوره: 2 , آیه: 226
4 - سوره: 4 , آیه: 3
5 -
سوره: 4 , آیه: 15
6 - سوره: 4 , آیه: 22
7 - سوره: 4 , آیه: 23
8 -
سوره: 4 , آیه: 24
9 - سوره: 4 , آیه: 25
10 - سوره: 4 , آیه: 129
11 - سوره: 7 , آیه: 81
12 - سوره: 7 , آیه: 18
13 - سوره: 24 , آیه: 23
14 - سوره 27 , آیه: 55
15 - سوره 33 – آیه 50
16- سوره 33 – ایه 51
17 -سوره: 33 , آیه: 52
18 - سوره: 66 , آیه: 5
قرآن بطور غیر مستقیم وقتی به نیازهای جنسی زنان اشاره
می کند که حرف از تنبیه زنان است :
سوره: 4 نساء ,آیه: 34
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء
بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ
فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي
تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ
وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ
تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا ﴿۳۴﴾
مردان سرپرست زنانند به دليل آنكه خدا
برخى از ايشان را بر برخى برترى داده و [نيز] به دليل آنكه از اموالشان خرج مىكنند
پس زنان درستكار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ كرده اسرار [شوهران
خود] را حفظ مىكنند و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد
و [بعد] در خوابگاهها از ايشان
دورى كنيد و [اگر تاثير نكرد] آنان را ترك كنيد پس اگر شما را اطاعت كردند
[ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد كه خدا والاى بزرگ است (۳۴)
چنین دستوراتی وقتی با فرهنگ مردانه ی زمانه ترکیب
شود، بندی می سازد بر ذهن که هرگونه ابراز حقوق جنسیتی را برای زنان ممنوع و حتا
ممکن است ابراز چنین حقوقی را با احساس گناه کبیره ای همراه کند . اما در عوض برای
مردان آزادی کامل فراهم کرده که نیازهای جنسی
را ققط حق خود دانسته و در سطح خصوصی و
عمومی آن را از زنان طلب کنند. به سخنان این آفا روی منبر گوش کنید:
و این هم سخنان آقای قرائتی :
سخنان هر دو نفر دارای پشتوانه ی قرآنی و
فرهنگ مذکر است؛ در این سخنان فقط حقوق جنسی مردان در نظر گرفته شده، نه حقوق
زنان و مردان.
در جامعه ما اگر خانمی حقوق جنسیتی زنانه را اینطور
در رسانه ها مطرح کند، نه تنها از سوی مردان، بلکه از سوی زنان نکوهش می شود، و
ممکن است از طرف حاکمیت نیز تنبیه شود.
این حقوق اکنون فقط در سطح خصوصی – خانواده، دادگاه
ها، مراکز تحقیقاتی، - مطرح می شوند و تا
رسیدن به سطح عمومی به عنوان حق طبیعی یک انسان، بطور رسمی فاصله دارد.
ممنوعیت فرهنگی – بویژه برای زنان - در مورد طرح حقوق جنسیتی شان در سطح
عمومی نه تنها به دوام طولانی فرهنگ استبدادی کمک می کند، بلکه در پایداری و گسترش
فرهنگ چند رویگی، دروغ ، فحشا و پریشان
حالی روانی و امراض حاصل از ندانم کاری و پنهان کاری های جنسی نیز نقش موثری دارند.
جالب است
که ما این همه هزینه می پردازیم تا فرهنگ استبدادی را حفظ کنیم! و از طرف دیگر از
گسترش دروغ، فساد، اعتیاد، امراض جنسی، رشد فاحشگی، بهم ریختگی زندگی خانوادگی،
طلاق های عاطفی، رشد طلاق های رسمی و ... می نالیم.
اما در دموکراسی؛
زنان با استفاده از فضای دموکراسی توانسته اند که
فضای جنسیتی مرد سالارانه را بشکنند و حقوق جنسیتی خود را از سطح خصوصی به سطح
عمومی بکشانند و آن را – همچون مردان – حقی و بخشی از زندگی خود- به عنوان یک
انسان مستقل - بدانند.
فکر نکنیم که فضای جنسیتی مردانه بلافاصله پس از
برقراری دموکراسی در کشورهای غربی شکسته شد. تقریبن یکصد سال طول کشید که زنان توانستند
حقوق جنسیتی خود را مستقل از مردان مطرح کنند. بطور رسمی اولین بار در سال 1965 این کار توسط "
هلن برون " انجام شد. این سرگذشت را می توانید اینجا بخوانید:
و یا اینجا:
اگر قرآن هیچ سخنی در مورد حقوق جنسیتی زنان
نگفته، به این معنا نیست که طرح این حقوق خلاف قرآن است. قرآن بر اساس رسم زمانه
سخن گفته است.
همانطور که قرآن در مورد حقوق جنسیتی زنان سکوت
کرده است، همانطور هم در مورد طرح این مسایل در سطح عمومی – از طرف زنان یا مردان
- سکوت کرده است. بنابراین طرح این مسایل اگر چه ممکن است مخالف بسیاری از روایات
و فرهنگ مردانه باشد، اماهیچ مباینتی با قرآن ندارد.
توجه کنیم
که فقط اقشار مختلف مذهبی – از توده مردم تا تحصیل کردگان، مجامع مذهبی و حوزه
علمیه – نیستند که از طرح این مسایل در سطح عمومی جلوگیری می کنند، بلکه غیر مذهبی
ها و لائیک ها هم وقتی پای عمل برسد، با طرح این مسایل در سطح عمومی اگر بطور
مستقیم مخالفت نکنند، بهانه برایش می یابند. همه ی ما از یک فرهنگ تغذیه کرده ایم و
اسیر این فرهنگیم.
مطلب مرتبط :
پ – ازدواج تک شوهری و چند زنی