۱۳۸۸ اسفند ۴, سه‌شنبه

امام خمینی؛ از نظارت تا دخالت فقیه ( 1 )


 

آقای هادی قابل نوشته ای در نوروز دارد با عنوان بالا که می توانید کامل آن را اینجا بخوانید:

http://norooznews.info/note&article/note/16443.php

اساس حرف ایشان این است که امام خمینی می خواست نظارت کند نه حکومت. و برای اثبات نظرش نقل قول هایی از آقای خمینی در جواب خبرگزاری های دنیا به شرح زیر آورده است :

ماهیت جمهوری اسلامی این است که با شرایطی که اسلام برای حکومت قرارداده است، با اتکا به آرای عمومی ملت، حکومت تشکیل شده و مجری احکام اسلام باشد.»

در پاسخ به رادیو و تلویزیون فرانسه 23/2/1357، که می پرسد: دریافت شما از حکومت اسلامی چیست؟ آیا منظور این است که رهبران مذهبی حکومت را خود اداره کنند؟

امام می گوید:« خیر منظور این نیست که رهبران مذهبی خود حکومت را اداره کنند لکن مردم را برای تامین خواسته های اسلام رهبری می کنند.»

در پاسخ روزنامه اکونومیست 18/10/1357، که می پرسد: نقش روحانیت و رهبران مذهبی را در دولت آینده چگونه می بینید؟

می گوید:«روحانیون در حکومت آینده نقش ارشاد و هدایت دولت را دارا خواهند بود.»

در پاسخ روزنامه سنگاپور استریت تایمز 25/10/1357، که می پرسد: شما و رو حانیون در حکومت آینده چه پستی را خواهید داشت؟

می گوید:« من و سایر روحانیون در حکومت پستی را اشغال نمی کنیم وظیفه روحانیون ارشاد دولتها است.»

در پاسخ به خبرگزاری رویتر 4/8/1357، که می پرسد: در صورتی که شاه استعفا بدهد رژیم جدید جگونه خواهد بود، آیا علما خود حکومت خواهند کرد؟

می گوید:« علما خود حکومت نخواهند کرد، آنان ناظر و هادی مجریان امور می باشند. این حکومت در همه مراتب خود متکی به آرای مردم و تحت نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.»

در پاسخ روزنامه لوموند 4/2/1357، که می پرسد: آیا شما در نظر دارید که در راس حکومت قرار گیرید؟

می گوید:« شخصا نه. نه سن من و نه موقع و مقام من و نه میل و رغبت من، متوجه چنین امری نیست. اگر موقعیت پیش آید ما در میان کسانی که در جریان مفاهیم وفکر اسلامی مربوط به حکومت هستند، شخص و یا اشخاصی را که مستعد تعهد چنین امری باشند انتخاب خواهیم کرد.»

در پاسخ پرسش روزنامه گاردین 16/8/1357، هم می گوید:« من خود نمی خواهم حکومت را در دست بگیرم. اما مردم را برای انتخاب حکومت هدایت خواهم کرد و شرایط آن را به مردم اعلام می کنم..»

در پاسخ روزنامه انگلیسی اکو نومیست

ما به خواست خدای تعالی در اولین زمان ممکن و لازم، برنامه های خودرا اعلام خواهیم نمود. ولی این بدان معنا نیست که من زمام امور کشور را به دست بگیرم و هر روز نظیر دیکتاتوری شاه اصلی بسازم وعلیرغم خواست ملت به آنها تحمیل کنم. به عهده دولت و نمایندگان ملت است که در این امور تصمیم بگیرند ولی من همیشه به وظیفه ارشاد و هدایتم عمل خواهم کرد.»

در پاسخ به خبرنگاران رسانه ها 18/8/1357

دولت اسلامی یک دولت دموکراتیک به معنای واقعی است و برای همه اقلیتهای مذهبی آزادی بطور کامل هست و هرکس می تواند اظهار عقیده خودش را بکند و اسلام جواب همه عقاید را بعهده دارد، و دولت اسلامی تمام منطقهارا با منطق جواب خواهد داد. واما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی هم که دولت اسلامی تشکیل شود نقش هدایت را دارم.»

اینها باورهای آقای قابل است که می کوشد دیگران را قانع کند – و شاید فقط خودش را – که آقای خمینی مرد حکومت نبود، و فقط مرد ارشاد بود. من ایشان را به مطالعه ی کتاب ولایت فقیه ایشان دعوت می کنم تا برای آقای قابل روشن شود که حرف های بالا تاکتیکی بوده است و نه استراتژیک!

1 – " بدون تاسیس یک دستگاه عظیم و پهناور اجرا و اداره، نمی توان به وظیفه ی اجرای احکام الهی عمل کرد. " (1) ص 22

و علما، تکلیف فوق را به دلیل زیر دارند :

" قیم ملت با قیم صغار از لحاظ وظیفه، هیچ فرقی ندارد. مثل این است که امام (ع) کسی را برای حضانت، حکومت، یا منصبی از مناصب تعیین کند. در این موارد معقول نیست که رسول اکرم(ص) و امام (ع) با فقیه فرق داشته باشد. " (2) ص 14

به این ترتیب – بدون تفسیر های آخوندی و من در آوردی- آقای خمینی بطور روشن وظیفه ی فقیه را در حکومت همان وظیفه ی پیامبر می داند؛ یعنی حکمرانی. آقای قابل بیاد می آورد که آقای خمینی در اولین سخنرانیش در بهشت زهرا گفت : " من تو دهن این دولت می زنم . من دولت تعیین می کنم. " چه کسی می تواند جز یک حاکم بلامنازع چنین بگوید؟ این هم فایل صوتی سخنرانی: سخنرانی در بهشت زهرا

بنابراین باورهای آقای قابل برای قانع کردن همقطارانش و دیگر مردم بی اطلاع، یک دروغ مصلحتی اما آشکار نسبت به نظرات آقای خمینی است. و کارهای بعد از پیروزی انقلاب نشان داد که آقای خمینی قصدش یک حکومت اسلامی بوده است نه دموکراتیک، و نظرات فوقش یک تاکتیک برای جلب بیشترین طرفدار برای گرفتن قدرت بوده است. آیت اله خمینی دو سال بعد یعنی سال 1359می گوید: " من به هر کس هرچه دادم، پس می گیرم." هیچ حاکمی در دنیا حتی استالین جرات نمی کرد اینطور حرف بزند. این هم فیلم این سخنرانی :

http://www.irannegah.com/Video.aspx?id=1598


 

برای این که آقای قابل بازهم بیشتر در جریان نظرات آقای خمینی قرار بگیرد، بخش بعدی این نوشته به " واجب کفایی" برای برپایی حکومت اسلامی ، با استناد به کتاب ولایت فقیه، خواهد پرداخت.


 

۴ نظر:

فرزانه گفت...

سلام
متاسفانه نگاه توجیه گرانه می تواند سالها و بلکه قرنها راه رشد یک ملت را سد کند سپاس از لینک های قابل استفاده تان

بهزاد jj گفت...

اميدوار باش و مثبت انديش

ايران سربلند ايراني سرفراز

بهزاد jj گفت...

اميدوار باش و مثبت انديش

ايران سربلند ايراني سرفراز

میم در محاق گفت...

سلام
بلاخره تونستید عکس های وب من را ببینید؟

var _gaq = _gaq || []; _gaq.push(['_setAccount', 'UA-20716781-5']); _gaq.push(['_trackPageview']); (function() { var ga = document.createElement('script'); ga.type = 'text/javascript'; ga.async = true; ga.src = ('https:' == document.location.protocol ? 'https://ssl' : 'http://www') + '.google-analytics.com/ga.js'; var s = document.getElementsByTagName('script')[0]; s.parentNode.insertBefore(ga, s); })();